یک ضرورت اجتنابناپذیر بورسی
یکی از مهمترین اطلاعات، ارزش واقعی داراییهای شرکتهاست و مهمترین داراییای که میتواند تفاوت قابلتوجهی بین ارزش دفتری و ارزش بازار داشته باشد، دارایی ثابت است. همچنین شرکتها در ایران به دلیل دوره طولانی تورم بالا، شاهد تفاوت قابلتوجه ارزش واقعی و ارزش جایگزینی داراییها با ارزش دفتری هستند و عملا نسبتهای مالی، از جمله بازده حقوق صاحبان سهام و بازده داراییها و سایر اقلام ترازنامه قابلیت اتکای خود را از دست دادهاند. بنابراین بهمنظور واقعیسازی نسبتها و ارزیابی عملکرد شرکتها و قابلیت مقایسه شرکتها و صنایع و اطلاع در خصوص ارزش واقعی و جایگزینی شرکت، تجدید ارزیابی ضرورتی اجتنابناپذیر است. از دیگر سو، عدمتقارن اطلاعاتی موضوع مهم دیگری است که در مورد ارزش واقعی داراییها سبب ایجاد رانت در بازار و استفاده از اطلاعات نهانی در تصمیمگیریها از جمله سود فروش داراییها میشود.
از اینرو بهمنظور کاهش عدمتقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران شرکتها، تجدید ارزیابی امری ضروری است. استانداردهای حسابداری در شرایط تورمی باید با استانداردهای حسابداری در شرایط تورم پایین، متفاوت باشد. به دلیل غیرواقعی بودن ارزش داراییها و به تبع آن هزینه استهلاک، بسیاری از اصول حسابداری در شرایط تورمی نیازمند بازبینی نسبت به شرایط استانداردهای حسابداری فعلی است؛ از جمله، تطابق واقعی هزینه و درآمد به دلیل عدمغیرواقعی بودن استهلاک در شرکتهایی که تجدید ارزیابی داراییهای ثابت انجام ندادهاند، رخ نمیدهد و در عین حال ارزش دارایی یک شاخص بااهمیت است که افشای آن براساس اصول حسابداری نیازمند ارائه ارقام واقعی است. همچنین تجربه سهامداران از تجدید ارزیابی، سبب بازده مناسبی میشود و این موضوع میتواند به جذابیت بازارسرمایه منجر شود. در عین حال در تجدید ارزیابیها باید دقت کرد که تجدید ارزیابی راهکاری برای کاهش زیان شرکتها نیست و در صورتی که صنایعی مانند خودرو بهطور مرتب تجدید ارزیابی انجام دهند، اتفاقا پیامدهی اشتباه برای قیمتگذاری محصولات این شرکتهاست.
از سوی دیگر، در برخی شرکتها قیمتگذاری براساس حاشیه سود و هزینههای سرمایهگذاریهاست و عدملحاظ ارزش روز داراییها سبب زیان سرمایهگذاران و قیمتگذاری نادرست شده است که تجدید ارزیابی میتواند به اصلاح قیمتگذاری این شرکتها کمک شایانی کند. از سوی دیگر، تجدید ارزیابی با مشکلاتی از جمله محدودیت تجدید ارزیابی همه داراییهای یکطبقه دارایی روبهروست که ممکن است به دلیل محدودیت یا مشکلات حقوقی یک یا چند دارایی، عملیات تجدید ارزیابی شرکت به طور کامل مختل و غیرممکن شود. از سوی دیگر، برخی داراییها، مانند پروانه بهرهبرداری معدن، از داراییهایی هستند که پذیرش آنها برای تجدید ارزیابی با مشکلاتی همراه است و به دلیل سهم بالای شرکتهای معدنی، در صورت رفع مشکلات، این گروه نیز توانایی قابلتوجهی دارند.
یکی از دغدغهها در خصوص تجدید ارزیابی داراییهای استهلاکشونده، کاهش سودآوری است که سبب میشود به دلیل نیاز به سود نقدی، چندان مورد اقبال سهامداران عمده، بهخصوص صندوقهای بازنشستگی قرار نگیرند؛ در حالی که این موضوع بر جریان نقدی و ارزش ذاتی براساس جریانات نقدی اثری ندارد، اما سود نقدی دغدغه مهمی است و به نظر میرسد در خصوص نحوه شناسایی استهلاک داراییهای تجدیدارزیابیشده یا عدملحاظ استهلاک داراییهای تجدیدارزیابیشده در تقسیم سود (افزودن آن به سود قابل تقسیم) تجدیدنظر ضرورت دارد.