میانبر صنعتیسازی با سه شرط
همین مثال نقض کافی است تا از معادل پنداشتن پیشساختهسازی با صنعتیسازی خودداری کنیم. اشتباه دیگری که در خصوص صنعتیسازی وجود دارد، این است که وقتی اسم صنعتیسازی به میان میآید، آن را با انبوهسازی و مترادف آن اعلام میکنند. این در حالی است که در اوج دوران ساختوسازهای دولتی، یعنی در زمان اجرای طرح مسکنمهر، تنها ۵درصد از این طرح به شکل انبوهسازی بود که از این ۵درصد نیز شاید ۵درصد به صورت صنعتیسازی برنامهریزی و مابقی با روش متداول سنتی ساخته شد. ما برای اینکه در تعریف صنعتیسازی به وحدترویه برسیم، اول باید ببینیم که صنعت در طول تاریخ به دنبال چه چیزی بوده است؟ صنعت در طول تاریخ همواره به دنبال این بوده است که پاسخگوی نیاز انباشته انسانها باشد. برای اینکه این پاسخگویی انجام شود، باید در مرحله اول سرعت تولید را افزایش داد. بنابراین افزایش سرعت یکی از محرکهای صنعتیسازی است. با افزایش سرعت هر کیفیتی قابل قبول و امکانپذیر است؟ خیر!
بازار تابع عرضه و تقاضاست و اگر کالایی کیفیتی پایینتر از سطح استانداردهای موردنیاز در جامعه داشته باشد، طبعا نه اجازه ساخت به آن داده میشود و نه مورد اقبال عمومی واقع میشود. اینجاست که بحث حداقل کیفیت لازم، پدید میآید و ساختوساز مورد نظر باید دستکم برخوردار از سطح حداقلی کیفیت ساختوساز باشد. از سوی دیگر هرچه کیفیت افزایش یابد، قیمت هم بالاتر میرود؛ به همین دلیل موضوع یکسانسازی سطح کیفی مطرح میشود؛ یعنی دو محصولی که تولید میشوند، باید کیفیتی مشابه بالای خط کیفیت حداقلی و لازم داشته باشند. در اینجا موضوع بهرهوری منابع هم اضافه میشود؛ یعنی بازار رقابتی که باید مورد توجه قرار گیرد.
حدود ۲۰۰سال است که در کشورهای پیشرفته صنعتیسازی آغاز شده است. اما آنچه مهم است، این است که نباید تصور شود باید عمر و قدمت صنعتیسازی در ایران برای رسیدن به مرحلهای که کشورهای پیشرفته به لحاظ صنعتیسازی در آن قرار گرفتهاند به ۲۰۰سال برسد، بلکه در این زمینه نوعی میانبر وجود دارد. بسیاری از افراد تنها روشها و پلتفرمهایی را که غالبا برای انبوهسازی هستند مترادف با صنعتیسازی میدانند. اما باید دید که چه ساختمانهایی با چه ملاکهایی را میتوان ساختمانهای صنعتیساز نامید. در این زمینه، سه ملاک وجود دارد. اولین ملاک «افزایش سرعت» است. «حفظ حداقل مطلوب کیفیت» براساس سطوح استانداردهای مطلوب و کیفی کشورهای پیشرفته با فرآیندهای مدیریتی که کاملا ناظر بر کار سازندههاست.
ضمن اینکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، اساسا وجود بازار رقابتی در برابر عدول سازندهها از اصول کیفی ایجاد مانع میکند. «بهرهوری منابع» اصل دیگر است. بهعنوان مثال، یک ساختمان چوبی که در یکی از کشورهای پیشرفته در مدت چهارروز ساخته شده است، با این معیارها همخوانی دارد و میتوان آن را نمونهای موفق از صنعتیسازی معرفی کرد. این ساختمان، انبوهسازی نبوده؛ اما همه معیارهای صنعتیسازی را در خود جای داده است. با دو مثال، یکی مثال قالب تونلی که پیشساختهسازی نیست و دیگری خانه چوبی که انبوهسازی نیست این حرفه را به چالش کشیدم. اما میانبری که در این زمینه میتوانیم در حوزه صنعتیسازی برای رسیدن به سطوح فعلی صنعتیسازی در دنیا به آن برسیم، این است که در مبحث ۱۱ مقررات ملی ساختمان به آن اشاره کردیم؛ میانبری که چین در عمل آن را انجام داده است و میبینید هتلها، مجتمعهای اداری، تجاری و... را با استفاده از آن ظرف مدت زمان کوتاهی میسازند و اطلاعات مربوط به آن را در رسانهها منتشر میکنند.
اوج کار چین که تحسین همه جهانیان را به دنبال داشت، ساخت بیمارستانی طی ۹روز در شهر ووهان در اوج بحران کرونا در ژانویه ۲۰۲۰ میلادی بود. آیا صنعتیسازی تنها محدود به طرح و اجرای صنعتی ساختمانهاست؟ خیر. صنعتیسازی کل چرخه حیات ساختمانها را دربرمیگیرد. از پیش از طراحی تا تعمیر و نگهداری و تخریب باید فردی که صنعتیسازی انجام میدهد، ضوابط آن را در نظر داشته باشد. در این زمینه، بحث تعمیر و نگهداری از اهمیت زیادی برخوردار است. ساختمانی که بهدرستی صنعتیسازی شده باشد، موضوع تعمیر و نگهداری در آن مربوط به آن است؛ هرچند این نوع ساختوسازها تسهیلات و مزایای بسیار زیادی دارند؛ از جمله اینکه با صنعتیسازی از منابع عمومی حفظ و حراست میشود، چرا که دیرتر دچار خرابی میشود و اگر دچار خرابی شود باید با راهحلهای صنعتی تعمیر و نگهداری شود و... .
همانگونه که گفته شد، بهرهوری منابع، افزایش سرعت و بهبود و یکسانسازی سطح کیفیت، سهمعیار صنعتیسازی هستند. در فرآیند صنعتیسازی باید هر سه معیار فوق تحقق پیدا کنند و اگر یکی از آنها نباشد، کار صنعتی نیست. همه میدانند که خارجقسمت ستانده در برابر داده میشود بهرهوری. اما تعریف دقیقتر بهرهوری در صنعتیسازی را شاید بتوان به طرز بهتر و کاملتر در قالب ترکیب بهینه و موزون منابع و زمان، ارائه کرد. حال باید دید آیا در کشور ما این ترکیب، به کار گرفته شده است؟ خیر. بهعنوان مثال، تجارب موجود در حوزه صنعتیسازی مسکن نشان میدهد که پرداختهای مالی و تسهیلاتی متناسب با سرعت این پروژهها صورت نگرفته است، در حالی که عدمتحقق یکی از این الزامات به ایجاد اختلال و شکست کار منجر میشود.
در کشور ما نه به صورت موزون از منابع استفاده میشود و نه ترکیب بهینهای از آنها لحاظ میشود و این مشکل اساسی ما در عمل است که نتوانستهایم صنعتیسازی را به معنای واقعی به منصهظهور برسانیم. از سوی دیگر، فناوری یکی از ابزارهای مهم تحقق سهمعیار صنعتیسازی است. اما علت ناچیز بودن افزایش بهرهوری در ایران در اختیار نداشتن فناوریهای لازم نیست؛ بلکه عدممدیریت درست منابع است. تنها با حرف و صحبت و تدوین یک مبحث در قالب مبحث ۱۱ مقررات ملی ساختمان نمیتوان به میانبر مورد نظر و مورد اشاره برای اشاعه صنعتیسازی ساختمان و رسیدن به وضعیت فعلی کشورهای پیشرفته در این حوزه رسید. آنچه لازم و ضروری است، این است که دولت، نهادها، سازمانها و شورایی برخوردار از بازوی اجرایی و ضمانتهای اجرایی در این زمینه، دست به دست هم بدهند تا این میانبر هموار شود.
اعمال مدیریت یکپارچه یکی از الزامات مهم صنعتیسازی و انبوهسازی است. بدون مدیریت یکپارچه نمیتوان ادعا کرد که یک پروژه انبوهسازی صنعتیسازی شده است. مدیریت یکپارچه باید در این زمینه وجود داشته باشد تا با استفاده از آن بتوان مشکلات احتمالی را ارزیابی و آنها را اصلاح کرد. در این زمینه سرعت بسیار مهم است. در غیرانبوهسازی، لازمه صنعتیسازی پیشساختهسازی است؛ این در حالی است که کلید توسعه پیشساختگی در طراحی است که از طریق الزام استاندارد ابعادی و مدولارسازی محقق میشود.