در سال‌های اخیر موارد بی‌شماری در بخش صنعت گزارش شده که در نهایت بنگاه به دلیل مقیاس تولید صنعتی پایین نتوانسته از حیثیت فنی خود در بازار دفاع کند و در دو زمینه پاسخگویی سریع به مشتریان و ایجاد نوآوری در محصولات تولیدی بازی را به رقبا باخته است. در‌عین‌حال بی‌شمار ایده جالب و جذاب در صنایع مختلف طی سالیان اخیر مطرح شده که پس از ناتوانی از رساندن تولید به سطح مقیاس اقتصادی، زمینگیر شده است. اهمیت موضوع مقیاس تولید به حدی است که می‌توان ایده زنجیره جهانی و تجارت بین‌الملل را ناشی از اهمیت بهای تمام‌شده تولید و مقیاس صنعت دانست و یکی از پایه‌های اهمیت تجارت جهانی را دسترسی صنایع و مصرف‌کنندگان به حجم عظیم و ارزان کالاهای صنعتی و مصرفی دانست.

با توجه به چنین سطحی از اهمیت است که در سال‌های اخیر، رویکردهایی نظیر ادغام و اکتساب (Merger & Acquisition) در دستورکار شرکت‌ها و دولت‌های علاقه‌مند به سیاستگذاری صنعتی قرار گرفته است. مرور مهم‌ترین پرونده‌های ادغام در بخش صنعت طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد رسیدن به سطحی از تولید و مقیاس اقتصادی مهم‌ترین هدف شرکت‌های صنعتی رو به اضمحلال بوده است. برای نمونه ادغام گروه خودروسازی پژو-سیتروئن فرانسوی با مجموعه فیات-کریسلر موجب شد نه‌تنها اتحادیه استلانتیس تشکیل شود بلکه زیان سالانه دو مجموعه صفر شده و حتی گروه به سوددهی برسد که این موضوع مستقیما به دلیل رسیدن خطوط تولید به نقطه مقیاس اقتصادی بود.

در ایران به‌رغم برخی تلاش‌ها برای تنظیم صنعت با متر «مقیاس تولید صنعتی»، بسیاری از صنایع و رشته‌فعالیت‌ها از سال‌ها پیش به تولید در نقطه پایین‌تر از مقیاس تولید صنعتی محکوم هستند که حاصل این موضوع، هزینه‌های بالای تولید، درآمد اندک و ناتوانی از تولید محصولات با قیمت رقابت‌پذیر است. صنعت فولاد و بخش معدن، صنعت خودرو و قطعه‌سازی در کنار صنعت لوازم خانگی از مهم‌ترین بخش‌های مولد کشور است که شواهد روشنی از مقیاس کوچک تولید در بنگاه‌های فعال آن گزارش شده است.

جالب اینکه در شرایط کنونی که صرفه مقیاس در بسیاری از صنایع کشور رعایت نشده و واحدهای صنعتی محصولات خود را با هزینه‌ای بالاتر از نرخ‌های جهانی تولید می‌کنند، رکود ساختاری بخش صنعت موجب شده ظرفیت‌های خالی واحدهای صنعتی در نقطه‌ای بسیار پایین‌تر از مقیاس تولید تعریف‌شده بنگاه رقم خورد که همین موضوع نیز اثر تولید در نقطه غیراقتصادی را تشدید می‌کند. از آنجا که دست بسیاری از صنایع کشور از دسترسی به زنجیره تامین جهانی دور مانده و قادر به خرید قطعات از مجموعه‌سازان جهانی نیستند، کیفیت و بهای مواد و قطعات خریداری‌شده جهت تداوم تولید بالاتر از رقبای منطقه‌ای و جهانی است.

از آن سو تحریم موجب شده هزینه‌های دادوستد برای بنگاه‌های ایرانی بالا رود. در نهایت همه این موضوعات در کنار عدم‌رعایت اصل تولید اقتصادی، مسیر را برای گرانی تولید و دور شدن بنگاه‌های تولیدکننده ایرانی از چرخه رقابت در بازارهای جهانی ایجاد کرده است. تغییر این روند با پادزهری ممکن است که در بسیاری از صنایع و بنگاه‌های جهانی امتحان شده و پاسخی مناسب نیز در پی داشته است.در پرونده پیش‌ رو با یادآوری اهمیت مقیاس تولید صنعتی در روند فعالیت تولیدی، سعی شده به مهم‌ترین ابزارهای سیاستی برای عبور دادن صنایع از این مشکل پرداخته شود. به نظر می‌رسد سیاستگذار بخش صنعت اگر بتواند در تنظیم بخش صنعت قاعده مقیاس اقتصادی را رعایت کند، بر بخشی از چالش‌های ساختاری حوزه تولید فائق خواهد آمد.