شیوه اردوغان: مرد هزار چهره
او تنگخلق است؛ پاکتهای سیگار را از شهروندان میگیرد تا آنها را مجبور به ترک سیگار کند؛ خبرنگارانی را که سوالات سخت میپرسند سرزنش میکند و یکبار پس از تبادل نظر عصبانی با رئیسدولت اسرائیل در مجمع جهانی اقتصاد در داووس از صحنه خارج شد. او همچنین میتواند بسیار صبور باشد. ۱۶سال طول کشید تا اردوغان آنچه را که «ترکیه جدید» مینامد، ایجاد کند؛ کشوری که از نظر اقتصادی به خود متکی است و اپوزیسیون به حاشیه رانده شده و مطبوعات مطیع شدهاند. ترکیب خشم و آرامش باعث شده است تا اردوغان بهطور فزایندهای در پای صندوقهای رأی موفق شود. او در سال ۲۰۰۳ پس از کسب ۳۴درصد آرا، نخستوزیر شد و تا سال ۲۰۱۱، سهم آن به ۵۰درصد افزایش یافت. در سال ۲۰۱۴، زمانی که او برای متمرکز کردن قدرت خود برای ریاستجمهوری نامزد شد، بیش از نیمی از ترکهایی که در انتخابات حاضر شدند، به او رأی دادند.
آنها این کار را دوباره در سال ۲۰۱۸ انجام دادند و تا آن زمان نیز به حذف کامل پست نخستوزیری رأی داده بودند. اردوغان رسالت مردمی خود را به قدرت تبدیل و از این قدرت برای بازسازی روابط ترکیه با بقیه جهان استفاده کرده است. او نفوذ ترکیه را در سوریه و شمال عراق گسترش داده و ترکیه -یکی از اعضای ناتو- را به سمت چین، ایران و روسیه متمایل کرده است. استفاده او از قدرت همچنین باعث ایجاد نارضایتی در میان فمینیستها، چپها و طبقه متوسط سکولار شده است. تحت نظارت اردوغان، ترکیه به بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان تبدیل شده است. فیلمسازان، رماننویسان، عکاسان و پژوهشگران نیز در میان زندانیان هستند. ترکیه از سال ۲۰۱۵ راهپیماییهای اقلیتهای جنسی را ممنوع کرده است. حتی ویکیپدیا از سال ۲۰۱۷ مسدود شده است.
در پی بحران مالی، گمان میرفت که نامزدهای همسو با اردوغان حمایت خود را در انتخابات محلی از دست دادهاند. شکست این حزب در انتخابات شهرداری موجب حدس و گمانهایی شد مبنی بر اینکه وی در انتخابات سال ۲۰۲۳ بازنده است. اما حتی با کاهش جذابیت حزبش، اردوغان ممکن است برای سومین دوره ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۳ پیروز شود. اگر این اتفاق بیفتد و اردوغان در سال ۲۰۲۸ قدرت را ترک کند، نامش بهعنوان دومین رئیسجمهور طولانیمدت ترکیه در تاریخ ثبت خواهد شد؛ یکسال کمتر از کمال آتاتورک.
آتاتورک، معروف به «پدر ترکها»، ژنرالی عثمانی بود که در سال ۱۹۲۴ خلافت (عثمانی) را برچید و ترکیه را با زور در دهه ۱۹۳۰ مدرن کرد. آتاتورک تحت رژیم تکحزبی خود، یک دولت-ملت مدرن را از خاکستر امپراتوری فروپاشیده شکل داد، بوروکراسی مدرنی ایجاد کرد، از ایجاد بورژوازی ترک حمایت کرد و یکملت مسلمان را متقاعد کرد که مدرنیته غربی را وارد زندگی خود کند. اردوغان در ابتدا از بازسازی متمرکز آتاتورک در ترکیه انتقاد و او را به دلیل سبک حکومت اقتدارگونهاش سرزنش کرد. اما از سال ۲۰۰۸، زمانی که اردوغان مجبور به برقراری تعادل بین جناحهای مختلف بوروکراسی شد و حتی بیش از آن پس از سال ۲۰۱۳، زمانی که ترکها برای اعتراض به سیاستهای او به میادین عمومی آمدند، روشهای بسیار مشابهی را در پیش گرفت. از قضا، سیاستمداری که اردوغان ابتدا به دنبال فاصله گرفتن از او بود، به سیاستمداری تبدیل شده است که بیش از هر کسی به او شباهت دارد.
ترک جوان
اردوغان در سال ۱۹۵۴، ۱۶سال پس از مرگ آتاتورک، در کاسیمپاشا، محلهای ناهنجار در استانبول با فاضلابهای روباز و خیابانهای گلآلود که به خاطر آتشنشانان، جیببرها و نوازندگان رُمانی (نوعی موزیک فولکلور ترک) شهرت دارد، به دنیا آمد. اردوغان، پسر کاپیتان کشتی، زمانی که هنوز در مدرسه مذهبی درس نمیخواند، با فروش شیرینیهای ترکی پول جیبی خود را به دست میآورد. در راه بازگشت به خانه، هنگام غروب در استانبول، او از عرشه یک کشتی باری لنگرانداخته در شاخ طلایی برای تمرین تلاوت قرآن استفاده میکرد و برای فصیح خواندنش مورد تشویق قرار میگرفت. در عین حال اردوغان فوتبال بازی میکرد؛ رویای حرفهای شدن در ورزش را در سر میپروراند و علیه پدرسالاری شورش کرد: اسلامگرایان همپیمانش شورت ورزشی او را تایید نمیکردند و پدرش از او خواست که شغل مناسبی پیدا کند.
اردوغان ۱۵ساله بود که در سال ۱۹۶۹، نجمالدین اربکان، سیاستمدار برجسته اسلامگرا در تاریخ ترکیه، مانیفست «Millî Görüş» (چشمانداز ملی) را منتشر کرد. اربکان از ترکیه خواست تا روابط خود را با جامعه اقتصادی اروپا (پیشگامان اتحادیه اروپا) قطع کند و با رهبران پاناسلامیست در بنگلادش و پاکستان و سایر نقاط جهان اسلام همسو شود. از لحظهای که اردوغان نوجوان به شاخه جوانان حزب نجات ملی اربکان پیوست، غرایز سیاسی او با این طرز فکر شکل گرفت. جنبش اربکان از مجاهدان افغانستان در مبارزه با شوروی و انقلاب اسلامی امامخمینی (ره) در ایران حمایت کرد. در راهپیماییهای سیاسی، رهبران احزاب آنچه را که «ذهنیت صلیبی غرب» مینامیدند، محکوم کردند و صندوق بینالمللی پول و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه را تجسمهای مدرن آن توصیف کردند. اردوغان و امثال او با نبود قوانین اسلامی در عرصه عمومی مخالف بودند: «از نظر آنها، دولت سکولار تا زمانی که به اسلام احترام نمیگذارد، شایسته احترام نیست.»
شیوه اردوغان
در سال ۱۹۸۵، اردوغان فرصت پیدا کرد تا مهارتهای سازمانی خود را به بزرگان اسلامگرا ثابت کند؛ زمانی که مسابقه بوکسی به مناسبت دیدار گلبدین حکمتیار، رهبر گروه مجاهدین تحت حمایت سیا که برای جشن بازگشت اربکان به سیاست در ترکیه بود، ترتیب داد. سالها پس از طرد شدن از زندگی سیاسی، اردوغان همچنین خود را با فرقه صوفی نقشبندی در استانبول همسو کرد؛ جنبشی تاثیرگذار که ارتباطات مذهبی را فراهم کرد و در به قدرت رسیدنش به او یاری رساند. در آن سالها، دولتشهر استانبول، اردوغان را بهعنوان بازیکن در تیم فوتبال خود استخدام کرده بود؛ اما با محرومیتش از تیم به خاطر داشتن ریش مجبور به کنارهگیری شد. اردوغان پس از اتمام خدمت سربازی، بهعنوان مدیر در یک کارخانه سوسیس کار کرد. بهزودی، اسلامگرایان از او دعوت کردند که تماموقت برای حزب اربکان کار کند -که اکنون به خاطر ممنوعیتهای قبلی به حزب رفاه تغییر نام داده است- و در آنجا از اعضا برای پرداخت دستمزد خود کمک مالی جمعآوری کرد.
اردوغان بهعنوان رئیس شاخه استانبول در استانبول سخنرانیهایی علیه «نظم بد جهانی» ایراد کرد، به جنگ خلیجفارس اعتراض کرد و از آرمان گروههای شورشی اسلامی در جنگ داخلی الجزایر دفاع کرد. با این حال اردوغان از طریق عملگرایی حسابشده، خود را از سایر اسلامگرایان متمایز کرد و طی دهه ۱۹۹۰ باعث ایجاد تغییر تکتونیکی در سیاست ترکیه شد. او تاکید کرد ما نیازی به مردان ریشو نداریم که قرآنخوان خوبی باشند. اردوغان گفت: «ما به افرادی نیاز داریم که کار خود را بهدرستی انجام دهند.» بهعنوان بخشی از این حرکت، اردوغان شبکهای از داوطلبان ایجاد کرد که میتوانستند دهها هزار پوستر حزب را در عرض چند ساعت روی دیوارها نصب کنند و هنگام رفتوآمد صبحگاهی بین رأیدهندگان دفترچههای تبلیغی توزیع کنند.
این تلاشهای مردمی در سال ۱۹۹۴، زمانی که اردوغان بهعنوان شهردار استانبول انتخاب شد، نتیجه داد. او حملونقل عمومی را در ایام اعیاد اسلامی رایگان کرد، مشروبات الکلی را در تاسیسات شهرداری ممنوع و محدودیتهای شغلی زنان به دلیل داشتن روسری را لغو کرد. وقتی خبرنگاری از او خواست که درباره موفقیتش توضیح دهد، پاسخ داد: «من امام استانبول هستم.» اردوغان اخیرا در یک مصاحبه تلویزیونی، از سالهای اسلامگرایی خود در حزب رفاه و شهرداری استانبول بهعنوان دوران «کارآموزی» یاد کرده است. سپس دوران نخستوزیری اصلاحطلبانهاش را دوره «سیاحت» خوانده و معتقد است در دوران ریاستجمهوری به مقام «استادی» رسیده است.