قوتها و ضعفها
که اتفاقا نیازی به برخورداری از دانش سرمایهگذاری در سطح بالایی نیز ندارد و عموم جامعه میتوانند در آن مشارکت داشته باشند. از سوی دیگر، تزریق نقدینگی و خوراک دادن به پالایشگاهای کوچک و ایجاد انگیزه سرمایهگذاری احداث پالایشگاههای جدید نیز میتواند از دیگر موارد مثبت باشد، چون تا قبل از این موضوع ترس از خوراک نفتی این پالایشگاهها باعث ایجاد مشکلات جدی در سازوکارهای این صنعت شده بود. البته باید بحث فروش نفت خام به ریال و گردش مالی داخلی را نیز درنظر گرفت؛ زمانی که کشور ما در بحث صادرات نفت خام و فراوردههای نفتی مشکل جدی دارد، انجام این کار اصلا درست نیست. در واقع تنها میتواند اقتصاد و گردش مالی دولت بعدی را با مشکل جدی مواجه کند. در راستای توضیح چرایی این موضوع نیز باید عنوان کرد به خاطر اینکه پول نفت ۲ سال آینده، الان و در حال حاضر گرفته میشود، عملا دولت بعدی بدهکار نفتی به مردم خواهد بود. این موضوع میتواند باعث ایجاد بیاعتمادی بین دولت و ملت شود. از نکات منفی دیگر این طرح نیز میتوان به گره زدن هرچه بیشتر اقتصاد کشور با نفت اشاره کرد. در واقع تا جای ممکن نباید چنین اتفاقی در چنین شرایط تحریمی رخ دهد. متاسفانه دولت طی این هفت سال چندان به فکر اصلاح بودجه نبوده است. بیان موضوع قبل از تصمیمگیری با مجلس و کمیسیونهای مربوطه، شگردی هست که رئیسجمهور جدیدا از آن بهرهبرداری میکند.
حال با تمام موارد عنوان شده و نکات مثبت و منفی اجرای چنین طرحی، هر چند برخی فعالان بازار سرمایه معتقدند که چنین تصمیماتی زمینه ساز ریزش اخیر بازار سهام و بورس بوده، ولی معتقدم تمام دلیل قرمزی اخیر بازار سرمایه و ریزش شاخص کل بورس، چنین موضوعی نبوده است. به عبارت دقیقتر، باید عنوان کرد دلیل اصلی افت اخیر بورس و کاهش دسته جمعی قیمت سهام، نبودهماهنگی بین تمامی مسوولان در اظهار نظرهای اخیرشان بوده است. این امر سبب از بین رفتن اعتماد سهامداران خواهد شد. در این میان، متاسفانه حقوقیهای بازار و سهامداران عمده نیز در نقش اصلی خود که حمایت از بازار است، مشارکت نداشته و فضای منفی را تشدید کردند. در حال حاضر، بورس اوراق بهادار ایران روی تیغه دولبه قرار دارد؛ چون قبل از فرهنگسازی مردم و با تصمیمات عجولانه، عمده مردم را به سرمایهگذاری در بازار سرمایه تشویق کردند و این افراد درک مناسب و اطلاعات دقیقی از سرمایهگذاری در بازار سرمایه نداشته و ندارند. این امر نیز یکی دیگر از اشتباهات اخیر در تصمیمگیریهای اقتصادی کشور بود که آزادسازی سهام عدالت هم موضوع را تشدید کرد. البته باید تاکید کرد که دعوت عموم مردم به سرمایهگذاری در بورس اقدام فوق العاده مفیدی خواهد بود که به جمع شدن نقدینگی در بازارهای سرمایهگذاری موازی و کوچ این نقدینگی از بازار دلار و سکه به سمت بورس و رسیدن به تولید واقعی شود، اما باید با فرهنگسازی مناسب همراه باشد.
در واقع زمانی که سرمایهگذاران وارد شده به این بازار اطلاعات اقتصادی ندارند، بهتر است دولت از طریق واسطههای سرمایهگذاری و تشویق مردم به سرمایهگذاری غیرمستقیم مانند صندوقهای سرمایهگذاری، نه تنها رونق بیشتری به این صندوقها دهد، بلکه اوراق نفتی مورد عرضه را نیز به این صندوقها واگذار کند. این امر سبب میشود تا اطمینان خاطر بیشتری در حجم فروش اوراق داشته باشند و هم سرمایهگذاری جذابتری برای مردم رقم زند. چون از یک طرف باعث فروش مناسب و مطلوب اوراق نفتی شده و از سوی دیگر رشد بهتر بورس را رقم زده است. این عوامل سبب خواهد شد تا سود مناسبی از سرمایهگذاری نصیب عموم سرمایهگذاران و همچنان دولت شود.