«دنیایاقتصاد» به بررسی چالشهای پیشرو در دوره گذار از انرژیهای فسیلی پرداخت
گذر از سوختهای فسیلی؛ شدنی ولی زمانبر
وودز ادامه داد: اکنون مهم نیست که تقاضای نفت به کجا میرسد، اگر سرمایهگذاری را در صنعت نفت و گاز حفظ نکنیم، سرانجام عرضه کمتری خواهیمداشت که این موضوع منجر به قیمتهای بالاتر انرژی میشود. نگرانی در مورد اثرات تغییرات آبوهوایی و سیاستهای سختگیرانه طراحیشده برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای نیز از موضاعات موردبحث در این کنگره بود. بیش از ۸۰ کشور از جمله کانادا که پس از ایالاتمتحده، عربستانسعودی و روسیه چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان است، سیاستهایی را برای کربنزدایی محصولات نفتی خود تا سال۲۰۵۰ اتخاذ کردهاند.
امین ناصر، مدیرعامل بزرگترین شرکت نفتی جهان یعنی آرامکو در عربستان گفت: انتقال انرژی مانند یک سفر پرمخاطره در اقیانوس است و نه یک راهکارسریع و آسان برای کاهش آلودگی آب و هوا؛ «اکثر کشورهای جهان حرکت خود به سمت انرژیهای پاک را آغاز کردهاند ولی تحقق بخشیدن به چنین هدف بزرگی نیاز به انسجام بیشتری دارد.» ناصر گفت که عدمهماهنگی کشورها در مورد حرکت به سمت انرژیهای تجدپذیر منجر به سناریوها و جداول زمانی غیرواقعی شدهاست، همچنین مسائلی مانند تولید انرژی مقرونبهصرفه و امن و پرداختن به بحران انرژی در جهان را نمیتوان نادیده گرفت.
دشواری چشمپوشی از ۱۰۰تریلیون دلار
جایگزینی انرژیهای سبز بهجای سوختهای فسیلی به منزله پایاندادن به صنعتی است که حدودا ۱۰۰تریلیون دلار ارزش دارد. اما صنعت نفت تحتفشار شدید برای اقدام بیشتر در مورد رفع نگرانیهای اقلیمی است. عبدالعزیز بنسلمان، وزیر انرژی عربستان هم در واکنش به برآوردهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی درباره شرایط بازارهای انرژی و تقاضا برای سوختهای فسیلی گفت: آنها از یک نهاد پیشبینیکننده و ارزیاب بازارهای انرژی به یک مدافع سیاسی تبدیل شدهاند.
بنا به گفته کیت استوارت، از سازمان صلح سبز کانادا، خلاصشدن از شر سوختهای فسیلی قطعا در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود ولی هرقدر این پروسه به تاخیر بیفتد، ضرر بیشتری جامعهجهانی را تهدید خواهد کرد. وی خاطرنشان کرد؛ گذار انرژی نیاز به سرمایهگذاری، حمایت سیاسی و یک سیستم نظارتی دارد که اجازه دهد پروژههای جدیدی برای پاسخگویی به تقاضای روبهرشد انرژی انجام شوند. هفته گذشته، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی گفت: تقاضا برای نفت، گاز و زغالسنگ در اواخر این دهه به اوج خود خواهد رسید، هرچند که دانیل اسمیت، فرماندار آلبرتا این پیشبینی را سیاسیکاری دانست و از سخنان مدیرعامل آرامکو مبنیبر کاهش تقاضا برای سوختهای فسیلی حمایت کرد.
تغییرات آبوهوایی بحرانی جدی محسوب میشود و انتشار کربن باید کاهش یابد، اما غولهای نفتی از جمله آرامکوی عربستانسعودی، بریتیشپترولیوم و اکسونموبیل نقشی کلیدی در برآوردهکردن تقاضای انرژی جهان دارند و همزمان میتوانند با ارائه راهکارهایی میزان تولید گازهای گلخانهای را نیز کاهش دهند. مدیرعامل آرامکو معتقد است؛ اگر سرمایهگذاری بیشتری در صنعت نفت و گاز نشود، بسیاری از کشورها مجبور خواهند بود برای رفع نیاز خود به زغالسنگ روی آورند؛ «عربستان تنها در صورتی در پروژههای تجدیدپذیر سرمایهگذاری خواهد کرد که سیاستمداران نسبت به چالشهای موجود در مسیر گذارانرژی صادق باشند.»
جایگزینی پایدار برای سوختهای فسیلی
روند تولید انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان جایگزینی پایدار برای سوختهای فسیلی در کشورهای سراسر جهان شتاب قابلتوجهی گرفتهاست. بسیاری از کشورها در تولید انرژیهای تجدیدپذیر پیشرفت کردهاند. درصد بالای این کشورها عمدتا به منابع طبیعی فراوان آنها مانند انرژی زمین گرمایی، آبی و بادی نسبت داده میشود. بسیاری از کشورها اهمیت کاهش انتشار کربن و کاهش تغییرات آبوهوایی را باگذار به گزینههای انرژی پاکتر درک کردهاند. پیشرفت در فناوری، سیاستهای مطلوب دولتها و افزایش آگاهی عمومی، به رشد انرژیهای تجدیدپذیر در سراسر جهان کمک کردهاست. همانطور که کشورها به سرمایهگذاری در زیرساختهای تجدیدپذیر و کشف راهحلهای نوآورانه ادامه میدهند، انتظار میرود نسبت برق تولیدشده از منابع تجدیدپذیر در سالهای آینده در کشورهای مختلف افزایش یابد. کشورهای دارای بیشترین انرژی تجدیدپذیر عبارتند از: ایسلند، نروژ، سوئد، برزیل، نیوزیلند، دانمارک، اتریش، سوئیس، فنلاند و کلمبیا.
فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی میگوید: امسال، جهان قرار است حجم بیسابقهای از انرژیهای تجدیدپذیر را به سیستمهای برق اضافه کند که بیش از مجموع ظرفیت برق آلمان و اسپانیا خواهد بود. به گفته وی، بحران جهانی انرژی نشان دادهاست که انرژیهای تجدیدپذیر نهتنها برای پاکتر کردن، بلکه برای امنترکردن و مقرونبهصرفهترکردن منابع انرژی، حیاتی هستند و دولتها با تلاش برای تسریع استقرار آنها واکنش نشان میدهند، اما دستیابی به رشد قویتر بهمعنای مواجهه با برخی چالشهای کلیدی است. سیاستها باید با شرایط متغیر بازار تطبیق داده شوند و ما باید شبکههای برق را ارتقا داده و گسترش دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که میتوانیم از پتانسیل عظیم خورشید و باد استفاده کامل کنیم.
بر اساس این روندها، جهان در سال۲۰۳۰ ظرفیت تولید برق خورشیدی کافی خواهد داشت تا بتواند بهراحتی سطح تقاضای سالانه پیشبینیشده در سناریوی انتشار صفر خالص آژانس بینالمللی انرژی تا سال۲۰۵۰ را برآورده کند. همچنین پیشبینی میشود که در سال۲۰۲۳، پس از چند سالسخت که در آن رشد این صنعت کاهش یافتهبود، سطح بهرهبرداری انرژی بادی بهشدت افزایش یابد و تقریبا ۷۰درصد بهصورت سالانه رشد کند. رشد سریعتر عمدتا به دلیل تکمیل پروژههایی است که به دلیل محدودیتهای کووید-۱۹ در چین و مشکلات زنجیره تامین در اروپا و ایالاتمتحده به تعویق افتاده بودند. پیشبینی افزایش ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر در اروپا نسبت به قبل از حمله روسیه به اوکراین باعث شد بسیاری از کشورها برای کاهش وابستگی خود به گاز طبیعی روسیه، جذب انرژی خورشیدی و بادی را افزایش دهند.
اصلاحات ساختاری که در سیاستهای محیطزیستی اتحادیه اروپا، چین و البته آمریکا روی دادهاست، حکایت از این دارد که این کشورهای صنعتی به سمت دستیابی به هدف کربنصفر در سال۲۰۵۰ میلادی در حال حرکت هستند. همین مساله باعث خواهد شد در افق ۱۰ سالآینده حداقل بین ۲۰ تا ۳۰درصد محصولات خودرویی جهان دیگر متکی به سوختهای فسیلی نباشند و تا سال۲۰۴۰ میلادی خودروهای الکتریکی حداقل ۶۰درصد از سهم بازار حملونقل جهان را به خود اختصاص دهند. این موضوع نشاندهنده آن است که در چهار دههآینده آهنگ رشد تقاضا برای نفتخام کند خواهد شد و در عوض بر میزان تقاضا برای انرژیهای پاک افزوده میشود. این تغییر مصرف در انرژی خیلی سریعتر در اتحادیه اروپا و سپس در شرق آسیا و آمریکایشمالی بهوقوع خواهد پیوست و به این ترتیب حجم بازار انرژیهای فسیلی در این مناطق کاهش خواهد یافت.
تغییر الگوی مصرف انرژی
با تغییر الگوی مصرف انرژی در صنعت حملونقل و الکتریکیسازی صنعت خودروی جهان، احتمال قریب به یقین آن است که در این مدت بازار بنزین و سوخت دیزل در اروپا، شرق آسیا و آمریکایشمالی بیش از پیش کوچک شده و تولیدکنندگان نفتخام جهان برای تولیدات خود بیش از پیش برای دستیابی به بازارهای انرژی کشورهای درحالتوسعه یا اقتصادهای نوظهوری نظیر هند، برزیل، آفریقایجنوبی و ترکیه رقابت کنند. با این وجود، شواهدی وجود دارد که این بخش از کشورها در ۱۰ سالآینده بهصورت جدی به بازنگری در سیاستهای زیستمحیطی خود بپردازند و آنها نیز سرمایهگذاری گستردهای روی منابع انرژی پاک را آغاز کنند. در ایران نیز استفاده از منابع جدید انرژی بهجای منابع فسیلی الزامی است. سیستمهای جدید انرژی در آینده باید متکی به تغییرات ساختاری و بنیادی باشد که در آن منابع انرژی بدون دیاکسیدکربن نظیر انرژی خورشیدی و بادی و زمینگرمایی و مواد آلی خنثی مانند انرژی بیوماس مورداستفاده قرار میگیرند.
بدونتردید انرژی تجدیدپذیر با توجه بهسادگی فناوریشان در مقابل فناوری انرژی هستهای ازیکطرف و نیز به دلیل عدمایجاد مشکلاتی نظیر زبالههای اتمی از طرف دیگر نقش مهمی در سیستمهای جدید انرژی در جهان ایفا میکنند. درهرحال باید اذعان کرد که در عمل عوامل متعددی بهویژه هزینه اولیه و قیمت تمامشده بالا، عدمسرمایهگذاری کافی برای بومیکردن و بهبود کارآیی تکنولوژیهای مربوطه، بهحساب نیامدن هزینههای خارجی در معادلات اقتصادی، نبود سیاستهای حمایتی در سطح جهانی، منطقهای و محلی، نفوذ و توسعه انرژیهای نو را بسیار کند و محدود ساخته است، ولی پژوهشگران و صنعتگران همواره تلاش خود را در جهت رفع این مشکلات مبذول میدارند.