رمزگشایی از یک عادت سرمایهگذاری: چرا اغلب تنوعبخشی نمیکنیم؟
سوگیری شناختی آشنایی
(the comfort of familiarity)
سوگیری شناختی آشنایی، تاثیر عمیقی بر رفتار انسان دارد و تا حد زیادی در زندگی انسان بر حوزههای گوناگونی مانند تصمیمگیری و بهویژه استراتژیهای سرمایهگذاری تاثیرگذار است. در حوزه مالی، افراد اغلب آن چیزی را که از پیش میشناسند راحتتر میپذیرند. این سوگیری شناختی زمانی ظاهر میشود که آن دسته از سرمایهگذارانی که بهدنبال سودآوری مطمئن و بیدردسر هستند، اغلب به سراغ صنایع یا بخشهایی از یک صنعت میروند که از پیش با آن آشنایی داشتهاند.
هرچند این تمایل بهسوی گزینههای سرمایهگذاری آشناتر میتواند یک مامن روانی فراهم کند، همچنین میتواند سدی در برابر تنوعبخشیهای موثری که یک سرمایهگذار میتواند انجام دهد، ایجاد کند. سرمایهگذارانی که تحتتاثیر این سوگیری شناختی قرار دارند، ممکن است به بررسی فرصتها یا دستههای جدید دارایی تمایل نداشته باشند که این خود ممکن است پتانسیل بهینهسازی پرتفوی آنها را محدود کند. شناخت و مدیریت جزئیات این منطقه امن برای سرمایهگذارانی حیاتی است که به دنبال ایجاد تعادل بین گزینههای از پیش آشنا و مزایای احتمالی ورود به فرصتهای کمتر شناختهشده سرمایهگذاری متنوع هستند.
بهمنظور مواجهه با این سوگیری، سرمایهگذاران میتوانند از ETFها برای تنوعبخشی در صنایع و بخشهای مختلف هر صنعت بهراحتی بهرهمند شوند. ETFها با فراهمآوری سبدی از داراییها، اجازه میدهند در بخشهای مختلف بدون نیاز به دانش عمیق سرمایهگذاری شود. این حرکت استراتژیک میتواند بهعنوان پلی بین این سوگیری و ضرورت پرتفوی متنوعتر عمل کند.
زیانگریزی و پشیمانی
(Loss aversion and regret)
زیانگریزی، بهعنوان یک سوگیری شناختی مهم و عمیق در روان انسان، اغلب مانع تنوعبخشی سرمایهگذاران میشود. سرمایهگذاران برای مقابله با این مشکل، میتوانند به سراغ ETFهایی بروند که علاوه بر هزینه پایین در طیف گستردهای از بازارها سرمایهگذاری میکنند. این ابزارها امکان دسترسی به داراییهای متنوع را فراهم میکنند و تاثیر عملکرد ضعیف هر سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
اطمینان بیش از حد و توهم کنترل
(Overconfidence and the Illusion of Control)
ETFها با سبک مدیریت غیرفعال خود، راهحلی جذاب برای سرمایهگذارانی هستند که با سوگیری اطمینان بیش از حد زیاد مواجهاند. بهجای تلاش برای غلبه بر بازار و گرفتن بازدهیهای بیشتر از آن، سرمایهگذاران میتوانند از ETFها استفاده کنند که به شاخصهای بازار (بهعنوان مثال، شاخص کل یا شاخص کل هموزن) متصل هستند. این تغییر در رویکرد سرمایهگذاری با تئوریهای علمی درباره توهم کنترل همخوانی داشته و عملا آن را میتوان نوعی استراتژی عملی برای مواجهه با این سوگیری شناختی دانست.
تمرکز کوتاهمدت و سوگیری تازهگرایی
(Short-term focus and recency bias)
سرمایهگذاران برای مقابله با تاثیر تمرکز بر کوتاهمدت و سوگیری تازهگرایی میتوانند به شکل استراتژیک ETFها را با یک دیدگاه بلندمدت ادغام کنند. به عنوان مثال، دستهای از ETFها، به صورت خودکار تخصیص دارایی را در طول زمان تنظیم میکنند تا به نیازها و اهداف در حال تحول سرمایهگذاران پاسخ دهند. این رویکرد با تحقیقات علمی که بر اهمیت دیدگاه منظم و بلندمدت تاکید دارند، سازگار است.
در نتیجه، با ادغام ETFها و سایر ابزارهای مالی به استراتژی سرمایهگذاری خود، سرمایهگذاران میتوانند پلی بین سوگیریهای رفتاری و انعطافپذیری پرتفوی خود ایجاد کنند. این ابزارها وسیلهای عملی برای تنوعبخشی به داراییها، صنایع و بخشها فراهم میآورند. بهخصوص ETFها به عنوان ابزارهای چندمنظوره، به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که در پیچیدگیهای بازار حرکت کنند؛ بدون اینکه در دام این سوگیریهای رفتاری بیفتند.