عاقبت آپارتاید در واکسیناسیون
نکته بسیار مهم این است که مدتها بود، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، به کشورهای توسعهیافته هشدار میدادند، پایان یافتن همهگیری مستلزم آن است که تمامی جمعیت کرهزمین و نه فقط مردم اقتصادهای توسعهیافته علیه این ویروس واکسینه شوند. ابتدای سال جاری، گوردون براون، نخستوزیر اسبق انگلستان، از کشورهای عضو گروه۷ و گروه۲۰ خواست، اقدامی در راستای تحقق واکسیناسیون فراگیر جمعیت کرهزمین انجام دهند. او گفت: «در حالی که کشورهای غربی واکسنهایی را که هرگز استفاده نخواهند کرد انبار کردهاند، مردم آفریقا از واکسن محروم هستند.» اما کسی به هشدارهای او توجه نکرد.
در سازمان تجارت جهانی، تلاشها برای در نظر گرفتن معافیت از حقوق معنوی تولید واکسن، بهطوری که کشورهایی نظیر آفریقایجنوبی بتوانند اقدام به تولید واکسن کنند، با حمایت آمریکا و در مقابل، با مخالفت اتحادیه اروپا، انگلستان و سوئیس مواجه شد. برخی از کشورهای ثروتمند استدلال میکنند که بدون رعایت حق ثبت واکسن، شرکتهای دارویی انگیزهای برای تولید واکسنهای جدید ندارند و حتی اگر حقوق معنوی تولید واکسن لغو شود، کشورهای فقیر دانش فنی تولید واکسن را در اختیار ندارند؛ در نتیجه، لغو حقوق معنوی تولید واکسن، تغییری ایجاد نخواهد کرد. اما نه آمریکا و نه صندوق بینالمللی پول، با این استدلال قانع نشدهاند و کشورهای در حال توسعه، خشم خود را از «آپارتاید واکسن» در نشست سازمان تجارت جهانی ابراز میکنند.
سرنوشت بحثها بر سر حقوق معنوی تولید واکسن، هر چه باشد، از پیش کاملا مشخص است که چندجانبهگرایی از این آزمون، موفق بیرون نیامده است. اگر قرار بود فرصتی برای یکپارچگی بینالمللی پدید آید، آن فرصت، همهگیری کرونا بود؛ اما غرب وعدههای زیادی داده و به تعداد کمی از آنها عمل نکرده است. درست است که اقتصادهای ثروتمند در اروپا و آمریکای شمالی، هزینههای هنگفتی برای مبارزه با همهگیری کرونا کردهاند و مایلند، کسری بودجه خود را کاهش دهند، اما صرفهجویی در حوزه واکسن برای کشورهای در حال توسعه، اقدام اشتباهی بوده است. کشورهای ثروتمند باید ترتیبی دهند که در کشورهای فقیر، نرخ واکسیاسیون جمعیت بسیار بالا برود یا اینکه درهای خود را به روی کشورهایی که میزان واکسیناسیون در آنها پایین است، ببندند. این واقعیت که نخستین موارد ابتلا به «اومیکرون» در بریتانیا هم شناسایی شده، نشان میدهد که انتخاب گزینه دوم چقدر دشوار است.
با آنکه وظیفه اولیه هر دولت، تضمین ایمنی برای مردم خود است، در برخی دورانها انجام این وظیفه تنها با اقدام مشترک ممکن است و همهگیری کرونا یکی از این موارد است. برخی مسائل به لحاظ ماهیت، جهانی هستند. در ماه گذشته میلادی، سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که کمتر از ۱۰درصد ۵۴کشور آفریقایی در مسیر واکسیناسیون ۴۰درصد جمعیت خود تا پایان سالجاری میلادی هستند؛ این یعنی در آینده، سویههای جدید کرونا شناسایی خواهد شد. استدلالی که برای لزوم و ضرورت اهدای واکسن بیشتر یا لغو حقوق معنوی تولید واکسن مطرح شده، همان است که از ابتدای همهگیری مطرح بوده است: اقدام درست، اقدامی است که به نفع کشورهای ثروتمند هم خواهد بود. این استدلال، حتی اگر بهترین سناریو تحقق یابد، یعنی واکسنهای کنونی در برابر «اومیکرون» مصونیت ایجاد کنند و این سویه کمتر از حدی که اکنون تصور میشود، قابل سرایت باشد، درست است؛ زیرا در حالی که برخی کشورها نظیر انگلستان، از رویکرد صبر و نظارت بر روند اوضاع استفاده میکنند، دیگر کشورها ریسکپذیری کمتری دارند. اتریش از دوشنبه هفته گذشته، قرنطینه سراسری را اعمال کرده است؛ زیرا نرخ پایین واکسیناسیون در این کشور (نسبت به استانداردهای اروپایی) به افزایش موارد ابتلا به کرونا در آن منجر شده است.
چین که نسبت به اتریش اهمیت بیشتری در اقتصاد جهان دارد، سیاست «تحمل صفر» در قبال همهگیری کرونا را اتخاذ کرده و ممکن است تصمیم بگیرد، کارخانهها و بنادر خود را تعطیل کند. در این حالت، مشکلاتی که از پیش در زنجیرههای بینالمللی تامین به وجود آمده بود، شدت پیدا خواهد کرد. یکی از علل رشد نرخهای تورم در اقتصادهای بزرگ طی چند ماه اخیر، همین اختلالها در زنجیرههای تامین است. از سوی دیگر، چالشهای پیشروی بانکهای مرکزی شدت پیدا میکند. از یکسو افزایش فشارهای تورمی زمینه را برای بالا بردن نرخهای بهره از سوی بانکهای مرکزی فراهم میکند و از سوی دیگر، احتمال اینکه تقاضا کاهش یابد (زیرا مصرفکنندگان و شرکتها محتاطانه رفتار میکنند) مانعی در برابر محدود شدن برنامههای حمایتی بانکهای مرکزی است.
کمیته سیاست پولی بانک مرکزی انگلستان، گزارشهایی را از مقام ارشد پزشکی دولت، یعنی کریس ویتی دریافت میکند و در کوتاهمدت، آنچه او درباره اثرات سویه «اومیکرون» میگوید، همان اهمیتی را برای تدوین سیاستهای پولی دارد که دادههای شاخصهای اقتصاد کشور دارند. آنچه بیان شد، بهترین سناریو است. در بدترین سناریو، سویه جدید بهسرعت شیوع پیدا میکند و واکسنهای کنونی مصونیت اندکی در برابر آن ایجاد میکنند. در این حالت، موارد ابتلا بهسرعت بالا میرود و دولتها مجبور میشوند بار دیگر فعالیتهای اقتصادی را محدود کنند. ویتی معتقد است، مردم اکنون نسبت به بهار سال ۲۰۲۰ تمایل کمتری به قبول محدودیتهای کرونایی دارند و حق با اوست. آنهایی که واکسینه شدهاند، تصور میکنند میتوانند بدون رعایت محدودیتها زندگی کنند. بسیاری از افراد واکسینهنشده، بهویژه جوانان، تصور میکنند که احتمال ابتلای آنها به کرونا و مرگ از این ابتلا بسیار کم است.
اعمال قرنطینه دیگر، نهتنها از لحاظ اقتصادی لطمات زیادی در بر خواهد داشت، بلکه خیلیها آن را رعایت نمیکنند. اگر بدترین سناریو رخ دهد، کشورهای توسعهیافته فقط باید خود را سرزنش کنند؛ زیرا آنها میتوانستند از شکلگیری سویههای جدید جلوگیری کنند، اما چنین نکردند. البته هنوز هم فرصت برای انجام کار درست وجود دارد. کشورهای ثروتمند باید ترتیبی دهند که اهداف مربوط به واکسیناسیون جمعیتها در اقتصادهای فقیر تحقق یابد. همچنین آنها باید به وعدههای مالی خود عمل کنند و به انبار کردن واکسنها پایان دهند؛ واکسنهایی که هرگز از آنها استفاده نخواهد شد. همچنین این کشورها باید بر کمکهای مالی به کشورهای فقیر بیفزایند و اجازه دهند، واکسن در کشورهای فقیر تولید شود. آنها باید به کوتهبین بودن پایان دهند.