«اقتصاد جنگ» در برزخ ذهنی سیاستمداران

بااین‌‌‌حال، یکی از صنایعی که به عملکرد به‌نسبت خوب خود در اسرائیل ادامه داده است، بخش فناوری پیشرفته است که سریع‌‌‌ترین رشد را (برای چند سال) در اسرائیل داشته و امروزه نزدیک به ۲۰‌درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) و ۱۴‌درصد از مشاغل را تشکیل می‌دهد. پس از دهه‌‌ ۹۰، اسرائیل خود را به‌‌‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز فناوری در جهان تثبیت کرد و پس از سیلیکون‌ولی در رتبه‌‌ دوم قرار گرفت. بیش از ۵۰۰شرکت چندملیتی در اسرائیل فعالیت می‌کنند. اگرچه در همان هفته‌‌‌های اول جنگ بسیاری از شرکت‌های فناوری ضمن ابراز همبستگی با اسرائیل، از سرمایه‌گذاران در سراسر جهان خواستند به حمایت از اکوسیستم فناوری اسرائیل ادامه دهند و شرکت تراشه‌‌‌ساز آمریکایی «اینتل» حدود ۲۵میلیارد دلار در اسرائیل سرمایه‌گذاری کرد، اما تداوم جنگ و یک‌ساله شدن آن باعث شد بسیاری از شرکت‌ها در مورد حضور و سرمایه‌گذاری در اسرائیل تجدیدنظر کنند.

اکنون چالش مهم در اسرائیل بازگرداندن حس اعتماد و امنیت به سرمایه‌گذاران است. شاید یکی از بخش‌‌‌هایی که بیشترین آسیب را در جنگ متحمل شده، بخش «گردشگری» است. این، هم شامل گردشگری خارجی می‌شود و هم شامل گردشگری داخلی. از سوی دیگر، در سراسر اسرائیل، رستوران‌‌‌ها و فروشگاه‌‌‌ها خالی مانده‌‌‌اند. بسیاری از خطوط هوایی پروازهای خود را لغو کرده‌اند یا با ترس و نگرانی در فرودگاه‌‌‌های اسرائیل به زمین می‌‌‌نشینند. بسیاری از همین خطوط هوایی برنامه‌‌ گردشگران را لغو کرده‌‌‌اند. قبل از عملیات «طوفان‌الاقصی»، بازدیدکنندگان از اسرائیل هر ماه بیش از ۳۰۰‌هزار نفر بودند. طبق گزارش‌‌‌ها، این رقم در نوامبر ۲۰۲۳ به ۳۹‌هزار نفر کاهش یافت و بی‌‌‌تردید با ۱۱ماهه شدن جنگ، از این هم بیشتر کاهش یافته است.

صنعت «ساخت‌‌‌وساز» هم که ۱۴‌درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل را تشکیل می‌دهد، از زمان شروع جنگ ضربه‌‌ بزرگی خورده است. در سراسر اسرائیل، پروژه‌‌‌های ساختمانی متوقف ‌‌‌شده‌اند‌‌‌ و اسرائیل به‌‌‌طور نامحدود مجوزهای کارگری را برای فلسطینی‌‌‌هایی که ۶۵ تا ۷۰‌درصد از نیروی کار در بخش ساخت‌‌‌وساز را تشکیل می‌دهند، مسدود کرد. در نتیجه، این صنعت هم در اسرائیل و اقتصاد کرانه‌‌ باختری تاثیرات منفی بر جا گذاشته است. اکثر ۱۱۰‌هزار فلسطینی که مجوز کار در اسرائیل یا شهرک‌‌‌های غیرقانونی در کرانه‌‌ باختری و بیت‌‌‌المقدس شرقی را داشتند، در بخش ساخت‌‌‌وساز کار می‌‌‌کردند. این شکاف البته از سوی کارگران اسرائیلی پر نشده است؛ زیرا آنها برای جنگ فراخوانده شده‌‌‌اند. کارگران خارجی هم نتوانسته‌‌‌اند این شکاف را پر کنند؛ زیرا تعداد زیادی از آنها به دلیل شدت درگیری‌‌‌ها، از اسرائیل گریختند. اگرچه «انجمن سازندگان اسرائیل» اعلام کرد که به تعدادی از کارگران فلسطینی اجازه داده تا کار خود را در شهرک‌‌‌های اسرائیلی در کرانه‌‌ باختری از سر بگیرند، اما نباید از تاثیر «شوک‌‌‌های عرضه» غفلت کرد. اسرائیل برای پر کردن این شکاف اعلام کرد که قصد دارد حدود ۷۰‌هزار کارگر ساختمانی را از چین، هند، مولداوی و سریلانکا وارد کند.

اثرات مارپیچ جنگ تاثیرات دیگری هم داشته است. اسرائیل الماس، خودرو، نفت و تجهیزات پخش رادیو و تلویزیون و دیگر کالاها را از دریای سرخ وارد می‌‌‌کرد. حملات موشکی و پهپادی حوثی‌‌‌ها نه‌‌‌تنها تجارت جهانی را مختل کرد، بلکه بر واردات اسرائیل نیز تاثیر گذاشت. بخش زیادی از واردات اسرائیل که از آسیا انجام می‌‌‌شد، اکنون از آفریقا وارد می‌شود که همین تغییر مسیر، هزینه‌‌‌ها را افزایش داده است. تقریبا ۲۰‌درصد از مردم اسرائیل گزارش می‌دهند که درآمدشان از زمان آغاز جنگ به میزان «زیاد» یا «بسیار زیادی» آسیب دیده است. در یک نظرسنجی، سازمان امدادی «لاتِت» (Latet) دریافت، بیش از ۴۵‌درصد مردم نگران هستند که مشکلات اقتصادی پس از پایان جنگ همچنان در انتظارشان باشد. آنچه واضح است، این است که آن دسته از خانواده‌‌‌های اسرائیلی که قبلا در فقر زندگی می‌‌‌کردند یا قبل از ۷اکتبر از ناامنی غذایی رنج می‌‌‌بردند، بیشترین آسیب را از مشکلات اقتصادی ناشی از این جنگ دیده‌اند و خواهند دید. سخت است بدانیم که در ذهن سیاستمداران اسرائیلی چه می‌‌‌گذرد، اما بنیامین نتانیاهو و دولتش با فشار دیپلماتیک جهانی بی‌‌‌سابقه‌‌‌ای برای پایان دادن به جنگ مواجه‌‌‌اند و چنین به نظر می‌رسد که «اقتصاد جنگ» نقش زیادی در «تصمیم‌سازی» آنها ندارد.