تحریم؛ دشمن اول مردم
ما در ایران از عبارت «کاسبان تحریم» استفاده میکنیم و در واقع این یک حقیقت است که آدمها، با نیتهای خوب و بد، توامان، ناشفاف شدهاند. بودجههای نظامی، شبهنظامی، عمرانی نظامی و ... آنقدر گسترش پیدا کرده و به لایههای زیرین رفتهاند تا جایی که دیگر کسی نمیداند مشخصا چه اتفاقی دارد میافتد. این تغییرات در کشورها، منجر به تغییر در رویههای مالیه عمومی میشود. لایه انسانی شکلگرفته، ذینفعانی ایجاد کرده است بهطوری که نهایتا مشاهده میشود که بخشی از نخبگان سیاسی طرفدار تحریماند. در مقابل این لایه انسانی، لایه دیگری از افرادی شکل میگیرد که صدا ندارند. از سال ۹۷ تاکنون، بیش از ۲۵میلیون ایرانی، زیر خط فقر بخور و نمیرند. خط فقر بخور و نمیر یعنی برای تهیه کمهزینهترین خوراک ممکن هم درگیرند و نمیتوانند سیر شوند.
صدای این آدمها در شبکههای اجتماعی، نظرسنجیهای تلفنی و مثل آن شنیده نمیشود. در ایران، به صورت سنتی، ۷ تا ۹میلیون نفر زیر خط فقر بودند. بعد از دور اول تحریمها در انتهای دهه ۸۰ شمسی، این عدد تا ۱۵میلیون بیشتر شد و از سال ۹۷ تا کنون نیز نزدیک به ۱۰میلیون نفر دیگر به این جمعیت افزوده شده است. دو اتفاق دیگر نیز همزمان افتاده است. شکاف فقر، به معنای فاصله افراد با خط فقر، یا بیشتر شده یا ثابت مانده است. یعنی با وجود اعطای یارانههای مختلف نقدی در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، باز هم وضعیت فقرا بهتر نشده است. برخی مدعیاند که تعداد فقرا از ۲۵.۷میلیون به ۲۵.۴میلیون کمتر شده است. این عدد معنادار نیست و میتواند ناشی از خطا در تخمین باشد.به غیر از تحریمها، ما در ایران مشکل منابع طبیعی همچون آب و خاک هم داریم.
در استانهای مرزی مردم با کشاورزی خردهپا زندهاند. استانهایی مثل خوزستان، فارس و مناطق با هویت جمعی مشخص، مردمان غیور قشقایی، کرد، ترک و ... که محروم نگاه داشته شدهاند، با مشکل آب نیز درگیر شدهاند. این بحران با فرستادن آب معدنی و کمکهای مردمی حل نمیشود. بزرگی این بحران به اندازه از بین رفتن فرصتهای شغلی و از بین رفتن درآمد انسانهاست. این حجم از محدودیت و افزایش شکاف فقر باعث بروز واکنش توسط انسانها میشود. اگر به ایران نگاه کنیم، بهسادگی، بدون درنظرگیری اعتراضات و ناآرامیهای مشخص، متوجه میشویم که ما در ایران به خاطر فقر، هزینههای زیادی دادیم.
مطالعه تجربه دنیا در مورد کشورهایی همچون آرژانتین، کلمبیا و کشورهای آفریقایی نشان میدهد که این شوکهای فقر، منجر به قیام افرادی میشوند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. این دسته از آدمها، مستعد خشونت هستند و این اتفاق مهمی است که در پی گسترش تحریمها برای ما افتاده است. تحریمها اقتصاد ایران را رفتهرفته به نقطهای رساندهاند که دیگر فرصت تردید نداریم. ما اگر همین امروز به FATF بپیوندیم و همه تحریمهای یکجانبه و چندجانبه علیه ایران از بین برود، با توجه به نسبتهای اهرمی بانکها، ریسک انباشته و ترازنامههای ناسالم، توانایی نقشآفرینی موثر در شبکه بانکی جهانی را در کوتاهمدت نداریم، هرچند که این مشکلات هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، تعداد مشتریانی که از دست میدهیم بیشتر و انگیزه بانکها برای اصلاح کمتر میشود.
* این متن بخشی از سخنرانی خانم دکتر فاطمه نجفی درباره رابطه تحریم و فقر در ایران است.