بازار سرمایه در خدمت اقتصاد
ابزارهای تامین مالی در بازار سرمایه
روشها و ابزارهای مختلفی برای تامین مالی پروژهها در بازار سرمایه وجود دارد. تامین مالی در بازار سرمایه عمدتا مبتنی بر ابزار سهام، ابزار بدهی و ابزارهای ترکیبی است که میتوان به ابزارهای مبتنی بر سرمایه (افزایش سرمایه، شرکتهای سهامیعام، صندوقهای سرمایهگذاری مانند صندوق زمین و ساختمان برای تامین مالی بخش مسکن و صندوقهای پروژهمحور و...) و ابزارهای مبتنی بر بدهی (اوراق بهادار اسلامی یا صکوک، اوراق مشارکت، گواهی سپرده مدتدار ویژه سرمایهگذاری، اوراق رهنی و...) اشاره کرد. یکی از گزینههای اصلی تامین مالی بنگاههای اقتصادی، استفاده از منابع سهامداران از طریق افزایش سرمایه است. افزایش سرمایه از طریق انتشار سهام جدید، میتواند با منابع سهامداران موجود انجام شود یا با افزودن شرکای جدید به مجموعه سهامداران و سلب حقتقدم از سهامداران فعلی صورت پذیرد. در این فرآیند، سهامداران شرکت با جذب منابع مالی جدید یا جلوگیری از خروج منابع فعلی از مزایای حاصل از این نوع تامین مالی منتفع میشوند. همچنین افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران، آورده نقدی، سود انباشته، سایر اندوختهها و تجدید ارزیابی داراییها نیز انجام میشود.
گاهی بنگاههای اقتصادی تمایل دارند بهجای بهکارگیری منابع مالکان یا شرکای جدید، از طریق استقراض نیازهای مالی خود را رفع کنند. درصورتیکه بنگاه اقتصادی از اعتبار و اندازه مناسبی برخوردار باشد، میتواند با انتشار اوراق بدهی بهطور مستقیم از بازار سرمایه، منابع مالی موردنیاز خود را تامین کند. یکی از سازوکارهای موجود برای استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه برای تامین مالی، ایجاد و توسعه واسطهها و شرکتهای مالی ارائهدهنده خدمات مربوط به تسهیل تامین مالی متقاضیان از بازار سرمایه است. این واسطهها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات، تحت عنوان شرکتهای تامین سرمایه از سازمان بورس و اوراق بهادار دارای مجوز فعالیت هستند. شرکتهای تامین سرمایه بهعنوان واسطه بین متقاضیان تامین مالی و بازار سرمایه، فرآیند تامین مالی را در قالب ابزارهای مبتنی بر بدهی و ابزارهای مبتنی بر سرمایه انجام میدهند.
اهمیت تامین مالی شرکتها از طریق بازار سرمایه
ازجمله مزیتهای مهم تامین مالی شرکتها از طریق بازار سرمایه، افشای اطلاعات مالی شرکتها و افزایش شفافیت است؛ درصورتیکه این مهم در تامین مالی از طریق بانکها اتفاق نمیافتد. بازار سرمایه میتواند با توجه به گزارشهای مالی که شرکتها افشا میکنند، موجب شفافیت و حفظ حقوق سرمایهگذاران و سهامداران شود، درصورتیکه در تامین مالی از بانک نیازی به افشای اطلاعات مالی نیست. همچنین تامین مالی از بانکها هزینه بیشتری برای بنگاههای اقتصادی به دلیل میزان بهره دارد و آنها برای تامین مالی باید از تضمین و ضمانتهایی استفاده کنند؛ درصورتیکه تامین مالی از طریق بازار سرمایه مشکلات کمتری در پی خواهد داشت. در روشهای تامین مالی همچون افزایش سرمایه، ناشران میتوانند با مشارکت سهامداران و بدون نگرانی از بازپرداخت منابع، طرحهای توسعه کسبوکار خود را با دغدغه مالی کمتری اجرایی کنند. همچنین میتوانند از ابزارهای دیگری همچون اوراق رهنی، اوراق استصناع، اوراق مشارکت، اوراق اجاره، صندوقهای سرمایهگذاری، اوراق منفعت و... بسته به شرایط، استفاده و نسبت به تامین مالی اقدام کنند.
چالشهای تامین مالی از بازار سرمایه و سهم ناچیز غیردولتی از تامین مالی در بستر اوراق بدهی
در سال ۱۳۹۹، فشار تحریمها و همچنین پایینبودن قیمت نفت، نیاز کشور به انتشار اوراق را شدت داد که دو سال بعد، با رونق دوباره مذاکرات و گران شدن قیمت نفت، نیاز به انتشار اوراق کاهش یافت. در سال گذشته، ۱۳۰هزار میلیارد تومان در بودجه، اجازه انتشار اوراق وجود داشت و با مجوز شورای هماهنگی اقتصادی سران سهقوه، دولت ۵۰هزار میلیارد مازاد بر آن را نیز منتشر کرد. همزمان با بحران نقدینگی در کشور، اضافه بر آنچه در بودجه مصوب شده، مجوز انتشار اوراق صادر و اوراق منتشر میشود. در سالجاری از ۱۵۰هزار میلیارد تومان محل داراییهای مالی، حدود ۱۲۰هزار میلیارد تومان انتشار اوراق پیشبینیشده است که اگر شرایط و معادلات بینالمللی رو به بهبود باشد، میتوان به همان میزان تعیینشده، انتشار اوراق را در برنامه داشت. شناوری نرخ اوراق از سال ۹۴ بازار سرمایه را به روند بازارهای بینالمللی نزدیک کرده؛ اما هنوز بخش زیادی از اقتصاد کشور وارد این بازار نشده و سهم شرکتها از انتشار اوراق بدهی بسیار ناچیز است. تا زمانی که شناوری اوراق و حجم معاملات آن به میزان قابلتوجهی افزایش پیدا نکند، فرآیند انتشار سادهتر نشود و ابزارهای متنوع وارد بازار نشوند، با چالشهای بسیاری در امکان تامین مالی اقتصاد کشور از محل بازار سرمایه مواجه خواهیم بود.