قیمتگذاری دستوری
میتوان گفت برای سیاستمداران سادهترین راه برای اقناع افکار عمومی، وعده برخورد مقتدرانه و سیاست تنظیم قیمت به صورت دستوری است. همانند آن است که مریضی نیاز مبرم به جراحی داشته باشد؛ اما برای درمان آن با دادن چند قرص مسکن امید به شفا گرفتن بیمار داشت. فارغ از آنکه سیاست دستوری قیمتگذاری حتی آن عملکرد مسکن را نیز نداشته و دردی بر دردهای اقتصاد میافزاید. بهرغم توصیه مکرر اقتصاددانان مبنی بر سپردن قیمت به بازار و تعیین آن توسط عرضه و تقاضا، بازهم اقبال بر سیاستهای مداخلهگرایانه است. زیرا یک طرف رانتی است که برخی از آن بهرهمند میشوند و از طرف دیگر عموم افراد جامعه نیز روی خوشی به اینگونه سیاستها نشان میدهند.
به هر صورت پس از گذشت دههها، اکنون نیز که وضعیت اقتصادی ایران بغرنج است و مردم آن را به شکل ملموسی حس میکنند، بازهم صحبت سیاستمداران در خصوص قیمتگذاری همان چیزی است که دههها پیش بوده و انتظار مردم نیز در راستای همان است. اما سوالی که باید پرسیده شود این است که تاکنون این سیاست چه دستاوردی را بهدنبال داشته است که هنوز مدافعانی دارد. سیاستی که تاثیرش از بازار خودرو گرفته تا ارز کاملا مشهود است. امروز در پرونده باشگاه اقتصاددانان با استفاده از نظر کارشناسان و فعالان اقتصادی، به بررسی این موضوع پرچالش پرداختهایم.