انقلاب گیگ در بازار سنتی

سیسیلیا یک روز سرد در تورین، در آپارتمان خود نشسته است. او به‌تازگی از Deliveroo، سرویس تحویل غذا، شنیده است که امروز به او نیازی ندارد. در حالی که بینی‌‌‌‌‌‌اش را تمیز می‌کند، می‌‌‌گوید خوشحال است. اما این به معنای یک‌روز بدون درآمد است. وقتی از او می‌‌‌پرسند در شغل رانندگی و پیک بودن چه چیزی را دوست دارد، کمی مکث می‌کند تا جواب دهد. سوفیا، سایمون و سیسیلیا همگی در اقتصاد گیگ (یا اشتراک‌‌‌گذاری یا پلتفرم) کار می‌کنند؛ مجموعه‌‌‌ای از بازارهای آنلاین که در سال‌های اخیر برای کارهای کوتاه‌مدت و آزاد توسعه‌یافته‌‌‌اند. به فعالان گیگ اغلب به جای دریافت حقوق، مانند کارمندان، «نرخ کارمزدی یا قطعه‌‌‌ای» (یعنی به ازای هر کار تکمیل‌‌‌شده) پرداخت می‌شود.

اوبر (Uber)، هندی (Handy)، آپ‌ورک (Upwork) و پیپل‌پرآئر (PeoplePerHour) نمونه‌هایی از هزاران پلتفرم از این دست در سراسر جهان هستند. در این عرصه انواع خدمات ارائه می‌شود؛ از ارائه پاورپوینت تا تمیز کردن خانه. شهرنشینان جوان عادت کرده‌‌‌اند که برای ناهار یکشنبه سفارش غذا بدهند و آن را در خانه‌‌‌شان تحویل بگیرند یا کسی را استخدام کنند که آنها را تا IKEA، غول مبلمان سوئدی، همراهی و در آوردن مبل به خانه کمکشان کند. حدود یک‌سوم آمریکایی‌‌‌ها و بریتانیایی‌‌‌ها از اپلیکیشنی مانند اوبر (Uber) استفاده می‌کنند.

 تحلیل اکونومیست از داده‌‌‌های موسسه اینترنت‌آکسفورد، یکی از بخش‌‌‌های این دانشگاه، نشان می‌دهد که به‌نسبت جمعیت، استرالیا بیش از هر کشور بزرگ دیگری، دارای پست‌‌‌ خالی در اقتصاد گیگ است. آمار رسمی در مورد اقتصاد گیگ ضعیف است و نظرسنجی‌‌‌های نیروی کار به‌ندرت می‌‌‌تواند به ردیابی افرادی که از پلتفرم‌‌‌های آنلاین استفاده می‌کنند، بپردازد. اما داده‌های منتشرشده در ۲۸سپتامبر نشان می‌دهد که اقتصاد گیگ یک‌‌درصد از اشتغال آمریکا را تشکیل می‌دهد. سایر نظرسنجی‌‌‌ها با رقم‌‌‌های بالاتری همراه هستند. تقریبا همه نشان می‌دهند که اقتصاد گیگ در حال رشد است. نظرات در مورد خوب یا بد بودن این موضوع متفاوت است. شتاب‌‌‌دهنده‌‌‌ها به انعطاف‌‌‌پذیری اقتصاد گیگ اشاره می‌کنند که می‌‌‌تواند به‌ویژه برای افراد دارای کودک و برای افراد ناتوان یا سالمندان مفید باشد. برخی آن را نوعی فاصله مفید بین نقش‌‌‌ها یا راهی برای بالا بردن درآمدهای کم پس از ارائه اولین کار می‌‌‌دانند. اما برخی دیگر نگران هستند که اقتصاد گیگ به اشتغال ثابت و با دستمزدهای مناسب برای مردم عادی پایان دهد.

جرمی کوربین، رهبر سابق حزب کارگر بریتانیا، اقتصاد گیگ را به ایجاد «شکل درنده‌‌‌تر و استثمارگرانه‌‌‌تر سرمایه‌‌‌داری» متهم می‌کند. اما در گزارش پارلمان استرالیا آمده است: «اقتصاد گیگ در حال عادی‌‌‌سازی شرایط کار است و چند نسل مبارزه سیاسی طول کشید تا در این کشور جا بیفتد.» الیزابت وارن، سناتور آمریکایی، اقتصاد گیگ را بخشی از روند گسترده‌‌‌تر می‌‌‌داند که در آن «معامله اساسی روابط کاری قدیمی به‌شدت خراب شده است.» اینکه چه کسی درست می‌‌‌گوید برای آینده کار و برای سیاستگذارانی که نگران نابرابری و بهترین روش محافظت از افراد کم‌مهارت در برابر ناامنی مزمن هستند مهم است.

 کار روزانه

در قرن بیستم، نوع استاندارد کار در جهان ثروتمند، کارمند تمام‌وقت و دائمی بود. رونالد کوز اقتصاددان، در سال ۱۹۳۷ استدلال کرد که این کاملا منطقی است. برای شرکت‌ها ارزان‌‌‌تر بود که افراد را در طول روز کاری در اختیار داشته باشند؛ به جای آنکه به کسی سفارش دهند تا اینکه افراد گوناگونی کارهای روزانه شرکت را انجام دهند و هر روز با یک نفر مذاکره و قرارداد ببندند. در ازای آمدن به محل کار هر روز هفته و پیروی از دستورات، کارکنان امنیت و حقوق قابل پیش‌بینی دریافت می‌‌‌کردند. اقتصاد گیگ این مدل را واژگون می‌کند.

این بازار متکی به «بازارهای دوطرفه» است که به دو گروه -کارگران و مشتریان- پاسخ می‌دهد. هرچه تعداد هر گروه بیشتر باشد، برای دیگری بهتر است. بازارهای کار دوطرفه سازماندهی فعالیت‌های اقتصادی را براساس قیمت تنظیم می‌کند، نه برحسب مرزهای یک بنگاه و این به آسان‌‌‌تر شدن این روابط کمک می‌کند. حسابداران، رانندگان، وکلا و نظافتچی‌‌‌ها، خدمات خود را به‌‌‌صورت آنلاین فهرست می‌کنند با شرحی از تجربه و در دسترس بودنشان و میزان هزینه‌‌‌ای که می‌‌‌گیرند. با ثبت‌نام افراد بیشتر، پلتفرم‌‌‌ها بسیار کارآمد شده‌اند. مشتریان برای کارهایی که نیاز به انجام آنها دارند، می‌‌‌توانند به‌راحتی مهارت‌‌‌های مورد نظر خود را بدون استخدام دائم پیدا کنند.

نکات مثبت زیادی برای کارگران وجود دارد. واضح‌‌‌ترین نکته این است که یافتن کار هرگز آسان‌‌‌تر از حالا نبوده است. با وجود تعداد زیادی مشتری بالقوه با یک‌کلیک، کسی که به دنبال کار روی پلتفرم بزرگی مانندTaskRabbit  یا Uber است، تقریبا همیشه می‌‌‌تواند شغلی برای خود پیدا کند. اقتصاد گیگ همچنین باعث ایجاد اشتغال با حقوق می‌شود که در غیر‌این صورت وجود نداشت. به نظر می‌رسد شرکت‌های حمل‌‌‌ونقل، تقاضا برای حمل‌‌‌ونقل اجاره‌‌‌ای خصوصی را افزایش داده‌‌‌اند، به‌‌‌گونه‌‌‌ای که ممکن است تاکسی‌‌‌های معمولی را به‌طور کلی از بازار خارج کنند. در استرالیا در «Airtasker» درخواست‌‌‌ کمک برای از بین بردن عنکبوت‌‌‌ بسیار زیاد است؛ کاری که مردم قبلا خودشان انجام می‌دادند.

یک مشتری وحشت‌‌‌زده پس از مشاهده یکی از ترسناک‌‌‌ترین جانوران استرالیا می‌نویسد: «عنکبوت شکارچی در اتاق من بود. ما آن را با اسپری حشرات مورد هدف قرار دادیم و افتاد و آن را گم کردیم. اگر زنده باشد، باید بکشیمش.» این باعث می‌شود در مکان‌‌‌هایی که کارهای خاص و نادر لازم است، انجام آن نوعی موهبت باشد. در ایتالیا نرخ رسمی بیکاری جوانان بیش از ۳۰‌درصد است.

سیسیلیا، پیک Deliveroo  در تورین، شغل پاره‌‌‌وقت دارد و امیدوار است که روزی به‌‌صورت تمام‌وقت استخدام شود. تا آن زمان، Deliveroo  یک راه نجات است. کار گیگ می‌‌‌تواند به هموار کردن تکه‌‌‌های ناهموار در بازار کار معمولی کمک کند. گزارشی از موسسه JP Morgan Chase، اندیشکده وابسته به بانک، نشان می‌دهد که درآمد حاصل از پلتفرم‌‌‌های نیروی کار کاهش درآمدهای معمولی را جبران می‌کند. داده‌‌‌های موسسه آسپن که یک اندیشکده است نشان می‌دهد سهم فعالان عرصه گیگ که به‌صورت پاره‌وقت کار می‌کنند، دوبرابر بیشتر از کل نیروی کار است. گیگ‌‌‌ همچنین ممکن است به افراد کمک کند تا راه خود را برای بازگشت به بازار کار رسمی پیدا کنند. مقاله‌‌‌ای از کودی کوک درباره اوبر و دیگران نشان می‌دهد که تقریبا دوسوم رانندگان اوبر در آمریکا شش‌ماه پس از اولین سفر خود دیگر فعال نیستند و این نشان می‌دهد که آنها ممکن است به سرزمین‌‌‌های جدید برای ماجراجویی رفته باشند.