مرزشکنی تا کجا؟
در حالت کلی قیمت سهم به صورت یک باره صعود یا نزول نمیکند و معمولا بهصورت پلکانی بالا یا پایین میرود. زمانی که احساس شود قیمتها بیش از ارزش ذاتیشان رشد کردهاند و از طرفی سرمایهگذاران اقدام به فروش سهام خود میکنند آن زمان است که شاخص دوران استراحت را میگذراند تا قیمتها اصلاح شود. به طورکلی اصلاح میتواند یک حرکت نزولی در روند صعودی یا یک حرکت صعودی در یکروند نزولی باشد، اما در بیشتر مواقع منظور از اصلاح، کاهش نسبی قیمتها در یکروند صعودی است. در همین راستا عده زیادی سهامدار نسبت به موضوع اصلاح قیمتها دغدغه دارند و حساسیت زیادی به این موضوع نشان میدهند که نگرانی بجا و درستی است. فکرش را بکنید به صورت ناگهانی بازار سرمایه با خیل عظیم نقدینگی روبهرو شده است درواقع پولهای سرگردان به این دلیل که بازاری برای جذب آن وجود ندارد بدون هیچ توجیهی روانه بازار سرمایه شدهاند، بازاری که تجربه مواجهه با این سیل نقدینگی را هرگز نداشته در کمتراز چند ماه چنان غافلگیر شد که روند عرضه و تقاضا را وارد فاز جدید وکارشناسان بازار را متحیر کرد. نوسانات روزانهای که در بازار سرمایه اتفاق میافتد نشان میدهد که نمیتوان اعتماد چندانی به تحلیلهای کارشناسان و پیشبینیهای آنان کرد زیرا ارتباط منطقی و بنیادی میان وضعیت عملیاتی، سود و زیان شرکتها و قیمتها وجود ندارد از اینرو بازار درگیر التهابات جدیدی شده است. با اینکه بازار سرمایه روزهایی طلایی را میگذراند، اما نباید از این واقعیت غافل شد که در این شرایط اگر چند روز نقدینگی وارد بورس نشود، ممکن است سرنوشت این بازاربه شکل دیگری رقم بخورد و بحران حبابی که همه در مورد آن صحبت میکنند اتفاق بیفتد.
اما در حال حاضر حمایت دولت از هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه و نبود بازارهای موازی و رقیب باعث شده فعلا بازار به سمت حبابی بودن پیش نرود. اگرچه این عوامل به تنهایی نمیتواند جلوی ترکیدن حباب بورس را بگیرد. این روزها سهامداران از اصلاح قیمتها و زمان رخداد آن صحبت میکنند و پرواضح است که اصلاح قیمتها در نهایت انجام میشود. بنابراین تا زمانی که ارتباط منطقی میان قیمت سهام و ارزش ذاتی آن وجود نداشته باشد و سرعت و استمرار در رشد شاخص ادامه داشته باشد احتمال اصلاح شدیدتر قیمتها وجود دارد.
بازدهی و سوددهی بازارهای موازی
افزایش سوددهی در بازارهای ارز، طلا، مسکن و خودرو میتواند تا حد زیادی باعث خروج سرمایهگذاران از بورس و چرخش نقدینگی به سمت این بازارها شود. انتظارات تورمینیز یکی از عواملی است که در نهایت به اصلاح قیمتها منجر میشود. پیشبینی عبور شاخص از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد نیز ناشی ازهمین انتظارات تورمی است. از این رو با توجه به این رویکرد تورمی حاکم در جامعه و رشد سایر بازارها به واسطه انتظارات تورمی شاهد نوسان سنگینی در بورس خواهیم بود و از آنجا که بعید به نظر میرسد رشد قیمت دلار و طلا متوقف شود، امکان هرگونه ریزشی در بازار سرمایه وجود دارد.
روند صعودی قدرت خرید فعالان بازارسرمایه نیز میتواند تغییراتی را در این بازار به وجود آورد. در حقیقت تورم از بازار سرمایه به بازارهای دیگر سرایت میکند و همین روند افزایش قدرت خرید بدون پشتوانه در بازار سرمایه منجربه تورم بزرگتری در جامعه میشود. به عنوان مثال قدرت خرید فعالان بازار سرمایه از ۱۰۰ واحد به ۳۰۰ واحد رسیده بدون اینکه اثر عملیاتی مثبتی در وضعیت شرکتها یا حتی سرمایهگذاران اتفاق افتاده باشد. انتظارات تورمی قابلیت سرایت به بازارهای دیگر را هم دارد و در نهایت منجر به افزایش قیمتها در سطح جامعه میشود.
بنابراین افزایش قدرت خرید در جامعه که به واسطه سودهای بدون حساب در بورس رقم خورده میتواند در نهایت وضعیت بورس را به خطر بیندازد. مگر اینکه سرعت اصلاح قیمت شدت بیشتری پیدا کند. اگر چه اصلاح قیمت از ابتدای سال ۹۹ اتفاق افتاد وقیمت برخی سهمها تعدیل شد و حتی چند شرکت حمل و نقلی قیمت سهام خود را تعدیل کردند، اما به نظرمیرسد تا پایان نیمه اول سال اصلاح قیمت جدی اتفاق میافتد و اغلب سهامداران منتظر این اصلاح قیمتها هستند. در این میان عدهای زمان آن را به سیاستهای دولت و مناسبتهای خاص دیگری ربط میدهند، اما نکته مهم این است که اصلاح هر چه زودتر انجام شود.