سال جنگ جهانی سوم؟

اوکراین:  به نظر می‌رسد در حال حاضر، نگرانی از اینکه روسیه ممکن است از سلاح‌های هسته‌‌‌ای برای احیای ثروت‌های خود در اوکراین استفاده کند، نسبت به تابستان کاهش یافته؛ چرا که جنگ به بن‌‌‌بست ویرانگری رسیده است. با این حال، تشدید تنش همچنان به‌عنوان نگرانی برای کشورهای درگیر باقی مانده است. ناتوانی روسیه در پیشرفت در جنگ ممکن است ثبات دولت پوتین را تهدید کند و مسکو را به سمت تشدید خطر تنش سوق دهد. نگرانی در مورد توانایی اوکراین برای ادامه جنگ در درازمدت ممکن است کی‌یف را وادار کند تا اقدامات مخاطره‌آمیزی برای شکستن بن‌بست انجام دهد. از سوی دیگر، گسترش جنگ به ناتو بسیار بعید به نظر می‌رسد؛ اما غیرممکن نیست. همچنین استفاده روسیه از تسلیحات هسته‌‌‌ای غیرقابل تصور است؛ اما غیرممکن نیست. دولت بایدن و متحدانش در اروپا مراقبت‌‌‌های فوق‌‌‌العاده‌‌‌ای از خطرات تشدید تنش به خرج داده‌‌‌اند، اما واشنگتن همه کارت‌‌‌ها را در دست ندارد و ممکن است کی‌یف یا مسکو مایل به پذیرش خطر درگیری گسترده‌‌‌تر شوند؛ درگیری‌ای که می‌‌‌تواند به جنگ جهانی سوم بینجامد.

تایوان: نگرانی در مورد فوری بودن جنگ بین تایوان و چین در ماه‌‌‌های گذشته و تا حدودی به دلیل تجربه فاجعه‌‌‌بار کووید در چین کاهش یافته است. با این حال، تردید کمی وجود دارد که تنش‌‌‌های بین دو سوی تنگه مسکوت بماند. تمایل دولت بایدن برای اتخاذ مواضع لفاظی پرخطر در مورد دفاع از تایوان نشان می‌دهد که واشنگتن نگران چشم‌‌‌انداز حمله چین است. در عین حال، این اظهارات و شیرین‌‌‌کاری‌‌‌های نابخردانه مانند سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان به تایپه، خطر تشدید تنش چین را به همراه دارد. دلایل خوبی وجود دارد که باور کنیم خطر جنگ در این منطقه همچنان وجود دارد. همان‌طور که در امتداد مرز اوکراین قابل رویت بود، آمادگی چین برای درگیری با همه افراد ذی‌نفع به‌وضوح قابل مشاهده است. با این حال، در هر درگیری قابل تصوری، شاهد حضور ایالات‌متحده و به احتمال زیاد ژاپن خواهیم بود که خبر از جنگی بزرگ می‌دهد.

یونان-ترکیه: در تمام بحث احیای ناتو در پاسخ به تهاجم روسیه به اوکراین، یک‌بحران در حال جوشیدن در جناح جنوبی این پیمان گم شده است. در طول سال گذشته تنش‌‌‌ها بین یونان و ترکیه به طور قابل ملاحظه‌‌‌ای افزایش یافته که به‌طور عمده به دلیل چرخش قاطعانه سیاست خارجی ترکیه و آسیب‌‌‌پذیری داخلی رژیم اردوغان بوده است. اختلافات بین آتن و آنکارا بر سر اکتشاف انرژی در دریای اژه به تنش فعلی منجر شده؛ اگرچه اختلافات ارضی زیربنای این بحث برای دهه‌ها وجود داشته است. در حالی که بعید به نظر می‌رسد یک‌متحد ناتو آشکارا به یکی دیگر از متحدان این پیمان حمله کند، درگیری‌‌‌های گذشته به‌رغم تعهداتشان در اتحاد، دو کشور را در آستانه جنگ (و گاهی کمی فراتر از آن) قرار داده است. هرگونه درگیری بین ترکیه و یونان بلافاصله ناتو را درگیر خواهد کرد و به طور قطع به درجاتی از مداخله فرصت‌طلبانه روسیه منجر خواهد شد.

شبه‌جزیره کره: طی چند ماه گذشته تنش‌‌‌ها بین سئول و پیونگ‌یانگ به طور پیوسته افزایش یافته و تحریکات کره‌شمالی (اغلب توسط ارزیابی‌‌‌های عجیب و غریب رژیم کیم از محیط بین‌الملل انجام می‌شود) با واکنش‌‌‌ لفاظی تهاجمی از سوی کره‌جنوبی مواجه شده است. به نظر می‌رسد پویایی بین دو دولت ناشی از بی‌‌‌حوصلگی است؛ بی‌صبری در شمال کره که جهان هنوز با وجود سلاح‌‌‌های هسته‌ای باشکوهش از جدی گرفتن آن امتناع می‌‌‌ورزد و بی‌‌‌تابی در جنوب کره که ملتی بااهمیت بالا زیر بار برادران ناتوان و واپس‌‌‌گرای خود قرار گرفته‌‌‌اند. این تنش‌‌‌ها جدید نیستند؛ اما از نظر تاریخی به‌واسطه جنگ سرد و نظم بین‌المللی لیبرال پس از جنگ سرد محدود شده‌‌‌اند؛ اولی کاملا کمرنگ شده و دومی در حال فروپاشی است. اما اگر جنگ آغاز شود، این موارد به‌سرعت می‌‌‌تواند مخرب‌‌‌تر از جنگ روسیه و اوکراین شود و سلاح‌‌‌های متعارف و حتی نامتعارف اعم از هسته‌‌‌ای و...، تلفات وحشتناک هر دو طرف را در پی داشته باشد.

چین-هند: درگیری پراکنده بین چین و هند در بام جهان ادامه دارد. اگرچه خطرات واقعی کنترل بر تکه‌‌‌های کوچک قلمرو در مناطق کوهستانی و تقریبا غیرقابل سکونت همچنان مبهم است، چین و هند از درگیری عقب‌نشینی نکرده‌‌‌اند. در حالی که مبارزه تاکنون محدود باقی مانده است، میل به دفاع از اعتبار ملی می‌‌‌تواند به‌سرعت حتی برای عاقل‌‌‌ترین و معقول‌‌‌ترین رهبران مسموم‌کننده باشد. اینکه آیا مودی و شی‌جین‌‌‌پینگ با چنین توصیفی مطابقت دارند یا نه، سوالی برای روز دیگری است، اما دولت‌‌‌های تحت رهبری آنها نتوانسته‌‌‌اند راهی برای حل مناقشه بیابند. ممکن است در نقطه‌‌‌ای، هندی‌‌‌ها یا چینی‌‌‌ها وسوسه شوند که مشکل را از طریق تشدید تنش حل کنند؛ گامی که می‌‌‌تواند طبق برنامه عمل کند یا در را به روی درگیری بزرگ‌تر و مخرب‌‌‌تر باز کند.

دعا کنید جنگ جهانی سوم هرگز اتفاق نیفتد: بعید است که هر یک از این اختلافات به درگیری جهانی تبدیل شود؛ اگرچه جنگ اوکراین در حال حاضر جنبه‌‌‌هایی از جنگ قدرت‌‌‌های بزرگ را در خود دارد. تهاجم روسیه به اوکراین، اگر چیز دیگری نباشد، نشان داده است که به‌رغم تلاش‌‌‌های جامعه بین‌المللی، هنوز هم می‌‌‌تواند به جنگ‌‌‌ بزرگی منجر شود. حفظ صلح مستلزم دولتمردی دقیق است. مدیریت تشدید تنش در طول جنگ به مهارت فوق‌العاده‌‌‌ای نیاز دارد.