فرصتها و تهدیدهای ازسرگیری روابط ایران و مصر
چراغسبز از سوی ایران در جهت استقبال از احیای روابط با مصر، نشانههایی مبنی بر ازسرگیری روابط بین دو کشور به وساطت عمان و عراق را مطرح میکند که با توافقات ایران و عربستان احتمال وقوع این رویداد بسیار نزدیکتر شده است؛ بهطوری که حتی رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با هیثم بن طارق، سلطان عمان از احیای روابط با مصر استقبال کرد. روابط ایران و مصر که از سال ۱۹۷۹ قطع شد و این قطع روابط تا امروز ادامه دارد، با توجه به تغییرات استراتژیک منطقهای و بهویژه با شروع ازسرگیری روابط ایران و عربستان، در مسیر احیا قرار گرفته است که البته با توجه به موانع موجود این بهبودی سریع و آسان تحقق نخواهد یافت. فشارها از سوی اسرائیل و آمریکا و افراطگرایان دو کشور یکی از موانع مهم بهبودی سریع روابط است. در این میان، فرصتها و تهدیدهایی مبنی بر تحقق شروع این روابط مطرح میشود که بهاختصار به بررسی آنها میپردازیم.
روابط ایران و مصر در طول تاریخ با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است و پس از هر رویداد سیاسی در کشورها، منطقه و جهان، روابط دو کشور نیز تحتتاثیر قرار میگرفت که از سال ۱۹۷۹ پس از پیروزی انقلاب ایران با افزایش تنشها میان دو کشور، به قطع روابط کامل سیاسی انجامید. البته با وجود بیگانگی دیپلماتیک بهویژه از سوی مصر، برخی جنبههای ارتباطی از سوی ایران طی این سالها صورت گرفت و در زمان هاشمی رفسنجانی و خاتمی تمایلاتی در جهت ازسرگیری روابط شکل گرفت؛ اما مصر به دلایلی که آن را منافع ملی نامید، رد کرد. با قدرت گرفتن اخوانالمسلمین پس از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ در مصر، سیگنالهایی مبنی بر نزدیکی روابط از سوی طرفین دریافت شد؛ اما با تحولات ژوئن ۲۰۱۳ و در دست گرفتن قدرت توسط السیسی، گسست روابط برجا ماند؛ زیرا السیسی بر اهمیت موضوع امنیت در خلیجفارس و موجودیت آن تاکید داشت و معتقد بود که به امنیت مصر منجر خواهد شد. اما در آن دوران تنش بین ایران و عربستان تشدید شده بود و این امر، نزدیکی روابط را بیش از هر زمانی غیرممکن میکرد.
اکنون با توجه به تغییرات نظم جهانی و منطقهای باید دید که آیا روابط ایران و مصر پس از دهههای طولانی جدایی، به سمت نزدیکشدن پیش میرود؟ چند متغیر در احتمال ایجاد روابط ایران و مصر مطرح است. اولین متغیری که در جهت توسعه روابط دو کشور وجود دارد، تحولاتی است که در مسیر روابط ایران با کشورهای حوزه خلیجفارس، بهویژه دو متحد اصلی مصر یعنی امارات و عربستان قرار دارد. با توجه به توافقات اخیر ایران و عربستان و ازسرگیری مجدد روابط دو کشور و همچنین میانجیگری عمان و سپس عراق، احتمال تجدید نظر در روابط تهران و قاهره وجود دارد. با توجه به روابط اقتصادی مصر با کشورهای حوزه خلیجفارس، هرگونه تغییری در روابط این کشورها با ایران، در روابط مصر با ایران تاثیر خواهد گذاشت. علاوه بر این، تغییر در الگوهای منطقهای و جهانی موجب بازنگری در سیاستهای پیشین مصر به سمت بهکارگیری سیاستهای عملگرایانهتر و تمایل به همکاری و تفاهم با ایران شده است؛ زیرا آمریکا سیاستهای خود را به کاهش تمایل به روابط با کشورهای عربی و بهطور متقابل افزایش روابط با منطقه اقیانوسیه در مقابله با چین تغییر داده است.
عامل سومی که میتواند موجب ازسرگیری روابط ایران و مصر شود، ائتلافهای انعطافپذیر و تعاملات منطقهای است که نشاندهنده تعاملات سیاسی در منطقه است. با وجود اختلاف دیدگاهها و موضعگیریها در موضوعات مختلف، تمرکز بر همکاری بین کشورها در موضوعات و پروندههای مورد توافق قرار دارد. این موضوعات همگام با کشورهایی که دارای اختلاف و احتمالا درگیری در مناطق یا مسائل خاصی هستند اجازه میدهد تا در مورد مسائل مربوط به منافع عالی و ملاحظات امنیت ملی خود همکاری کنند و این در مورد مصر و ایران صدق میکند.
دیدارهای مقامات دو کشور بهطور مستقیم و غیرمستقیم از سال ۲۰۲۱ جزو نشانههای افزایش تمایل دو کشور به نزدیکی روابط است. همچنین، علاقه مصر به تقویت روابط با عراق، لبنان و سوریه، میتواند عاملی باشد که قاهره را به تجدیدنظر در روابط خود با تهران ترغیب کند. در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
یکی از عوامل مهم دیگر در احتمال نزدیکی دو کشور، تمایل مصر به حفظ آرامش در غزه با توجه به روابط نزدیک تهران با بسیاری از جناحهای مسلح در نوار غزه از جمله حماس و جهاد است. در عین حال، قاهره علاوه بر نقش خود در پرونده آشتی فلسطین، به حفظ ثبات در نوار غزه و عدمتشدید درگیری نظامی با اسرائیل علاقهمند است. این امر باعث میشود که مصر به هر طریقی با ایران در چارچوب حفظ ثبات در غزه ارتباط برقرار کند. همچنین، علاقه مصر به امنیت دریانوردی با توجه به تحرکات مستمر حوثیها برای امنیت دریانوردی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب به دلیل تاثیر زیاد آن بر حرکت ناوبری در کانال سوئز مطرح است. همچنین روابط نزدیک ایران با حوثیها در یمن که میتوانند بر کشتیرانی در دریای سرخ تاثیر بگذارند، عامل دیگری است که میتواند قاهره و تهران را به هم نزدیکتر کند.
در نهایت، جنگ اوکراین که به دوقطبیسازی بینالمللی و منطقهای منجر شد، با توجه به نزدیک بودن دو کشور به روسیه و اتخاذ مواضع نزدیکتر به مسکو، میتواند به نوعی بر روابط مصر و ایران تاثیر بگذارد. این جنگ ممکن است اوضاع را به سمت قطبیشدن شدید بینالمللی سوق دهد که میتواند عاملی باشد تا مسکو و متحدانش در منطقه از جمله تهران و قاهره را به هم نزدیکتر کند. اما در کنار فرصتهایی که مطرح میشود، موانعی بر سر راه دو طرف برای شکلگیری روابط، حداقل در کوتاهمدت وجود دارد. نخست اینکه مصر و ایران مانند ایران و عربستانسعودی و امارات وارد گفتوگوی سیاسی نشدند و اخبار روابط دو طرف در حاشیه قرار گرفت و مسکوت ماند.
با توجه به اهمیت دو کشور و جاهطلبیهای منطقهای، رقابت، ویژگی اصلی و گسترده روابط مصر و ایران در طول تاریخ بوده و این همان چیزی است که از ایجاد «ائتلاف پایدار» بین آنها جلوگیری میکند. اختلافات دوطرف بر سر پروندههای اصلی منطقه همچون اسرائیل، آمریکا و خلیجفارس همچنان برقرار است. همچنین با توجه به احتمال توافق درباره موضوعات هستهای ایران در مذاکرات وین، موضع مصر و کشورهای خلیجفارس براساس ماهیت آن شکل خواهد گرفت. پرونده موشکهای بالستیک از نگرانیهای مصر درباره ایران در این توافقات است. اگر این توافق، محاسبات و نگرانیهای کشورهای منطقه را نادیده بگیرد، نهتنها ممکن است مانعی بر سر راه روابط قاهره و تهران باشد، بلکه میتواند به وخامت روابط مصر و ایران منجر شود. موضع آمریکا در قبال هرگونه حرکت بهسمت ایران، نیز بسیار حائز اهمیت خواهد بود؛ زیرا نهادهای نظامی مصر و آمریکا همکاری گستردهای دارند و همچنان مشتاق ادامه روابط با یکدیگر هستند.
روابط ایران و مصر برای چند دهه در رکود و تلاش برای نزدیکی در سایهای از ابهام قرار داشت. کارشناسان، یکی از دلایل بنبست سیاسی را فشارهای کشورهای حوزه خلیجفارس بهویژه عربستان میدانستند که در حال چانهزنی با قاهره برای جلوگیری از عادیسازی روابط با تهران بود.
یکی دیگر از موانع مهم ازسرگیری روابط دو کشور، اسرائیل است که نزدیکی دو کشور را در تضاد با منافع خود میداند و تلاش خود را در جهت جلوگیری از این اتفاق به کار گرفته است. مقامات مصری خود به نقش اسرائیل در جلوگیری از عادیسازی روابط بین قدرتهای بزرگ منطقهای یعنی ایران، ترکیه و مصر واقف هستند و معتقدند از زمان تاسیس اسرائیل، تلاشهای بسیاری برای ایجاد اختلافات در زمینههای فرقهای و قومی و مذهبی صورت گرفته است. دیدگاه مصریها در خصوص موانع ازسرگیری روابط بین دو کشور تاکنون ناشی از اشتباهات در برآوردها و برداشتهای هر دو کشور و همچنین لغزش در تصمیمگیریها به دلایل مختلف است. البته بیش از هرچیز احیای روابط قاهره و تهران در خدمت منافع دو کشور است.
یکی دیگر از موانع توسعه روابط دو کشور، نگرانی مصریها از حضور نظامی ایران در منطقه است. اما با این اوصاف مصر بهمنظور تامین منافع ملی خود در تلاش برای ازسرگیری روابط با تهران است؛ همانگونه که عربستان با آمریکا و ملاحظات اسرائیل اقدامی مشابه در جهت ازسرگیری روابط با ایران انجام داده است. تردید مصریها درباره نقش ایران در یمن، لبنان و سوریه میتواند یکی دیگر از موانع اصلی در شکلگیری روابط در طولانیمدت بین دو کشور باشد. مصریها نسبت به تاثیرگذاری ایران در بسیاری از مسائل، بهویژه در یمن و لبنان تردید دارند. سوریه و سایرین دلایلی هستند که مانع بازگشت روابط دو کشور به حالت عادی میشوند. نوسانات در روابط ایران با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس نیز از جمله تهدیدهای مهم در نزدیکی دو کشور بوده است. بهرغم وجود نشانههای مثبت در روند روابط ایران و عربستانسعودی و امارات، روابط ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس با نوسانات و دگرگونیهای سریعی همراه است.
تهدید مهم دیگر، نگرانی مصر از روابط ایران و اخوانالمسلمین است؛ زیرا قاهره این گروه را تهدیدی بزرگ برای ثبات خود میداند. با توجه به بررسی فرصتها و تهدیدهای ازسرگیری روابط ایران و مصر، انتظار میرود که مصر مانند دهههای گذشته، همچنان یک «گره» در مسیر روابط اعراب و ایران باقی بماند؛ زیرا عوامل کنترلکننده روابط بین دو کشور بسیار پیچیده هستند و با هم تداخل دارند. با وجود متغیرهای مطرحشده، احتمال نزدیکی روابط دو کشور در سطح مبادلات تجاری و گردشگری وجود خواهد داشت؛ زیرا با توجه به تورم اقتصادی بالا در مصر و اهمیت گردشگری در تولید ناخالص داخلی این کشور، گردشگران ایرانی میتوانند بهعنوان منبع مهم ارزآوری محسوب شوند که تا حدودی تورم داخلی این کشور را کاهش میدهد.