نگرانیهای روسیه و چین
در حال حاضر، بیش از ۱۰ هزار نیروی نظامی چین و روسیه در منطقه خودمختار نینگشیا هیو چین مستقر هستند و تعداد زیادی ادوات نظامی سنگین نیز در این منطقه مستقر شده است. مانور مشترک ضدتروریسم، دقیقا مانند یک مانور نظامی در حال انجام بوده و طی آن، حملاتی به دشمن فرضی به شکل زمینی و هوایی انجام شد. در بیانیهای که وزارت دفاع روسیه منتشر کرد، آمده است: «این مانور، نشاندهنده عزم و توانایی ارتش روسیه و چین برای مبارزه با تروریسم است و هدف آن، حفاظت از صلح و ثبات در منطقه است.» مانور یادشده همزمان با پیشروی سریع نیروهای طالبان در مناطق مختلف افغانستان، طی روزهای اخیر انجام شد. از ماه می که نیروهای آمریکایی خروج از افغانستان را آغاز کردهاند، طالبان توانسته است مناطقی وسیع از این کشور را به کنترل خود درآورد و پیشبینیهایی درباره زمان تصرف پایتخت افغانستان از سوی این گروه مطرح شده است.
در حال حاضر مناطق تحت تصرف نیروهای طالبان، بیش از دو برابر مناطقی است که در زمان حضور کامل نظامی آمریکا در تصرف آنها بود. نگرانی چین و روسیه این است که آشفتگی خیلی زود به دیگر کشورهای منطقه آسیای مرکزی گسترش یابد. هفته پیش، روسیه با ازبکستان و تاجیکستان در نزدیکی مرز تاجیکستان و افغانستان هم مانور مشترک برگزار کرد که این نشانه دیگری از نگرانی مسکو از تحولات افغانستان است. به گزارش رویترز، چهارشنبه هفته پیش، رسانههای روسیه اعلام کردند که جنگجویان طالبان، کنترل مرزهای افغانستان با دو کشور آسیای مرکزی را به دست گرفتهاند. روسیه و چین در آسیای مرکزی، منافع اقتصادی زیادی دارند. چین بهعنوان بخشی از برنامه عظیم راه ابریشم قرن ۲۱، سرمایهگذاریهای زیادی در زیرساختهای منطقه انجام داده و روسیه کشورهای این منطقه را به عضویت بلوک تجاری اتحادیه اقتصادی اوراسیا درآورده است. اما بنا به گفته واسیلی کاشین، تحلیلگر ارشد موسسه تحقیقات شرق دور در آکادمی علوم روسیه، با آنکه هر دو کشور خواهان افزایش نفوذ خود در منطقه هستند، بحران در افغانستان سبب شده است که هرگونه اختلاف بین آنها کنار گذاشته شود. او میگوید: «روسیه و چین در ثبات منطقه منافع مشترک دارند و این منافع بسیار بزرگتر از ملاحظات اقتصادی است. هیچ یک مایل نیستند که شاهد بیثباتی در منطقه آسیای مرکزی یا حضور نظامی آمریکا در این منطقه باشند.»
در پایان ماه گذشته میلادی، وزیر دفاع چین با همتای روس خود در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان دیدار کرد و موضوع گفتوگوهای آنها وضعیت در حال تغییر در افغانستان و آسیای مرکزی بود. آنها توافق کردند برای حفظ آرامش و ثبات منطقه همکاری کنند. مسکو و پکن، اواسط ماه سپتامبر نیز در منطقه اورنبورگ روسیه مانور ضدتروریسم برگزار خواهند کرد و بیش از چهار هزار نیرو در این مانور شرکت میکنند. این مانور با حمایت سازمان همکاری شانگهای که یک ائتلاف امنیتی در یورآسیاست و چین و روسیه در آن قدرتهای بزرگ هستند، انجام خواهد شد.
اگر شرایط حاکم بر افغانستان، همچنان بدتر شود، مسکو و پکن اقدامات فراگیرتری را آغاز خواهند کرد. کاشین میگوید: «اگر افغانستان به یک مرکز انتقال بیثباتی در منطقه آسیای مرکزی تبدیل شود، آنگاه چین و روسیه برای حذف این تهدید، عملیات نظامی مشترکی را آغاز خواهند کرد. اگر ایجاد ثبات در افغانستان یا مناطق اطراف آن ضرورت پیدا کند، آنگاه شاهد شکلگیری یک ائتلاف به رهبری چین و روسیه خواهیم بود. در چنین شرایط دشواری، هیچیک مایل نیستند بهتنهایی اقدام کنند.»
اگر بحرانی در آسیای مرکزی به وجود آید، چین و روسیه گزینهای جز اتکا به هم ندارند. از یک سو نیروهای نظامی روسیه میتوانند تجربه کم نیروهای چین در میادین نظامی را جبران کنند و از سوی دیگر، چین میتواند به روسیه کمک کند تا هزینه مالی یک جنگ بزرگ را تامین کند. هر دو ارتش از پیش در زمینه همکاری با هم، تجربههایی دارند. دو کشور از سال ۲۰۰۵، مانورهای مشترک زمینی، دریایی و هوایی برگزار کردهاند. در بسیاری از این مانورها، سربازان دو کشور به شکل فرضی حملاتی را به منطقهای که به اشغال تروریستها درآمده است، انجام دادهاند. ویکتور موراخوفسکی، سردبیر ژورنال دفاعی روسیه با عنوان «زرادخانه سرزمین پدری» میگوید: «در صورتی که مسکو و پکن تصمیم بگیرند، عملیاتهای مشترکی در منطقه آسیای مرکزی انجام دهند، تجربه بسیار مفیدی خواهد بود.» او توضیح میدهد که سالها آموزش، به ارتشهای روسیه و چین تجربهای عمیق برای همکاری با هم داده است و این تجربه در عمل موثر خواهد بود.
همکاری به شکل «گروهبندی ائتلافی» تنها راه موثر برای انجام عملیاتهای نظامی مشترک است. در این شکل از همکاری، سربازان یک کشور تحت فرماندهی نظامی کشور دیگر مبارزه میکنند. اگر به دلایل سیاسی و نظامی این نوع همکاری امکانپذیر نباشد، اجرای عملیات نظامی مشترک به شکل موفقیتآمیز با مانع مواجه خواهد شد.
با این حال، بهرغم همافزایی مستحکم نظامی و سیاسی بین مسکو و پکن، برخی متخصصان در این زمینه هشدار دادهاند که همزمان با تحولات سریع در افغانستان ممکن است، دو کشور به اختلافنظرهای جدی برخورد کنند. آندری سرنکو، رئیس مرکز مطالعات افغانستان مدرن میگوید: «فعلا طالبان و دولت مستقر در کابل، هیچیک در جایگاهی نیستند که به موفقیت قاطع نظامی دست پیدا کنند. این نوع توازن غیرپایدار قدرت در افغانستان، زمینه همکاری چین و روسیه را فراهم میکند؛ زیرا این وضعیت برای هر دو کشور تهدیدی فوری به وجود آورده است. این تهدید، به وجود آمدن یک بهشت برای گروههای تروریستی و تندرو است که آسیای مرکزی را هدف گرفتهاند. اما اگر در آینده نزدیک این سازوکار تغییر کند، برای مثال اگر یکی از طرفها در جنگ افغانستان در آستانه پیروزی قرار گیرد یا بازیگر جدیدی وارد میدان شود، آنگاه شاهد مبارزه بر سر کسب نفوذ در افغانستان بین چین و روسیه خواهیم بود و این دو کشور از جناحهای مختلف، حمایت خواهند کرد. در این سناریو، وضعیتی پیش میآید که در آن، مسکو و پکن در بازی سیاسی افغانستان به رقیب هم تبدیل خواهند شد.»