معضل انتخاب مدیران

به عنوان مثال در سال‌‌‌های اخیر شاهد رشد زیست‌‌‌بوم نوآفرینی و کسب و کارهای فناورانه در کشور بوده‌‌‌ایم که زمزمه ورود آنها به بورس و بازار سهام نیز به گوش می‌‌‌رسد. این به آن معناست که بازار سرمایه کشور همچون بازارهای سرمایه دنیا می‌تواند حیطه گسترده‌‌‌‌‌‌تری از بازارها را در بر بگیرد و به‌خصوص در حوزه تامین مالی کسب و کارهای فناورانه و ایجاد اشتغال و توسعه کارآفرینی نیز می‌تواند نقش بزرگی را ایفا کند. از سوی دیگر جهت‌‌‌گیری‌‌‌های سال‌‌‌های اخیر به سمت اقتصاد دیجیتال و همین‌طور تشکیل کارگروه ویژه اقتصاد دیجیتال در بالاترین سطح کشور و تصویب مفاد قوانین جهش تولید دانش‌بنیان در حمایت از صندوق‌های پژوهش و فناوری در کشور نیز از جمله مواردی است که بیانگر تغییر نگاه به سمت زیست‌‌‌بوم دانش‌بنیان و فناورانه در کشور است. در این راستا باید تاکید کرد که در صورت اجرای کارآمد این موارد می‌توان زمینه رشد و توسعه قابل‌‌‌توجه این کسب و کارها را فراهم آورد. این موارد به نوبه خود نشان‌‌‌دهنده ایجاد فضایی جدید از سرمایه‌گذاری جسورانه است و نیاز به ابزارهای جدید، زیرساخت‌‌‌های قانونی لازم و حمایت‌‌‌ها و موانع‌‌‌زدایی از این حوزه را بیش از پیش نمایان می‌‌‌سازد.

در این میان ظهور و بروز ابزارهای جدیدی همچون صندوق‌های جسورانه، صندوق‌های اختصاصی، صندوق پروژه، فراصندوق، تامین مالی جمعی و... از جمله این ابزارهای جدید هستند. البته در حال حاضر تعدادی از این ابزارها در بازار سرمایه معرفی شده‌‌‌اند و آرام آرام جای خود را در میان ابزارهای مالی دیگر باز می‌‌‌کنند، اما سرعت این موضوع کافی نیست و از مشکلاتی در توسعه سریع برخوردار هستند.

یکی از مشکلاتی که از سوی متولیان سرمایه‌گذاری جسورانه از جمله صندوق‌های پژوهش و فناوری مطرح می‌شود این است که مطابق رویه‌‌‌های موجود در بازار سرمایه برای راه‌‌‌اندازی صندوق‌های جسورانه بورسی که تقاضای زیادی از سوی این نهادها برای آن‌‌‌ وجود دارد، لازم است حتما یکی از نهادهای مالی دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان مدیر صندوق تعیین شود. این در حالی است که در صورتی‌‌‌که نهادهای مالی مورد تایید سایر مراجع از جمله صندوق‌های پژوهش و فناوری مورد تایید دبیرخانه کارگروه معاونت علمی ریاست جمهوری نیز به عنوان رکن مدیر صندوق پذیرفته شوند، می‌توان شاهد بروز و ظهور تعدادی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه در بازار سرمایه بود. به عبارت دقیق‌تر در این صورت توسعه این بازار به طرز قابل‌توجهی افزایش خواهد یافت.

یکی دیگر از ابزارهای مالی جدید، تامین مالی جمعی است؛ جذب منابع خرد اشخاص حقیقی و حقوقی از سوی ابزارهای تامین مالی جمعی برای پروژه‌‌‌های خاص نیز از جمله دیگر ابزارهای جدیدی است که در حال طی مسیر رشد و توسعه خود در بازار سرمایه است. در این راستا باید عنوان کرد که در صورتی که از تمامی شقوق آنها به تدریج در بازار استفاده شود، می‌توان شاهد نقش‌‌‌آفرینی آن در بازار سرمایه بود.

مبحث دیگری که در کشور وجود دارد، احیای واحدهای اقتصادی راکد دارای قابلیت رشد است که می‌تواند از طریق تاسیس صندوق‌های سرمایه‌گذاری اختصاصی محقق شود. در خصوص پروژه‌‌‌ها نیز صندوق‌‌‌ پروژه و شرکت‌های سهامی عام پروژه‌‌‌محور از جمله دیگر ابزارهای موجود است که در خصوص پروژه برند مپنا و همچنین نماد تجلی جرقه استفاده از این موضوع زده شده و در صورت هموارکردن مسیر آن می‌توانیم شاهد توسعه این ابزار در بازار سرمایه باشیم.

از سوی دیگر باید عنوان کرد که لایحه مشارکت عمومی- خصوصی نیز در مورد واگذاری پروژه‌‌‌های بخش عمومی به بخش خصوصی حاوی بندهایی در خصوص استفاده از ابزارها، نهادها و ظرفیت‌‌‌های بازارهای سرمایه از جمله شرکت‌های تامین سرمایه، انواع اوراق و صکوک، موسسات رتبه‌‌‌بندی و سایر ابزارهاست که با تصویب آن‌‌‌ شاهد ایجاد نیاز زیادی برای استفاده از این ابزارها خواهیم بود.

با توجه به موارد عنوان شده باید تاکید کرد که به نظر می‌رسد بازار سرمایه در حال مواجه شدن با عرصه وسیع‌‌‌تری از نقش‌‌‌آفرینی‌ها خواهد بود و لازم است زیرساخت‌‌‌های لازم برای این مهم در کشور برای آن‌‌‌ فراهم شود. ایجاد ابزارهای مالی جدید یک موضوع است و کارسازی و فراگیری و تسهیل و تسریع در کاربرد آن در بازار سرمایه موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد.