اهمیت تامین مالی در بازار سرمایه

به این ترتیب عمدتا وقتی صحبت از تامین مالی در ایران نیز به میان می‌‌‌آید، نگاه‌‌‌ها به سمت بانک‌ها و بازار پول خواهد بود. در حالی که بازار سرمایه نیز می‌‌‌تواند محلی مناسب برای تامین مالی باشد. عمدتا وقتی صحبت از تامین مالی در بازار سرمایه باشد، در بیشتر موارد بنگاه‌‌‌های بزرگ، شفاف و دارای صورت‌های مالی حسابرسی‌شده یا پذیرفته‌شده در یکی از بازارهای بورس و فرابورس مخاطب اصلی خواهند بود. در این میان با توجه به موقعیت تامین مالی شرکت‌ها در روش‌هایی نظیر انتشار انواع اوراق مالی اسلامی، به‌خصوص اوراق مرابحه و اجاره که طی یک‌سال اخیر بسیار توسعه پیدا کرده است، شرکت‌های سهامی خاص و غیر‌بورسی نیز می‌‌‌توانند از این روش‌ها بهره‌مند شوند. به‌عنوان مثال، شرکت‌های صنعتی و معدنی طی ۶ماه ابتدایی سال‌ ۱۴۰۱ تقریبا به اندازه ۱۲ماه سال ۱۴۰۰ نسبت به انتشار اوراق اجاره و مرابحه اقدام کرده‌‌‌اند که این امر از توسعه استفاده از ابزارهای تامین مالی در بازار سرمایه حکایت دارد.

البته لازم به ذکر است که اتفاق بسیار مثبتی طی دوسال اخیر در بازار سرمایه رخ داده که آن هم امکان تامین مالی در ارقام متوسط، کوچک و حتی خرد در بورس اوراق و بهادار است، به طوری که تا پیش از عملیاتی شدن ابزار تامین مالی جمعی و همچنین شروع به کار صندوق‌های سرمایه‌گذاری خصوصی، عمده روش‌های بازار سرمایه محدود به ارقام بزرگ برای بسیاری از شرکت‌های بزرگ بود، ولی با توسعه نهادها و ابزارهای نوین در فرابورس، امکان تامین مالی شرکت‌های کوچک و متوسط نیز از طریق «کرادفاندینگ» در سطح چند صدمیلیون تومان و چند میلیارد تومان فراهم شده است. علاوه بر این، امکان تامین مالی مبتنی بر مشارکت از طریق صندوق‌های خصوصی در ارقام چند ده‌میلیارد تومان نیز فراهم و عملیاتی شده است.

حال با توجه به شرایط بازارها و موارد ذکرشده، در شرایطی که بانک‌ها با محدودیت‌های شدیدی در تجهیز منابع و اعطای تسهیلات مواجه هستند و همزمان شرکت‌ها تمایل کمتری به افزایش آورده موسسان خود دارند، تنوع روش‌های تامین مالی در بازار سرمایه می‌‌‌تواند به بهبود عملکرد و سودآوری و در نتیجه تقویت بنیاد شرکت‌ها و افزایش تولید و ارزش‌آفرینی در اقتصاد منجر شود؛ به‌خصوص اینکه روش‌های تامین مالی در بازار سرمایه از انعطاف بیشتری متناسب با نیاز و شرایط شرکت برخوردار است و حتی در برخی ابزارها شرکت‌های مشمول ماده ۱۴۱، دارای بدهی غیر‌جاری نزد بانک‌ها و چک برگشتی نیز امکان تامین مالی خواهند داشت که می‌‌‌تواند نکته مثبتی به حساب آید.

با در نظر گرفتن این شرایط، یکی از موانع اصلی تامین مالی بنگاه‌‌‌ها در بازار سرمایه ایران عدم‌آشنایی کافی بنگاه‌‌‌ها و مدیران مالی آنها با ابزارهای ایجادشده و موجود در این بازار است. از این رو در این بخش نقش اتاق‌‌‌ها، انجمن‌‌‌ها و تشکل‌ها در کنار بورس‌‌‌های چهارگانه و نهادهای مالی بسیار کلیدی خواهد بود. همچنین سطح پایین شفافیت یا افشای اطلاعات کم یا ناقص در فعالیت برخی از شرکت‌ها و نداشتن صورت‌های مالی حسابرسی‌شده، به‌عنوان یک الزام مهم برای انتشار انواع اوراق بهادار سرمایه‌‌‌ای محسوب می‌شود. علاوه بر این، اوراق بهادار بدهی از دیگر موانع اصلی بهره‌مندی بنگاه‌‌‌ها از ظرفیت‌‌‌های تامین مالی در بازار سرمایه به حساب می‌‌‌آید.

به این ترتیب، با توجه به شرایط و چالش‌‌‌های موجود برای تامین مالی شرکت‌ها به طور قطع، در صورتی که افزایش دانش مالی شرکت‌ها در نحوه به‌کار‌گیری ابزارهای تامین مالی در بازار سرمایه، در کنار افزایش شفافیت شرکت‌های متوسط و بزرگ و حتی شرکت‌ها و بنگاه‌‌‌های کوچک محقق شود، می‌‌‌تواند به مرور زمان و با تثبیت موارد یادشده به توسعه تامین مالی بخش حقیقی اقتصاد در بازار سرمایه، آن هم طی گذر زمان و در صورت پیگیری و اجرای درست توسط ارکان، مسوولان و سازمان‌ها منجر شود.