پایان پروژههای ناتمام
از طرف دیگر، تهران با توجه به بارگذاری بیش از ظرفیت زیستی، همواره با مشکلات و نارساییهایی همچون آلودگی هوا، آلودگی صدا، ناوگان فرسوده حملونقل همگانی، کمبود ناوگان حملونقل همگانی، ترافیک، حاشیهنشینی، مشکلات اجتماعی، درآمد ناپایدار، نارسایی و کمبود زیرساختهای شهری، عدم توازن در توزیع خدمات و امکانات، بافتهای فرسوده و ناکارآمد، وجود گسلهای فعال و تهدید دائمی زلزله، قیمت بالای مسکن، بحران تامین آب و... مواجه بوده که مانند انبار باروتی، تهران را در معرض آسیب جدی قرار داده است. از این رو، مدیریت بهینه و هوشمندانه این شهر، همواره یکی از مسائل مهم کشور بوده، تا جایی که جایگاه شهردار تهران، همتراز با وزیر در نظر گرفته شده است. نیمنگاهی به تجارب گذشته در زمان وقوع بحرانها نیز حکایت از آن دارد که راهکارهای ارائهشده، همچون تعطیلی موقت شهر و... نیز مانند داروی مسکن، التیامبخشی موقتی بوده و در بلندمدت کارآیی لازم را ندارد و شهروندان بهخوبی به این مساله واقف شدهاند. از این رو، سکاندار شهرداری تهران، مسوولیت سنگینی را عهدهدار شده که عملکرد و تصمیمات وی میتواند در سطح ملی و حتی بینالمللی اثرگذار بوده و نقش موثری در جلب اعتماد مردم داشته باشد.
در کنار موارد یادشده، با تحولات دیجیتالی عصر حاضر، شاهد هستیم که سرعت تغییرات در شهرها بهویژه کلانشهرها، افزایش چشمگیری پیدا کرده و این موضوع سبب شده است تا حکمرانی سنتی بدون توجه به تغییرات در دنیای مدرن امروز، کارکرد لازم را نداشته نباشد. با توسعه شبکههای مجازی و افزایش آگاهی مردم نسبت به حقوق خویش، مطالبات جامعه نیز طبیعتا تغییر کرده و شهروندان ضمن رصد عملکرد مدیران، به دنبال احقاق حقوق خویش، براساس قانون هستند؛ از این رو، اعضای شورای ششم شهر تهران، بهعنوان نمایندگان مردم در پارلمان شهری، آزمون سختی را برای انتخاب شهردار، پشت سر گذاشتند. همه میدانیم که شهر به مثابه یک موجود زنده، به مراقبت، نگهداری و حتی تربیت مستمر نیاز دارد. شهر افسارگسیختهای همچون تهران، نیازمند مدیر هوشمندی است که شناخت کافی از این موجود داشته و با آگاهی کامل بر رفتار آن، بداند وارد کارزاری شده که هر لحظه امکان مواجهشدن با یک بحران وجود دارد. شهردار تهران، با رهبری زیرمجموعه خود (بیش از ۵۰هزار نفر نیروی کار و سازمانی با ساختار پیچیده) باید آمادگی استقبال و مواجهه با خطرات احتمالی را داشته باشد؛ چرا که خطرات، فرصتی برای آزمون و خطا نمیدهند. در کنار پیشگیری و مدیریت بحران، همواره چرخهای توسعه شهر نیز باید در حال حرکت باشد. دنیا بهسرعت در حال تغییر و پیشرفت است. تهران نیز نباید از این قافله عقب بماند و بهعنوان یکی از بزرگترین شهرهای جهان اسلام، در کنار توسعه کالبدی؛ اخلاق و فرهنگ نکوی خود را نیز به رخ جهانیان بکشد. این مهم محقق نمیشود؛ مگر با برانگیختن حس تعلق خاطر و احترام متقابل بین مدیریت شهری و شهروندان. فراموش نکنیم که زندگی راحت و بیدغدغه، جزو حقوق همه شهروندان یک شهر است. وقتی شعار «تهران، شهری برای همه» مطرح میشود، باید در عمل نیز چنین باشد و عدالت اجتماعی در بالاترین سطح آن مشمول همه افراد جامعه اعم از معلولان، سالمندان، بانوان، کودکان و افراد کمتوان شود و امکان حضور و استفاده از امکانات و خدمات برای همه فراهم باشد. در کنار تمام ملاحظاتی که عنوان شد، یکی از آفتهایی که اغلب مواقع با آن مواجه میشویم، تخریب اقدامات مدیران پیشین توسط مدیران دوره جدید است که نتیجه آن، چیزی جز بلاتکلیفی پروژهها و برنامههای نیمهکاره و اتلاف هزینه نیست. باید توجه داشته باشیم که همه ما سوار بر یک کشتی هستیم و اگر تخلف یا کار غیرکارشناسی انجام شده، باید حتما از طریق نهادهای نظارتی اقدام و پیگیری شود؛ در غیر این صورت، رها کردن پروژههای ناتمام و کلنگزنی پروژههای جدید مشابه، توجیهی ندارد. وارد کردن دعواها و اختلافات حزبی و جناحی در مدیریت شهر و پرداختن به حواشی به جای اصل، غیر از بیاعتمادی شهروندان و اتلاف وقت و منابع ملی، عایدی دیگری به همراه ندارد. در این دوره شاهد یکدستی ارکان مختلف حاکمیت (دولت، مجلس و شورای اسلامی شهر) هستیم که این مهم، فرصت طلایی برای بهبود ساختار مدیریت شهری و جراحی کانونهای درد و عفونت با مشارکت همه ذیمدخلان است. یکی از این کانونها، طرح «مدیریت یکپارچه شهری» است که در گذشته در قالب لایحه توسط دولت ارائه شده بود و چندین سال است که به طرح تبدیل شده و تصویب و اجرای آن تحول بزرگی را در کشور ایجاد خواهد کرد. اگر این اتفاق رخ دهد، سازمانهایی همچون راهنمایی و رانندگی، آب و فاضلاب، برق و... که در حوزه خدماترسانی به شهر فعالیت دارند، همگی باید تحت نظر مدیریت یکپارچه شهردار و شورای شهر قرار گیرند.
تصویب و اجرای طرح «مدیریت یکپارچه شهری» از اقدامات موازی جلوگیری کرده که پیامد آن کاهش هزینههای اداره شهر است. بنابراین شهردار جدید تهران، بهعنوان حافظ شهر و منافع مردم، میتواند از این فرصت بینظیر در جهت تسریع در تصویب و اجراییشدن طرحهایی همچون «مدیریت یکپارچه شهری» و «کانالهای تاسیسات مشترک شهری»، به منظور توسعه کیفی شهر و تحقق اقدامات بنیادین و زیرساختی، نهایت بهره را ببرد. ملاحظه مهم دیگر، پایبندی و احترام به اسناد بالادستی همچون طرحهای جامع، تفصیلی، برنامه پنجساله شهرداری تهران و سایر مدارکی است که در گذشته تهیه شده و بهعنوان چراغ راه مدیریت شهری، راهبردها و اقدامات لازم را برای رسیدن به اهداف مشخص کردهاند که ادوار مختلف مدیریتی باید همسو با آنها حرکت کنند. تجارب گذشته نشان داده که اتخاذ تصمیمات سلیقهای، بدون پشتوانه مطالعاتی و بررسی کارشناسی، بهویژه در خلاف جهت برنامههای بالادستی، در طول زمان آسیب جدی بر پیکره شهر وارد کرده است. همانطور که اشاره شد، بیش از ۵۰هزار نفر در شهرداری تهران مشغول به کار هستند. بررسیها نشان میدهد که معمولا در ادوار مختلف، نیروهایی خارج سازمان در جایگاههای مدیریتی در شهرداری تهران منصوب شدهاند. این در حالی بوده که پتانسیلهای بالقوهای در بدنه کارشناسی و مدیریتی این مجموعه وجود داشته است. به اذعان کارشناسان، نیروهای کاردان، باتجربه، متخصص و متعهد در بدنه شهرداری تهران، کم نبوده و نیستند، اما کمتر فرصت ظهور و بروز داشتهاند. بنابراین از مدیریت جدید انتظار میرود به بدنه کارشناسی موجود، اعتماد و نیروهای حائز شرایط را شناسایی کند و زمینه را برای شایستهگزینی نیروهای فعلی به جای واردات نیرو از خارج سازمان، فراهم آورد. منابع انسانی فعلی، جزو بزرگترین و ارزشمندترین سرمایههای شهرداری تهران هستند که در صورت آموزش مستمر و موثر، ایجاد مکانیزمهای شفاف و عادلانه برای ارتقا، ایجاد فضا برای خلاقیت و کاهش دغدغههای معیشتی و افزایش رفاه، میتوانند از بهترینها باشند.
در مجموع، شرایط فعلی ایجاب میکند که نظام مدیریت در تهران، از ظرفیت هماهنگی ارکان مختلف حاکمیت، بهره برده و ضمن توجه به توسعه پایدار و متوازن، طرحهای ناتمام را به سرانجام برساند.