بازی ایران و ترکیه در آسیای میانه و قفقاز

رقابت بر سر منافع ژئواکونومیک جزو وجوه بارز تقابل ایران و ترکیه در منطقه است. مهم‌ترین تجلی‌‌‌گاه آن، چالش مربوط به خطوط انتقال انرژی از آسیای مرکزی و قفقاز، بازارهای مصرف اروپا، مبادلات تجاری و سرمایه‌گذاری در حوزه‌‌‌های اصلی است. وجود منابع عظیم نفت و گاز در منطقه از یک‌طرف و نیازمندی بازارهای مصرف دنیا و دولت‌‌‌های غربی به منابع ارزان انرژی از طرف دیگر موجب دخالت و رقابت پیچیده بازیگران منطقه‌‌‌ای و فرامنطقه‌‌‌ای در راستای کسب مزیت از منابع نفت و گاز شده است. افزایش اهمیت سیاسی و اقتصادی منطقه در معنای حقیقی، مسبب ایجاد یک منطقه ویژه ژئوپلیتیک شده است.

جمهوری اسلامی ایران در جهت حفظ منافع خود معتقد است حوزه ژئوپلیتیک خزر یک واحد منطقه‌‌‌ای بوده که مقدرات آن باید به دست کشورهای منطقه و به دور از دخالت نیروهای مداخله‌‌‌گر انجام پذیرد. اما ورود قدرت‌‌‌های بزرگ برای دستیابی به منابع انرژی در منطقه، از جمله دلایل بین‌المللی شدن موضوع و تبدیل آن به عرصه رقابت ایران و آمریکا یا هم‌پیمانان منطقه‌‌‌ای این کشور از جمله ترکیه شده است. البته ترکیه به دنبال کاهش مصرف انرژی‌‌‌های فسیلی و افزایش مصرف انرژی‌‌‌های تجدید‌پذیر است؛ اما این موضوع، با اهمیت انرژی آسیای مرکزی و قفقاز در تناقض نیست و کماکان ترکیه قصد دارد خود را شاهراه ترانزیت کالا و انرژی بین شرق و غرب ببیند.

p24 copy

رقابت بر سر منافع اقتصادی یکی از مولفه‌‌‌های تزاحم منافع ژئوپلیتیک است. این در حالی است که براساس آمار سال 2022، تولید ناخالص داخلی در ترکیه حدود 905.99میلیارد دلار و در ایران 388.54میلیارد دلار بوده است. با این حال ترکیه تلاش بیشتری برای کسب منافع اقتصادی، به‌خصوص از جانب آسیای مرکزی و قفقاز دارد. در نمودار مقابل مقایسه تولید ناخالص داخلی ایران و ترکیه از سال 1979 تا 2022 میلادی به تفکیک بررسی شده است.

رقابت ایران و ترکیه در مورد انتقال منابع انرژی منطقه به بازارهای جهانی، در کنار رقابت ترکیه و روسیه در منطقه تاریخی و حیاط‌خلوتش، جدی‌‌‌ترین چالش‌‌‌ها را در خصوص نحوه اتصال منابع مذکور، میان این سه کشور و حامیان فرامنطقه‌‌‌ای آنان سبب شده است. در میان سه‌کشور فوق، ترکیه به دلیل نداشتن منابع انرژی و نیاز به انرژی ارزان‌قیمت آسیای مرکزی و قفقاز با هدف شاهراه جهانی شدن براساس نظریه عمق استراتژیک و برخورداری از پشتیبانی ایالات‌متحده آمریکا، تکاپوی زیادی را صرف ترجیح دادن مسیر انتقال انرژی از سوی کمپانی‌‌‌های نفتی و طرف‌‌‌های ذی‌‌‌نفوذ کرده است.

کریدور زنگزور یکی از مهم‌ترین مسیرهای ارتباطی برای ترکیه در جهت اتصال به کشورهای آسیای مرکزی است. اردوغان پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 2023 ترکیه در سفری که به جمهوری‌آذربایجان داشت، اظهار کرد: «گشایش کریدور زنگزور مساله‌ای با ایران است نه ارمنستان، موضع ایران، ما و جمهوری‌آذربایجان را ناراحت کرده است.» این اظهارات در حالی است که مقامات ارمنستان بارها مخالفت خود را با آن اعلام کرده‌‌‌ بودند. ایجاد این کریدور باعث قطع ارتباط مرزهای ایران و ارمنستان و موجب دسترسی بلامانع باکو به جمهوری خودمختار «نخجوان» می‌‌‌شود. روشن است که ترکیه خود را رقیب ایران در معادلات ژئوپلیتیک منطقه می‌‌‌بیند و با نگرش حاصل‌جمع صفر قصد دارد نفوذ خود را در کشورهای منطقه به هر شکل ممکن افزایش دهد. با احداث کریدور زنگزور عملا نقش ایران در آسیای مرکزی و به‌خصوص قفقاز کم‌‌‌رنگ خواهد شد.

ترکیه آگاه است که بنیان قدرت دیگر نه فقط وجه نظامی، بلکه بیشتر وجه اقتصادی و فناوری دارد و محور دیپلماسی نه صرف تمرکز بر زمینه‌‌‌های سیاسی و نظامی بلکه تمرکز بر ارتباطات اقتصادی نیز هست. این کشور در تلاش است برای تقویت قدرتش، بر اقتصاد جهانی از شیوه نفوذ بر کشورهای دارای انرژی و کنترل مسیرهای ترانزیتی از جمله انتقال انرژی آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا با اتخاذ الگوی رفتار سیاسی واقع‌گرایانه، از انرژی و مسیرهای ترانزیتی به‌سان ابزار اعمال قدرت و نیز هدف کسب قدرت ژئوپلیتیک و تحصیل ثروت بهره‌‌‌‌برداری کند. رقابت دو کشور ایران و ترکیه، موجب تعیین جایگاه نفوذ و قدرت ژئوپلیتیک دو کشور در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز می‌شود. هر کشوری که بتواند جریان‌‌‌های داخلی و اقتصاد کشورها را با خود همراه کند، پیروز این عرصه ژئوپلیتیک است.

از این‌رو، یکی از اهداف ترکیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز در رقابت با ایران را می‌‌‌توان رقابت بر سر خطوط انتقال انرژی دانست. به همین جهت ترکیه سعی دارد تجارت خود را با آسیای مرکزی افزایش دهد و به‌عنوان شریک تجاری کشورهای منطقه شناخته شود تا علاوه بر وابستگی‌‌‌های دیگر، به اقتصاد ترکیه نیز وابسته شوند. ترکیه در دو دهه اخیر از فرصت تحریم‌‌‌ها علیه ایران استفاده و سعی کرده است اقتصاد خود را در کشورهای منطقه تحمیل کند. این کشورها نیز به دلیل محصور بودن در خشکی، به بازیگری نیاز داشتند که احتیاجات آنها را برطرف کند و به بازارهای جهانی متصل باشد. از این‌رو، نقش اقتصادی ایران در دو دهه اخیر به طور روزافزونی کاهش یافت.

در ادامه نمودار مقایسه تجارت ایران و ترکیه با کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی قابل مشاهده است. ترکیه و ایران طی دو دهه اخیر از بسیاری جهات نقش‌‌‌های رقابتی داشتند. اما آنچه از نمودار به‌وضوح مشخص است، تفاوت بسیار بالای حجم تجارت ایران و ترکیه با کشورهای مزبور است. ترکیه علاوه بر اتصال به بازارهای جهان و شریک مطمئن بودن به علت نداشتن تحریم‌‌‌ها، از نفوذ بیشتری نسبت به ایران برخوردار است. این امر موجب کاهش قدرت ژئوپلیتیک ایران و افزایش قدرت ترکیه در بین بازیگران منطقه شده است. راهکار ایران باید افزایش حجم تجارت با کشورهای منطقه باشد. ایران در موضوع اقتصادی تاکنون نتوانسته است به عنوان رقیب ترکیه مطرح شود و این ضعف ژئواکونومیک نیازمند افزایش توانمندی‌‌‌های ایران در امور اقتصادی و حضور در فضای جریان‌‌‌ها و اقتصاد جهانی است تا بتواند خود را از انزوای ژئوپلیتیک فعلی برهاند و نقش فعالی در قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه ایفا کند.