قراردادهای خارجی در فوتبال
حوزه ورزش به دلایل مختلفی نظیر ضعف شدید در درآمدزایی و بهرهگیری از پتانسیلهای مرسوم در دنیا، حضور کوتاهمدت مدیران و مشخص نبودن مسوولیت و عواقب تصمیمگیریها، کماکان شاهد ولخرجیهای غیرمنطقی بوده و در بر همان پاشنه سابق میگردد. موضوعی که قاعدتا منحصر به مربیان نبوده و در بحث بازیکن نیز هر ساله شاهد حضور بازیکنان بیکیفیتی هستیم که بهجای واکاوی چگونگی جذب آنها و بازخواست مدیران، به ابزار طعن و کُری هواداران بدل میشوند و سطح پیگیری در همین حد مبتذل باقی میماند!
در گزارش اخیر AFC عنوان شده در لیگ ایران ۵۹۲ بازیکن در ۱۶ باشگاه فوتبال شاغل هستند که از این تعداد بازیکن ۹۲ درصد را بازیکنان ایرانی و ۸ درصد باقیمانده را خارجیها تشکیل میدهند. جالب است که در این گزارش صراحتا اعلام شده که ارزیابیها نشان میدهد قرارداد بازیکنان و دستمزدها در لیگ ایران حرفهای و استاندارد نیستند. موضوعی که برای کارشناسان و ناظران داخلی نیز امری بدیع و غیرمترقبه نبوده و سیل شکایتهای ارسالی به فدراسیون فوتبال، نشانه نقصی جدی در پروسه حرفهای شدن فوتبال ما (و البته که سایر رشتههای ورزشی) است. آنچه فراموش شده این است که حرفهای شدن فقط شکل نیست، بلکه بخش اصلی آن، محتوا است.
مسالهای که در حال حاضر ذهن بخش زیادی از جامعه را درگیر خود کرده است، قرارداد آقای استراماچونی، سرمربی باشگاه استقلال است. او که دو هفته پیش در یک اقدامی ناگهانی ایران را ترک کرد، از بدعهدی مدیران باشگاه گله میکند و ادعا دارد که باشگاه با این رفتارهای غیرحرفهای به اعتبار او لطمه وارد کرده است. این صحبتها باعث شد تا فشار هواداران بیشتر شود و از شخص وزیر ورزش، آقای سلطانیفر گرفته تا معاون سیاسی وزیر خارجه یعنی آقای عراقچی مستقیما به این قضیه ورود کنند. مسوولان اذعان دارند که به علت وجود تحریمها امکان پرداخت پول به آسانی فراهم نیست. از طرفی منتقدان داخلی مدعی هستند که قبل از تنظیم قرارداد مسوولان به این قضیه آگاه بودند و طرح اینگونه مسائل بسیار عجیب است.
باشگاه اقتصاددانان در پرونده امروز خود به موضوع قراردادهای مربیان و ورزشکاران داخلی و خارجی پرداخته و این نکته را زیر ذرهبین خود قرار داده است که دلیل این حجم اتلاف منابع در ورزش چه بوده و چرا با وجود افزایش قیمت ارز، کماکان مدیران ورزشی از کیسه خلیفه میبخشند! باید توجه داشت که اقتصاد ورزش به استفاده از تئوریهای اقتصادی برای تحلیل فعالیتهای ورزشی اطلاق میشود یا به بیان دقیقتر اقتصاد ورزش به ارزیابی مسائل و الگوهای تخصیص بهینه منابع در سه بخش عملکرد ورزش، تولیدات ورزش و توسعه ورزش میپردازد. صنعت ورزش به مجموعه فعالیتهای مرتبط با تولید، مبادله و بازاریابی کالاها و خدمات ورزشی گفته میشود که در ارتقای ارزش افزوده نقش داشته باشند. ورزش در بودجه خانوار و مخارج دولت در کشورهای توسعهیافته سهم قابلتوجهی دارد؛ همچنین در دهههای گذشته در کشورهای در حال توسعه نیز سهم ورزش در مخارج خانوار و بودجه دولت افزایش پیدا کرده است که نشاندهنده اهمیت و تمایل ترجیحات افراد به سمت ورزش است.