موانع ایجاد اتحاد راهبردی تهران و مسکو
مقایسه فرهنگ راهبردی روسیه و ایران در نگاهی کوتاه
براساس فرهنگ راهبردی روسیه، مسکو خود را سهامدار نظام بینالمللی میداند؛ به این معنا که برای مسکو پدیدآمدن یک مدعی قدرت مطلوب نیست. همچنین روسیه، شورای امنیت سازمان ملل را بدون تغییر برای حضور موثر در مدیریت و در حل و فصل بحرانهای منطقهای و جهانی در قالب راهبرد قدرت بزرگ خود مورد توجه قرار میدهد. دیدگاه روسیه نسبت به نظم بینالملل نشاتگرفته از بنیانهای دینی (مسیحی ارتدوکس) و گفتمانهای ملیگرایانه و گرایش روسیه به توسعهطلبی سرزمینی بهعنوان یکی از مولفههای ملیگرایی این کشور است. دکترین نظامی روسیه کاملا تهاجمی است و محدودیت نفوذ و منافع برای مسکو پذیرفتنی نبوده و نخواهد بود. دکترین دریایی جدید بر توسعه حضور نیروی دریایی روسیه در دریاها و اقیانوسها بهویژه در قطب شمال، اقیانوسهای آرام و اطلس و دریاهای مدیترانه، سیاه و خزر تاکید دارد و مرزهای این کشور از جمله در قطب شمال و دریای سیاه را آشکارا ترسیم میکند.
این در حالی است که دکترین سیاست خارجی ایران به مقاومت بر پایه تفکرات شیعی، نفی سلطهجویی، حفظ استقلال و ضرورت خودکفایی و توانمندی داخلی تاکید میکند. سیاست خارجی و دفاعی-امنیتی ایران ماهیت تدافعی دارد و مانند روسیه بر ضرورت مقابله با نظام تکقطبی یکجانبهگرایی آمریکا، احترام به حاکمیت کشورها و تحریمهای حقوق بشری تاکید دارد. از دیدگاه فرهنگ راهبردی ایران، تهران همواره با تاکید بر ضرورت گسترش روابط براساس اشتراکات فرهنگی و تمدنی و با تاکید بر منافع مشترک در نظر دارد زمینهساز توسعه روابط بین کشورها و همسایهها باشد. در سطح بینالملل نیز بر مبارزه با افراطگرایی، همکاری در سازمانهای بینالمللی و اصلاح ساختار سازمان ملل تاکید میکند.
همکاریهای سیاسی، امنیتی و دفاعی؛ از خاورمیانه و اوراسیا تا مدیترانه
با غلبه نگرش اوراسیاگرایان در دستگاه سیاست خارجی روسیه و در راستای منافع ملی، روسها به این باور رسیدند که به پتانسیل ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران بهعنوان کانون حوزههای ژئوپلیتیک خزر و خلیجفارس و دروازه ورود به خاورمیانه و آبهای آزاد نیاز دارند؛ پازلی امنیتی-اقتصادی در راستای منافع ملی و حداکثری روسیه که با تکمیل کریدور شمال به جنوب و دستیابی مسکو به آبهای گرم - خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند - عملیاتی خواهد شد. با تشکیل دولت ابراهیم رئیسی، استراتژی نگاه به شرق و بهصورت ویژه توسعه مناسبات با کشورهای همسایه در اولویت سیاست خارجی قرار گرفت.
در این راستا، ایران و روسیه بهعنوان اعضای دائمی سازمان همکاری شانگهای میتوانند بهعنوان کنشگران مهم در منطقه نقش بسزایی در مبارزه با افراطگرایی، تروریسم، تولید و قاچاق مواد مخدر و جلوگیری از گسترش نفوذ غرب ایفا کنند. ایران و روسیه در طیف گستردهای از مسائل منطقهای و بحثهای صلح و امنیت در حال ایجاد روابط نزدیکتر هستند که میتوان به ادامه مذاکرات صلح سوریه که با همکاری ایران، ترکیه و روسیه بنا نهاده شده است، اشاره کرد. همچنین در موضوع افغانستان و بیثباتی در قفقاز جنوبی و ناامنی و احتمال سرریز شدن آن به منطقه که از جمله تهدیدهای مشترک منطقهای در حوزه امنیتی است، میتوان همکاری بیشتری را میان این دو بازیگر متصور شد. روسیه و ایران با رویکرد نزدیک نسبت به محیط منطقهای و بینالمللی امکان گسترش همکاریهای نظامی و امنیتی را دارند.
دریایخزر بهعنوان دریای صلح و دوستی، دیگر موضوع همکاری میان دو کشور ایران و روسیه با تاکید بر حق بهرهبرداری و تامین امنیت تنها از سوی کشورهای ساحلی است. دریای خزر مکمل همکاری و نه رقابت در زمینههای حملونقل، سوآپ نفت، تجارت، حفظ محیطزیست و امنیت است. مسکو و تهران بهرغم سیاستها و رویکردهای متفاوت که میتواند پس از گذار از رویارویی با غرب به اختلاف میان دو طرف بینجامد، در مرحله کنونی منافع امنیتی و ژئوپلیتیک یکسانی در مقابله با تهدیدی مشترک با یکدیگر دارند و این زمینه همکاریهای پشتیبان دفاعی-امنیتی و معاملات تسلیحاتی را فراهم میکند. ایران در منطقه در سطح نیروی زمینی و نفوذ استراتژیک و فرهنگی حضور سیاسی و نظامی مسکو در سواحل سوریه-لبنان و سواحل یمن را نیز تقویت میکند.
در بعد اقتصادی، زمینههای مشترکی برای تقویت متقابل جایگاه ژئواکونومیک میان ایران و روسیه وجود دارد. از مهمترین زمینههای اجرایی میتوان به تصمیماتی که قبلا بین دو کشور اتخاذ شده بود، برای احداث دو واحد نیروگاه جدید در بوشهر، نیروگاه حرارتی در بندرعباس و همچنین همکاری در زمینه راهآهن، از جمله برقی کردن راهآهن ایران- اینچهبرون و توافقاتی که بین دو کشور برای توسعه تعاملات و تبادلات تجاری در زمینه مواد غذایی، کشاورزی و بخش صنعت در حال اجراست، اشاره کرد.
ایران و روسیه هر دو کشورهایی وسیع و پهناور با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد هستند و در شبکه ترانزیت منطقهای، نقطه اتصال و تلاقی کریدورهای متنوع بینالمللی به شمار میروند و بهرهگیری بیشتر از این پتانسیلها در سالهای پیشرو نشان میدهد که تهران و مسکو در روابط اقتصادی در مسیر توسعه همهجانبه روابط در حال حرکت هستند. در عین حال، ایران و روسیه برای تقویت متقابل جایگاه ژئواکونومیک، درصدد گسترش همکاریها در عرصه تبادل و ایجاد منطقه آزاد تجاری بین دو کشور خواهند بود. افزون بر این، بهرهگیری بیشتر از بنادر دوکشور در دریای خزر و تکمیل خط ترانزیت شمال-جنوب، اتصال مسکو به بندرعباس و بهرهگیری از امتیازاتی که در این مسیر برای تجارت بین دو کشور و فعالان حوزه کارآفرینان وجود دارد، زمینهساز ارتقای منافع متقابل ژئواکونومیکی از طریق تقویت جایگاه یکدیگر خواهد بود.
محدودیتهای روابط روسیه با ایران
روسیه به شکل سنتی، رویکرد منفعتطلبانه و تهاجمی دارد. نگرانیهای ایران، از جمله غیرقابل پیشبینی بودن شیوه تعامل روسیه با غرب، بیاعتمادی تاریخی ایران نسبت به روسیه و تجربه دخالت قدرتهای استعماری در ایران که از حافظه تاریخی ایرانیان نشاتگرفته، از جمله عواملی هستند که بر تصمیمگیری در سیاست خارجی ایران تاثیرگذار بوده و ضمن پایهگذاری فراز و نشیب روابط تهران-مسکو، ایجاد اتحاد راهبردی را در عمل غیرممکن میسازند.
از نظر امنیت ملی روسیه، ایران هستهای و بدون تحریم میتواند تهدیدی برای منافع روسیه قلمداد شود. روسها بهشدت نگران دگرگونی و تغییر در روابط ایران و آمریکا هستند. مسکو از تعارض دو کشور در جهت تامین منافع خود سود بسیار میبرد و مایل به قطع این مزایا نخواهد بود. اتخاذ دیدگاههای ضد و نقیض در مقابل برجام و مذاکرات احیا، بارزترین منعکسکننده حساسیت مسکو نسبت به تقویت هستهای ایران است. ایران کماکان به ایفای نقش مثبت روسیه در مذاکرات احیای برجام امید دارد و نیازمند حق وتوی این کشور بهعنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین همکاریهای فیمابین در مسائل هستهای و نیروگاهی در چارچوب مقررات بینالمللی و معاهدات آژانس انرژی اتمی است. اما مسکو با توجه به منافع گستردهتر، در هرگونه رویارویی احتمالی تهران با کشورهایی که با آنها روابط مهم و گسترده دارد، از ایران حمایت نخواهد کرد. همچنانکه مسکو وارد رقابت ایران با کشورهای عرب منطقه نشده و تنها خواستار کاهش تنشهاست.
در مورد بحث انرژی نیز باید توجه کرد که با وجود تشکیل مجمع کشورهای صادرکننده گاز طبیعی به نظر میرسد این مجمع نتوانسته در تحقق اهداف خود موفق باشد و علت آن نبود راهبرد همکاری گازی بین ایران و روسیه و ایجاد رقابتهای مخرب مسکو برای جلوگیری از نفوذ ایران و در راستای چارچوب راهبرد ابرقدرت انرژی روسیه بوده است. اختلافات دو طرف در رژیم حقوقی دریای خزر در جهت بهرهبرداری از منابع دریای مازندران و نیز رقابت ایران و روسیه در حوزه انرژی انکارناپذیر است تا جایی که راهبرد روسیه در حوزه انرژی توسعهطلبانه و کمی تهاجمی دنبال میشود.
همچنین، یکی از مشکلات زیرساختی در زمینه توسعه روابط اقتصادی عدمدرک صحیح طرفین از ظرفیتهای متقابل است. بهرغم دیدارهای متعدد سران دو کشور و امضای قرارداد جامع همکاری اما تا حدودی به دلیل غلبه گرایشهای غربگرایانه در هر دو کشور، امکان بهرهگیری کامل از ظرفیتهای همکاری اقتصادی-فنی فراهم نشده و روند مبادلات بازرگانی و تجاری ایران و روسیه تقریبا در سطح نازلی باقی مانده است. درعین حال تراز تجاری به شکل غیرمتعارفی به نفع روسیه است و همکاریهای اقتصادی دو کشور همپای همکاریهای سیاسی گسترش نیافته است.