اولویت رایدهندگان
اریک زمور که یک شخصیت معروف تلویزیونی و نمایندهای از خارج از جناح راستگرای افراطی است، میگوید اسلام، تهدید بزرگی برای فرانسه است. او دو بار به خاطر نفرتپراکنی محکوم شده است و حضور وی در این دوره از مبارزات انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، نشانهای آشکار از موج راستگرای افراطی است. موضعگیری محافظهکارهای حزب جمهوریخواهان، یعنی حزب ژاک شیراک و نیکلاس سارکوزی، رئیسجمهورهای پیشین فرانسه، در خصوص امنیت و مهاجران، تلاشی برای یافتن پایگاه مردمی است. اریک کیوتی، محافظهکار تندرویی که دو هفته پیش، بهطور غیرمنتظره در دور نخست انتخابات حزبی پیروز شد، قول داده که «گوانتاناموی فرانسوی» را راهاندازی کند. او سخنانی در تایید تئوری جناح راست افراطی بیان کرده و گفته است، فرانسویها در حال جایگزینشدن با مهاجران خارجی، شامل اعراب، سیاهپوستها و مسلمانان هستند. والری پکرس، رئیس منطقه پاریس که هفته قبل از کیوتی پیشی گرفت، طرفدار اولویت داشتن قانون فرانسه بر قانون اروپاست. او میگوید، آنهایی که به خاطر فعالیتهای جهادی در زندانهای فرانسه به سر میبرند، باید بیش از دوران محکومیتشان در زندان بمانند. پکرس در سخنرانی پیروزی خود از طرفداران مارین لوپن و زمور خواست که به او بپیوندند. او گفت: «به تمامی کسانی که از وعدههای تحققنیافته خسته شدهاند، میگویم ما میخواهیم به سیاستهای دوران امانوئل مکرون پایان دهیم.» در نظرسنجیها مشخص شده است، سیاستمدارانی که در حوزه مهاجرت، امنیت و هویت فرانسه، دیدگاههای تندی دارند، محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند و این واقعیت سبب شده است تا این موضوعها در مبارزات انتخاباتی به موضوعات اصلی تبدیل شوند. این در حالی است که برای مردم فرانسه، هنوز هم قدرت خرید و مسائل زیستمحیطی، موضوعات مهمتری هستند. با توجه به اینکه زخمهای حملات تروریستی در سال ۲۰۱۵ در فرانسه هنوز التیام نیافته است، پیروزیهای این سیاستمدار در نظرسنجیها حاصل سه مولفه، یعنی تصور افول فرانسه، فروپاشی چپ و تمایل نداشتن جوانان و رایدهندگان طرفدار جناح چپ به حضور فراگیر در پای صندوقهای رای است. در ادامه به این سه مولفه اشاره میکنیم.
نخستین نگرانی، درباره افول فرانسه است. با آنکه استاندارد زندگی در فرانسه بالاست، این کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است و نخستین مقصد گردشگران جهان به شمار میرود، مردم آن معتقدند که کشورشان در حال افول است. یکی از تحلیلگران سیاسی میگوید: «مهاجرت به عامل مهم نگرانی تبدیل شده؛ زیرا مردم عمیقا معتقدند که فرانسه در حال افول است. آنها فکر میکنند، کشورشان قبلا یک قدرت بزرگ جهانی بود؛ اما اکنون در این جایگاه قرار ندارد. وقتی کشوری تصور میکند که عملکرد و جایگاه مناسبی دارد، مهاجرت را بهتر مدیریت میکند.»
زمور در مراسم اعلام نامزدی خود برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، کاملا روی این موضوع متمرکز بود و ۱۰دقیقه درباره دوران باشکوه پیشین فرانسه سخن گفت. او درباره تغییر وضعیت، ابراز تاسف کرد. تنها ۲۵درصد فرانسویها اعتقادی به این ندارند که کشورشان در حال افول است. تعداد زیادی معتقدند که مهاجران بیش از حد زیاد هستند و برای استقرار مجدد قانون و نظم، رهبری قدرتمندی مورد نیاز است. این دیدگاهها بدون شک، عامل مهمی برای تصمیمگیری رایدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری آوریل سال آینده خواهد بود. درباره برخی رویههای مکرون انتقادهایی وجود دارد. او بهتدریج مواضع تندتری در قبال پناهجویان اتخاذ کرده و مهاجران غیرقانونی را به شمال آفریقا بازگردانده است. همچنین یک محافظهکار تندرو را بهعنوان وزیر کشور انتخاب کرده است. چالشی که مکرون با آن روبهروست، این است که باید ثابت کند، در حوزه مهاجرت، قانون و نظم، عملکرد مناسبی دارد و همزمان رای جناح چپ را حفظ کند؛ جناحی که زمینه پیروزی او را در انتخابات سال ۲۰۱۷ فراهم کرد. دومین مولفه، افول جناح چپ است. با توجه به اینکه هیچ یک از نامزدها بهتنهایی نتوانستهاند، درصدی زیادی از آرا را در نظرسنجیها کسب کنند، تعجبی ندارد که موضوعهای مهم از دید جناح راست، موضوعهای اصلی در مبارزات انتخاباتی است. سیاستمدارانی که معمولا طرفدار مسائلی نظیر افزایش قدرت خرید و مبارزه با تغییرات زیستمحیطی هستند، جایگاهشان را در گفتمان عمومی از دست دادهاند و در مقابل، محافظهکارها و راستگرایان افراطی جای آنها را گرفتهاند. این دو گروه اخیر توانستهاند، مسائل و موضوعهای مورد نظر خود را به موضوعهای اصلی بحثها و اخبار تبدیل کنند. یکی از تحلیلگران فرانسوی میگوید: «شاهد گرایش رایدهندگان به جناح راست هستیم. جوانان که عموما چپگرا هستند، قصد ندارند به شکل گسترده در انتخابات شرکت کنند. از سوی دیگر، آنهایی که چپگرا هستند و قصد دارند رای دهند، در این مرحله از تبلیغات انتخاباتی بسیار کمتر از رایدهندگان طرفدار جناح راست سازماندهی شدهاند.» با توجه به شکوه پیشین فرانسه و راهی که کشور طی کرده است، حمایت مردم از سیستم رفاهی گشادهدستانه و همزمان موضعگیریهای تند آنها در حوزه مهاجرت، امنیت و هویت، امری متناقض نیست. در حال حاضر، نوعی بدبینی اجتماعی واقعی در فرانسه وجود دارد. مردم به زندگی در جامعهای که به واسطه دولت متمرکز قدرتمند، حمایتهای فراگیر در آن وجود داشت، عادت کردهاند؛ اما از دهه ۱۹۹۰ به دلیل گسترش جهانیسازی و بحرانهای متعددی که روی داده، مردم این احساس را پیدا کردهاند که حمایتهای اجتماعی و فرهنگی در حال از بین رفتن هستند و این احساس، سبب وحشت آنها شده است. به همین دلیل، پس از آنکه زمور نامزدی خود را در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه اعلام کرد، نیمی از مردم در نظرسنجیها اعلام کردند که با سخنان او موافقند؛ اینکه آنها دیگر در کشوری که میشناختند، زندگی نمیکنند و سیاستمداران، بسیاری از مسائل را پنهان کردهاند.
البته در نظرسنجیها نکات جالب توجهی مشخص شده است. برای مثال، تنها ۲۴درصد کسانی که در نظرسنجی شرکت کردند، معتقد بودند که زمور ویژگیهای یک رئیسجمهور را دارد. سیاستمداران جمهوریخواه سعی کردند، از این ضعف زمور استفاده کنند. آنها مواضعی نزدیک به مواضع او اتخاذ میکنند و همزمان بر توانمندیهای سیاسی و پیشینه خود در حوزه حکومتداری تاکید میکنند. برای مثال، والری پکرس پس از دور نخست انتخابات مقدماتی حزب خود، به تجربهای که بهعنوان وزیر دولت سارکوزی داشت و سابقه مدیریت اجرایی خود، بهعنوان رئیس یکی از بزرگترین مناطق فرانسه اشاره کرد و گفت: «من تنها کسی هستم که میتواند مکرون را شکست دهد.»