هویت چهلتکه مصرفکننده پستمدرن
یکی از شاخصههای اصلی مصرفکننده پستمدرن، چندتکه بودن هویت وی است. این شخص، بهجای آنکه تلاش کند خود را صرفا در قالب مفهومی مشخص تعریف کند و یک واقعیت جهانی صرف را بپذیرد، به دنبال درک عمیق واقعیتهای مختلف جهان از طریق ساخت هویتهای گوناگون است. البته این تکثر هویت مصرفکننده پستمدرن باید در کنار تنوع محصولات در دسترس وی ادراک شود؛ چرا که دسترسپذیری به انواع خدمات، طبعا نیازهای مختلفی را هدف قرار میدهد و مخاطب هم از این طریق میتواند ابعاد متفاوتی از مسائل خود را پوشش دهد. از آنجا که مصرفکننده پستمدرن بهراحتی بین گزینههای متنوع و تجربههای مختلف جابهجا میشود، حس و معنایی که یک محصول منتقل میکند، اهمیت بیشتری نسبت به خدمات آن دارد. برای چنین مصرفکنندهای، حتی پول هم معنایی متفاوت دارد. اینجاست که محصولات فینتک با درک این تفاوت، میتوانند مخاطب خود را شناسایی و ارزشهای وی را درک کنند. در حقیقت مفاهیمی مانند پول، سرمایهگذاری و درآمد برای مصرفکننده پستمدرن تفاوتهایی اساسی با دورههای قبل دارد. خلق پول دیجیتال، مانند بیتکوین را میتوان نقطه عطف تاریخ اقتصادی دوران پستمدرن بهشمار آورد.
این مصرفکننده به دلیل ضدیت ماهوی خود با ساختارهای قدرت، از ایده پول جهانی که با هدف تمرکززدایی شکل گرفته سرسختانه حمایت میکند. امروزه محصولات فینتک با شناخت درست و بجا از مصرفکننده پستمدرن، گامی مهم در راستای حلوفصل نیازهای این افراد برداشتهاند.
اگر انسان مدرن حاضر بود برای خدمات ساده بانکی، ساعتها در صف منتظر بماند، مصرفکننده پستمدرن در عرض چند دقیقه با ثبتنام در نئوبانکها، به خدمات بسیار بیشتری در بازهای کوتاهتر دست پیدا میکند؛ اتفاقی که بدون شناخت صحیح محصولات فینتک از مخاطب امکانپذیر نمیشد. برای مصرفکننده پستمدرن، معنای سرمایهگذاری نیز تغییر کرده است. بهطورمثال، خرید زمین و مسکن که تقریبا از ابتدای تاریخ بهشکل صرفا فیزیکی قابل تصور بوده، امروزه در قالب صندوقهای سرمایهگذاری املاک که در کشور خودمان نیز عرضه میشوند، درآمده است. جدا از این، نوآوریهایی مانند متاورس هم در حوزه فینتک بهوجود آمدهاند که امکان خرید زمین در یک فضای کاملا مجازی را فراهم میکنند.
البته در نهایت باید چالشهای مصرفکننده پستمدرن برای کسبوکارهای فینتکی را نیز در نظر داشته باشیم. در حقیقت این مصرفکننده بهدلیل نوپایی و هویت چندتکه خود، ذهنیت پرنوسانی نیز دارد. به همین خاطر چنین شخصی ممکن است آنچه را که امروز ارزش میداند، فردا رها کند. البته تاثیر و نفوذ رسانهها بر نگاه این مصرفکننده نباید از نظر دور نگهداشته شود. با همه اینها، چنین چالشهایی در عین حال پویایی ویژهای به حوزه فینتک میبخشد. در واقع محصولات و برندهای این حوزه با تمرکز بر مخاطبشناسی و تحلیل جریانات فکری روز، میتوانند بر چنین مسائلی فائق آیند.