رئیس هیاتمدیره انجمن معدنداران استان اصفهان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اعلام کرد
تجربه بدترین روزهای صنعت سنگ از زمان جنگ
جایگاه فعلی صنعت سنگ در اقتصاد ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
صنعت سنگ در ایران به دلیل داشتن معادن مرمریت، گرانیت و تراورتن و مرمر دارای تنوع رنگ و کیفیت ممتازی است. این معادن دارای شناسنامه چندهزار ساله هستند که وجود معابد، مساجد و کاخهای سنگی تاریخی بهجا مانده از قرون قبل نشاندهنده مهارت ایرانیان در بهرهبرداری از معادن و استفاده از آنها در ساخت بنا بوده است. در ۱۵۰سال اخیر نیز با ورود تکنولوژیهای نوین، نحوه بهرهبرداری از معادن و صنعت فرآوری سنگ و استفاده از سنگ به عنوان یک ماده اولیه با ارزش و ماندگار در ساخت بنا به تدریج تغییر یافت و به عنوان یک عامل مهم در طراحی و اجرای ساختمان در کشور تبدیل شد.
با توجه به فراوانی، کیفیت و قیمت مناسب آن، میزان سهم مصرف سنگ در ساختمانها به تدریج افزایش یافت؛ به نحوی که ایران در حال حاضر یکی از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان عمده سنگهای تزئینی و نما در دنیا محسوب میشود. وجود حدود۱۵۰۰ معدن و حدود ۶هزار واحد سنگبری فعال در کشور که با تولید حدود ۱۰ میلیون تن کوپ و حدود یکصدمیلیون مترمربع سنگهای تزئینی فعالیت میکنند شاهدی بر این ادعاست. با توجه به اینکه این صنعت جزو صنایع کوچک مقیاس محسوب میشود و در سطح کشور گسترش یافته است پراکندگی معادن در اقصینقاط کشور و پراکندگی کارخانهها در همه استانهای کشور نقش مهمی در ایجاد اشتغال پایدار در کشور ایفا میکند. توجه به این نکته مهم نیز ضروری است که جایگاه صنعت سنگ ایران در جهان بهرغم پتانسیلهای بالای آن، جایگاه مناسبی نیست و کشورهای دیگری مانند ترکیه و هند و برزیل در شرایطی که ایران در شرایط تحریم به سر میبرد و نمیتواند حضور فعالی در بازار سنگ داشته باشد جای ایران را پر کردهاند. صادرات سنگهای تزئینی در طول سنوات گذشته پس از پشت سر گذاشتن پیک حدود ۵۰۰میلیون دلار به دلیل برخی سیاستهای مقطعی اشتباه که البته به سرعت هم اصلاح شد سیر نزولی طی کرد؛ به نحوی که در سال گذشته میزان صادرات کشور کمتر از ۲۰۰میلیون دلار بود و این در شرایطی است که کشوری مانند ترکیه با دارا بودن ذخایر معدنی و تولیدات سنگهای اسلب و تایل کمتر از ایران، بیش از ۱۰ برابر ایران صادرات دارند.
مشخص است که بدون ایجاد زمینههای مورد نیاز برای صادرات ( تسهیل مقررات، در نظر گرفتن مشوقهای صادراتی، تبادلات بانکی بینالمللی و سایر شرایط بینالمللی مورد نیاز برای صادرات ) انتظار تحول و شکوفایی برای صنعت سنگ بجا و قابل حصول نیست و با توجه به اینکه صنعت ساختمان و ساختوساز کشور خود در حال تجربه رکود سنگین تاریخی است، در نتیجه صنعت سنگ کشور بدترین دوران خود را پس از پایان جنگ تحمیلی تجربه میکند.
وضعیت معادن سنگ، به لحاظ اکتشافات، بهرهوری از معادن، تنوع، ماشینآلات، زیرساختهای لجستیکی چگونه است؟ تاکنون چه حمایتهایی از معدنکاران صورت گرفته است؟
همانطور که قبلا هم توضیح دادم ظرفیت فعلی تولید معادن و کارخانهها سنگبری بسیار فراتر از حجم تقاضای داخلی است، بنابراین در سنوات اخیر اکتشاف و بهرهبرداری از معادن جدید عملا اتفاق نیفتاده است و معادن فعال کشور همه به دلیل کاهش شدید تقاضا قدرت نوسازی و بهسازی ماشینآلات معدنی و افزایش بهرهوری خود را از دست دادهاند و وضع تحریمها باعث شده است که قطعات و لوازم یدکی مورد نیاز برای تعمیرات ماشینآلات معدنی از سازندگان اصلی به دلالها و واسطهها منتقل شود. در نتیجه تعمیرات و نوسازی بهصورت مطمئن و قابل اعتماد به مشکل بسیار بزرگی برای معدنداران تبدیل شده که موجب کاهش عمر و کاهش شدید بهرهوری ماشینآلات معدنی شده است. از سوی دیگر اعمال برخی مقررات پیچیده ودست و پاگیر برای خرید و نوسازی ماشینآلات معدنی مورد نیاز ، این معضل را بغرنجتر کرده است.
در همین شرایط دولت نیز بهجای حل این معضلات با تغییر نگاه خود به معادن به جای حمایت از اشتغال؛ عمدتا با افزایش بسیار شدید حقوق و عوارض دولتی باعث کاهش تمایل به سرمایهگذاری در بخش اکتشاف و بهرهبرداری از معادن شده است و اثرات آن نیز در بخش معدن و صنایع معدنی در قالب افزایش شدید قیمت تمام شده، افزایش قیمت فروش و در نتیجه کاهش تقاضا و شیفت بازار به مصالح جایگزین کاملا مشهود است.
به نظر شما ایجاد یک ساختار مناسب برای تعامل بین معدنکاران و تولیدکنندگان سنگ چگونه شکل میگیرد؟ اصلاح ساختار صنعت سنگ از کدام بخش باید شروع شود؟
واقعیت این است بخش عمده معادن و کارخانهها سنگبری کوچکمقیاس محسوب میشوند، بنابراین رقابت بین بهرهبرداران معدنی برای گرفتن سهم بیشتر از بازار و همینطور رقابت بین کارخانههای سنگبری برای خارج کردن سایر رقبا از بازار و تثبیت سهمبری از بازار شرایطی را ایجاد کرده است که ایجاد یک ساختار مناسب که بتواند ارتباط ارگانیک بین این دو بخش را ایجاد کند بسیار مشکل است. به نظرم اصلاح ساختار ابتدا باید از بخش تقاضا آغاز شود، بهطوری که در صورتی که بخش صادرات فعال شود، خود بهخود شرایطی را ایجاد خواهد کرد که تعامل بین بخش معدن و صنعت سنگ اجتنابناپذیر خواهد بود.
آیا در شرایط فعلی تزریق سرمایه به معادن یا کارخانهها اقدامی گرهگشاست یا ابتدا باید تقاضای موثری ایجاد کرد و سپس به تجهیز این بخش پرداخت نظر تکمیلی شما در این مبحث چیست؟
همانطور که قبلا عرض کردم بدون شک در شرایط فعلی، بخش معدن و صنایع سنگ در شرایط بحرانی به سر میبرد و به دلیل مشکلاتی که بهصورت مزمن درآمده است و با توجه به کاهش شدید تقاضای بازار و افزایش شدید قیمت تمام شده در معادن و کارخانههای سنگبری، عملا سرمایهگذاری در این بخش مطلوبیت خود را از دست داده است و کارخانهها و معادن به انبارهای اشباع شده بسیار بزرگی تبدیل شدهاند.
در صورت ایجاد تقاضای موثر در صنعت سنگ آیا ساختار تولیدی کشور یا به بیان دیگر زنجیره تولید نیز باید مورد بازنگری قرار گیرد؟
قطعا همین طور است ایجاد تقاضای موثر در صنعت سنگ فقط از طریق افزایش صادرات ممکن است که با توجه به استانداردهای متفاوت بازار داخلی با بازارهای صادراتی، ساختار و تکنولوژی تولیدی نیز باید متناسب ارتقا یابد تا بتوانند نیاز بازارهای صادراتی را تامین کنند.
از نگاه شما مهمترین معضل صنعت سنگ چیست؟ با توجه به شروع فعالیت دولت چهاردهم برای برطرف شدن مسائل و توسعه صنعت سنگ کشور چه پیشنهادهایی دارید؟
مشکلات معدن و صنعت سنگ دارای یکسری اشتراکات با سایر بخشهای صنعتی هستند که عمدتا ناشی از تحریمها، مشکلات بانکی، تامین نقدینگی، مشکلات افزایش بیرویه مالیاتها و حقوق و عوارض دولتی و نگاه صندوق درآمد برای دولت به صنعت هستند.
اما موضوعات اختصاصی بخش معدن و صنایع معدنی که دولت چهاردهم میتواند آنها را حل کند عبارتند از: کاهش فشارهای مالیاتی و عوارض دولتی روی معادن و صنایع معدنی، مقرراتزدایی و رفع مشکلات دستوپاگیر برای تامین ماشینآلات و لوازم یدکی برای بخش معدن، تسهیل مقررات و تخصیص ارز برای تامین مواد، لوازم و ابزارهای مورد نیاز برای کارخانههای سنگبری و در نهایت تسهیل شرایط، خارج کردن صنعت سنگ از شمول مقررات بازگشت ارز حاصل از صادرات تا زمان رفع تحریمها و ایجاد مشوقهای صادراتی برای صادرات کوپ و سنگهای فرآوری شده.