چرا اولویتهای منطقهای عربستان تغییر کرد؟
بنسلمان در گذشتهای نهچندان دور همواره درباره ایران با لحن تندی صحبت کرده و ایران را تهدیدی برای پادشاهی سعودی و عامل توسعه بیثباتی در منطقه از طریق هلال شیعه (ایران، عراق، سوریه و لبنان) میدانست که دخالتهایی در بحرین و یمن هم داشته است. ریاض مدعی بود ایران با نقض توافق هستهای سال ۲۰۱۵ درصدد «تشدید فعالیتهای توسعهطلبانه، ایجاد شبکههای نفوذ منطقهای و استفاده از نیروهای نیابتی» است. متقابلا تهران، ریاض را متهم به «کنار گذاشتن عقلانیت سیاسی»، انجام «نمایشی دستچندم»، «پروندهسازی دروغین»، «اتهامزنیهای تکراری و کلیشهای» و «سناریونویسیهای بیارزش و سفارشی» علیه ایران «برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات شکستخورده خود» متهم میکرد.
بیتردید چند موضوع موجب تغییر نگرش مقامات سعودی نسبت به ایران شده است که جنگ یمن، تغییر رویکرد دولت جدید آمریکا درباره مسائل منطقهای و مذاکرات اخیر ایران با اروپا از آن جملهاند. اشتیاق بایدن برای احیای برجام، کشورهای عربی حوزه خلیجفارس از جمله عربستان را به این نتیجه رسانده که سرانجام ایران و دیگر کشورهای مذاکرهکننده به توافق دست خواهند یافت. بنابراین با جدیت آمریکا برای احیای برجام و به موازات آن پیشرفت مذاکرات، شاهد لحن آشتیجویانه ولیعهد عربستان و تلاش ریاض برای ترمیم مناسبات با تهران هستیم.
سعودیها بعد از ضربات حوثیها به تاسیسات نفتی خود در اواخر ۲۰۱۹ قصد متعادل کردن رابطه با ایران را داشتند که ترامپ مانع شد. سیاست دولت جدید آمریکا در کاهش پشتیبانیهای خود در منطقه و خلیجفارس و عادیسازی روابط دو کشور میتواند جایگاه ایران در جامعه بینالملل را بهبود بخشد. روابط بهتر ایران و عربستان میتواند به بهبود ثبات منطقهای و بازگشت به تولید کامل نفت ایران منجر شود. شواهد نشان میدهد که عربستان به توافق رسیدن با رقبای خود در خاورمیانه را آغاز کرده و این موضوع نشانگر آن است که بنسلمان دریافته که از این پس حمایتهای آمریکا از این کشور تضمینشده نیست.
در حالی که ترامپ به کشورهای حاشیه خلیجفارس مانند عربستان و امارات نزدیک شد، بایدن از گرمای روابط با عربستان کاست و دیپلماسی را با هدف بازگرداندن توافق بینالمللی برای محدود کردن برنامه هستهای آن از سر گرفت. آمریکا سیاست جداسازی خود از خاورمیانه را در پیش گرفت، بنابراین اعراب باید دشمنان خود را به کمترین حد ممکن برسانند. بایدن البته در جریان کارزار انتخابات ریاستجمهوری خود از سوابق حقوقبشری عربستان بهشدت انتقاد کرد و پس از روی کار آمدن نیز دستور داد گزارش ارزیابی اطلاعاتی که نشان میداد بنسلمان به احتمال زیاد دستور کشته شدن جمال خاشقجی را صادر کرده است، منتشر شود. برای محمدبن سلمان نیز خوشایند نیست لحن کاخسفید در برابر عربستان لحنی باشد که «بوی درسآموزی اخلاقی» به ریاض باشد و عربستان را یکی از دیکتاتورترین و فاسدترین کشورها معرفی کند و نظام حکومتی آن را در زمره «۱۰ کشور سرکوبگر روی کره زمین» قرار دهد.
در آمریکا گروهی معتقدند چرا آمریکا باید کماکان به کشوری چون عربستان پاداش بدهد که مرتبا تصمیمات نادرست اتخاذ میکند و منافع آمریکا را بهخطر میاندازد. اخیرا سناتور کوین کریمر نماینده جمهوریخواه ایالت داکوتای شمالی لایحهای را در صحن سنا مطرح کرد و طی آن خواستار خروج کلیه پرسنل و تجهیزات نظامی آمریکا از عربستان و انتقال آنها به کشور دیگری در خاورمیانه شد. این لایحه حامل پیام مهمی است که نشان میدهد آمریکا چه انتظاراتی از متحدان خود دارد. این لایحه فرصتی برای دور شدن آمریکا از عربستان خواهد بود و اینکه آمریکا بهدنبال شرکای باثبات و استراتژیک در خاورمیانه است. البته تصویب این لایحه در کنگره از شانس بالایی برخوردار نیست. عربستان بهخاطر نحوه عملکرد و خلقیات شاهزاده بنسلمان دیگر متحدی قابل اتکا برای آمریکا محسوب نمیشود.
تصمیمات شاهزاده عمدتا جهت تحکیم جایگاه قدرتش در کشور است که موجب فرسایش مناسبات آمریکا و عربستان شده است. حمایت آمریکا از عربستان مانع از پیشبرد اهداف حقوقبشر در جهان شده است. جامعه بینالملل سکوت آمریکا در قبال اقدامات بنسلمان از جمله سرکوب مخالفان و قتل جمال خاشقجی را همدستی با او میداند. سعودیها کماکان یکی از طرفین درگیریهای داخلی یمن را مورد حمایت مالی قرار میدهند و اعضای ائتلاف را با آنها همسو میکنند. بدین ترتیب، مستقیما یکی از بدترین فاجعههای انسانی در تاریخ مدرن ادامه دارد. تصمیم عربستان مبنیبر توسل به جنگ اقتصادی بهجای حل دیپلماتیک اختلافات، ضربه مستقیم به تولیدکنندگان انرژی وارد کرد.
بهدنبال تنش بین واشنگتن و ریاض، آمریکا قصد خارج کردن برخی موشکهای پاتریوت، جتهای جنگنده و دیگر سرمایههای نظامی خود از میادین نفتی عربستان را دارد. البته موشکهای پاتریوت مستقر در پایگاه هوایی شاهزاده سلطان و برخی سامانههای دفاع هوایی و جتهای جنگنده آمریکایی کماکان در عربستان باقی خواهد ماند. پیشبینی میشود قطر کشوری باشد که به جای عربستان میزبان نیروها و تجهیزات آمریکایی باشد. به زعم آمریکا، قطر نشان داده که نظامی باثبات دارد و مایل به همکاری و سرمایهگذاری روی اهداف سیاست خارجی آمریکا است. آنها این موضوع را در سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری روی پایگاه هوایی العدید نشان دادهاند. العدید بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است و مقر فعالیتهای فرماندهی مرکزی آمریکا محسوب میشود که بهخاطر موقعیت استراتژیک در قلب منطقه، نقش عمدهای در اهداف نظامی آمریکا دارد. بسیاری از مناطق آمریکا بر قراردادهای نظامی با عربستان تکیه دارند و لابیگران مرتبا به قانونگذاران گوشزد میکنند که ریاض مقادیر زیادی از تسلیحات آمریکا را میخرد. حتی اگر این لایحه در کنگره تصویب شود، رئیسجمهور آمریکا میتواند از امضای آن امتناع کند.