سیبزمینی؛ میوه زمین
توضیح مرسوم برای افزایش جمعیت این است که پیشرفتهای پزشکی یا نوآوری واکسیناسیونها و بهبود در بهداشت عمومی، مرگ و میر نوزادان و کودکان را تا حد زیادی کاهش داد که به نوبه خود منجر به افزایش جمعیت شد (بهعنوان مثال پرستون، ۱۹۷۵، ۱۹۸۰، ۱۹۹۶؛ کاتلر، دیتون و للراس-مونی، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶)، با این حال در سالهای اخیر، محققانی مانند توماس مککیون (۱۹۷۶) و رابرت فوگل (۱۹۸۴، ۱۹۸۷، ۱۹۹۴، ۲۰۰۴) استدلال کردهاند که افزایش جمعیت بیشتر به دلیل بهبود تغذیه بوده است تا پیشرفت در پزشکی یا بهداشت. مک کیون استدلال کرد که کاهش مرگ و میر بسیار قبل از مهمترین نوآوریها مانند آنتیبیوتیکها یا واکسیناسیونها که تا قرن بیستم رایج نشدند، شروع شد و بنابراین زمینه برای عوامل دیگری برای کمک به افزایش جمعیت وجود دارد. فوگل استدلال میکند از آنجایی که رشد قد با سرمایهگذاری تغذیهای در دوران کودکی و همچنین میزان مرگ و میر کمتر همبستگی مثبت دارد، مشاهده اینکه قد در آمریکا و بریتانیا در حال افزایش است، شواهدی است مبنیبر اینکه تغذیه در این دوره بهبود یافته است.
اگر فوگل درست میگوید، پس باید بپرسیم که چه چیزی باعث بهبود در تغذیه شده است. مطمئنا پیشرفت در فناوری کشاورزی بخشی از داستان است. در این مدت، تعدادی از فناوریهای افزایشدهنده بهرهوری توسعه یافت. بهعنوان مثال میتوان به مته بذر، دستگاه خرمنکوب و گاوآهن چرخان روترهام اشاره کرد.
در تحقیقات اخیر، ناتاننان و نانسی کیان استدلال میکنند که یکی دیگر از عوامل اصلی، کشف محصولات غذایی دنیای جدید، یعنی سیبزمینی بود. سیبزمینی بسیار مغذی است و منبع کالری بسیار «ارزان» است. آنها عملکرد بسیار بالاتری در هر هکتار نسبت به محصولات اصلی از قبل موجود جهان قدیم تولید میکنند. دادههای بررسی تاریخی از انگلستان نشان میدهد که اگر یک خانواده چهارنفره فقط با یک محصول زندگی کند، اگر بخواهد سیبزمینی بکارد، بهجای محصولات اصلی مانند جو، گندم یا جو دوسر، ۶۶درصد زمین کمتری نیاز دارد. نگهداری سیبزمینی نیز آسان است و در طول زمستان بهعنوان علوفه برای دامها محبوب بود، بنابراین کشت سیبزمینی بهطور غیرمستقیم مصرف پروتئین را نیز بهبود بخشید.
گسترش سیبزمینی همچنین تاثیر فوقالعادهای بر تغذیه در دنیای قدیم داشت زیرا زمینهای وسیعی در شمال اروپا، آسیا و مناطق مرتفع آفریقا برای کشت سیبزمینی مناسب بود. نتایج نشان میدهد که در دسترس بودن این محصول بهطور چشمگیری جمعیت و شهرنشینی را در اروپا افزایش داده است. معرفی سیبزمینی میتواند ۲۲درصد از افزایش جمعیت و ۴۷درصد افزایش شهرنشینی را در قرنهای ۱۸ و ۱۹ توضیح دهد. تا کنون عقیده بر این بود که رشد جمعیت از قرن هجدهم مبتنی بر سستشدن پیوندهای مالتوسی افزایش جمعیت و پیشرفتهای پزشکی بوده است؛ با این حال نان و کیان با پیروی از فوگل چالش نظری مهمی را برای تفسیر مرسوم از افزایش جمعیت ایجاد میکنند. از نظر آنها بهبود تغذیه نیز اتفاق افتاده است که متغیر مهمی در توضیح افزایش جمعیت قرنهای هفدهم و هجدهم است. علاوهبر آنچه پیرو نقش و تاثیر محصول دنیای جدید در کاهش تعارض در اروپا و اثر بعدی آن بر توسعه گفته شد، این نکته که بهبود تغذیه میتوانسته باعث رشد کیفیت و بهرهوری نیروی کار شود نیز از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است.
ناتان نان و نانسی کیان با بررسی و مطالعات خود، پنجره جدیدی را برای نگاه به توسعه اقتصادی و تاریخ اقتصادی گشودهاند. آنها نشان دادهاند که چگونه منابع میتواند مسیر تحولات اقتصادی را مشخص سازد، چگونه درگیری بر سر منابع و ارزش آنها در تعامل با یکدیگر میتواند مسیر توسعه اقتصادی را کند کند.
داستان سیبزمینی از نظر آنها تنها داستان یک میوه زمینی نیست بلکه محصولی است که با ورود از دنیای جدید، تحولات مثبت و مهمی را در جهان قدیم سبب شد. از نظر آنها کاهش تعارض و بهبود تغذیه تنها دو مورد از مهمترین نتایج مستقیم ورود و معرفی سیبزمینی هستند. شاید اکتشاف دنیای جدید از این طریق اروپا و اقتصاد را نجات داده باشد.