در آستانه تحولات بزرگ
همچنین این سوال مطرح است که آیا ناتو با پذیرش درخواست عضویت دو کشور یادشده، میتواند تضمین کند که روسیه هرگز نخواهد توانست، جنگی جدید شبیه جنگ اوکراین علیه آنها آغاز کند؟ واقعیت این است که با پذیرش عضویت فنلاند در ناتو، این سازمان صدها کیلومتر مرز مشترک با روسیه پیدا خواهد کرد. سوال بعدی این است که آیا هدف ناتو از پذیرش عضویت فنلاند و سوئد، تقویت تعارض با یک دشمن منزوی، خشمگین و مسلح به سلاح هستهای است که از پیش درباره انگیزههای غرب، دچار بدبینی بیمارگونه بوده است؟
پنجشنبه گذشته، رهبران فنلاند اعلام کردند که این کشور باید برای عضویت در ناتو درخواست دهد. بایدن از این سخنان استقبال کرده است. دولت سوئد نیز پس از چند هفته مشورت با مقامات اروپایی و آمریکایی در مسیری قرار گرفته است که دولت فنلاند آن را طی میکند. واکنش روسیه به این تحولات، قابل پیشبینی بود. مسکو اعلام کرد، اقدامات تلافیجویانهای علیه این دو کشور انجام خواهد داد. تحلیلگران معتقدند، این اقدامات ممکن است شامل استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی در نزدیکی مرز روسیه و فنلاند باشد. از دید بایدن و دیگر اعضای ناتو، علت استقبال از درخواست عضویت سوئد و فنلاند و مخالفت با عضویت اوکراین کاملا روشن است؛ دو کشور یادشده در شمال اروپا الگوی دموکراسی هستند، ارتش مدرن دارند و ارتشهای غربی بهطور مرتب با آنها مانور مشترک برگزار میکنند. همچنین همکاریهای نظامی و اطلاعاتی اعضای ناتو با دو کشور یادشده بسیار فراگیر است. بهطور خلاصه، فنلاند و سوئد عملا از هر جهت عضو ناتو بودهاند و این عضویت صرفا رسمی نبوده است. همچنین حمله روسیه به اوکراین، هرگونه استدلال مبنی بر این مساله را که آن دو کشور بدون عضویت در ناتو امن هستند، بیاعتبار کرد.
پنجشنبه گذشته، سفیر فنلاند در آمریکا در حالی که در راهروهای سنای این کشور راه میرفت، در توضیح تغییر سریع موضع کشورش گفت: «ما برای ۳۰سال عضو ناتو نبودهایم. میتوانستیم اوایل دهه ۱۹۹۰ به عضویت این سازمان درآییم. حالا شاهد تغییراتی هستیم.» در مقابل، اوکراین در قلب شوروی سابق است که پوتین سعی دارد آن را احیا کند و با آنکه اوکراین سهسال پیش قانون اساسی خود را تغییر داد تا عضویت در ناتو را به هدف ملی تبدیل کند، کشوری بسیار فاسد و فاقد نهادهای دموکراتیک است؛ در نتیجه، احتمال آنکه عضویت این کشور در سالها و حتی چند دهه آینده در ناتو پذیرفته شود، بسیار اندک است. اعضای اصلی ناتو از جمله آلمان و فرانسه، بهوضوح اعلام کردهاند که با عضویت اوکراین در ناتو مخالفند. حالا که اوکراین در جنگی تمامعیار با روسیه درگیر است، احتمال پذیرش آن بسیار کمتر است؛ زیرا اگر اوکراین عضو ناتو باشد، آمریکا و ۲۹عضو دیگر ناتو باید در دفاع از آن مستقیما وارد جنگ با روسیه شوند. طبق منشور ناتو، حمله به یکی از اعضای این سازمان، حمله به همه آنها تلقی میشود.
زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، این وضعیت را درک میکند، بنابراین چند هفته پس از شروع جنگ روسیه علیه کشورش، درخواست عضویت در ناتو را پس گرفت. او اواخر ماه مارس، یعنی یکماه پس از شروع جنگ و زمانی که هنوز احتمال پیدا شدن راهحل دیپلماتیک برای پایان جنگ وجود داشت، اعلام کرد که اگر اعلام اوکراین بهعنوان کشور بیطرف، سبب پایان دائمی جنگ شود، کشورش اعلام بیطرفی خواهد کرد. او به خبرنگاران روسیه گفت: «تضمینهای امنیتی، بیطرفی و غیرهستهای بودن؛ ما آمادهایم این شرایط را بپذیریم.» در هفتههای اخیر، زلنسکی بارها این سخنان را تکرار کرده است. این سخنان برای بایدن خوشحالکننده بود. هدف اصلی و اولیه بایدن، خارجکردن روسیه از اوکراین برای همیشه و هدف دوم او جلوگیری از شروع جنگجهانی سوم است. غرب هیچگاه خواهان درگیری مستقیم با روسیه نبوده و کاملا مراقب بوده است که خطر شدتیافتن تنشها که ممکن است بهسرعت به جنگ هستهای تبدیل شود، به وجود نیاید. اگر اوکراین به عضویت ناتو درآمده بود، دیدگاه پوتین تایید میشد. او معتقد است، اوکراین به همراه غرب در حال توطئه برای نابودکردن روسیه است. در این حالت، دیر یا زود رویارویی مستقیم بین روسیه و غرب آغاز میشد و تبعات آن بسیار جدی و سخت بود.
طبق آن استدلال، بایدن از ارسال جنگندههای پیشرفته به اوکراین اجتناب کرد؛ زیرا کیاف میتوانست با استفاده از آنها مسکو را بمباران کند. بایدن همچنین ایجاد منطقه پروازممنوع بر فراز اوکراین را رد کرد؛ زیرا این احتمال وجود داشت که با برقراری منطقه پروازممنوع، خلبانهای آمریکایی با خلبانهای روسیه بر فراز اوکراین درگیر شوند. اما موضع گیریهای شفاف و قاطع بایدن در هفتههای اخیر تغییر کرده است، به این معنا که همزمان با آشکار شدن نقاط ضعف ارتش روسیه، او با ارسال توپخانه سنگین به اوکراین برای مقابله موثرتر کیاف با نیروهای روسیه، موافقت کرده است. آمریکا همچنین موشک و پهپاد به اوکراین ارسال کرده است تا از آنها برای هدف قراردادن تانکهای روسیه استفاده شود.
هفته گذشته، گزارشهایی درباره حمایت اطلاعاتی آمریکا از اوکراین در موضوع غرق کردن ناو بسیار مهم مسکوای روسیه و هدف قراردادن پستهای متحرک فرماندهی ارتش روسیه منتشر شد. کاخسفید این گزارشها را رد کرد. علت مشخص بود: آمریکا قصد ندارد پوتین را تحریک کند. پرسش مهم این است که آیا گسترش ناتو زمینهساز جنگ سرد جدید است؟ در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون نیز این بحث مطرح بود. در آن زمان، نسبت به خطرات گسترش ناتو هشدارهایی داده میشد. جورج کنان، معمار استراتژی مهار شوروی در دوران پس از جنگجهانی دوم، این گسترش را بزرگترین اشتباه سیاسی آمریکا در کل دوران پس از جنگجهانی دوم توصیف کرد. هفته گذشته، آنماری اسلاتر، مدیر موسسه تحقیقاتی «نیوآمریکن» توصیه کرد که همه طرفها باید نفس عمیقی بکشند و هیجانزده نشوند.
او در روزنامه فایننشالتایمز نوشت: «احتمال حمله روسیه به فنلاند و سوئد بسیار کم است، اما پذیرش عضویت این دو کشور به ناتو افتراقهای سده بیستم اروپا را عمق میبخشد و احیا میکند، بهطوری که رسیدن به صلح و رونق در سده حاضر دشوار خواهد شد.» این نگرانی بلندمدت است. در کوتاهمدت، ناتو و مقامات آمریکایی به این موضوع فکر میکنند که چطور قبل از پذیرش عضویت رسمی و کامل سوئد و فنلاند در ناتو تضمین شود که این دو کشور مورد تهدید روسیه قرار نگیرند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند، پوتین بر مجارستان فشار وارد خواهد کرد تا با عضویت این دو کشور مخالفت کند. بریتانیا پیمان امنیتی جداگانهای با سوئد و فنلاند داشته است. ایالاتمتحده بهوضوح اعلام نکرد که حاضر است چه تضمینهای امنیتی به این دو کشور بدهد. البته آمریکا پوتین را عامل گسترش ناتو معرفی کرده است. از دید آمریکا، حمله روسیه به اوکراین زمینه افزایش تعداد اعضای ناتو را فراهم کرده است. مشاور مطبوعاتی کاخسفید، سخنان رئیسجمهور فنلاند را تکرار کرد که گفته بود، حمله روسیه به اوکراین سبب شده است تا فنلاند نگاهی جدید به امنیت خود داشته باشد. او خطاب به پوتین گفته بود: «اگر به دنبال مقصر هستید، در آینه نگاه کنید. مقصر خود شما هستید.»