همه سناریوهای ممکن
انتخابات امروز سومین انتخابات در ۶ سال اخیر در بریتانیاست و نتیجه آن عمدتا بر برنامه جدایی این کشور از اتحادیه اروپا اثر خواهد گذاشت. ژوئن سال ۲۰۱۶ بریتانیاییها در همهپرسی درباره ماندن یا جدایی از اتحادیه اروپا حضور پیدا کردند و به جدایی رای دادند. از آن زمان تاکنون هیچچیز ساده نبوده است. قرار بود انگلستان ۳۱ مارس سالجاری رسما از اتحادیه اروپا خارج شود، اما به علل مختلف این اتفاق رخ نداد و خانم ترزا مینخستوزیر قبلی انگلستان مجبور به استعفا شد. برنامهای که او برای جدایی ارائه کرد و حاصل مذاکره دوساله با اتحادیه اروپا بود، نقاط ضعف متعددی داشت و به تصویب پارلمان انگلستان نرسید. حاصل طی شدن این راه پر فراز و نشیب، به ستوه آمدن مردم و ایجاد نارضایتی و لطمات اقتصادی به انگلستان بوده است. بسیاری از کسانی که سال ۲۰۱۶ به جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا رای دادند، اکنون تغییر عقیده داده و بسیاری از آنها گرایش سیاسی خود را تغییر دادهاند.
حالا این پرسش مطرح است که پس از انتخابات امروز چه بر سر برنامه جدایی خواهد آمد؟ نخستین سناریو، پیروزی قاطع حزب محافظهکار است. نظرسنجیها نشان میدهد حزب یادشده به رهبری بوریس جانسون به پیروزی قاطع دست پیدا خواهد کرد. او شهردار پیشین لندن و یک سیاستمدار مشهور است. جانسون تابستان امسال هنگامی که به نخستوزیری رسید اعلام کرد درباره برنامه جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا بار دیگر با اتحادیه مذاکره خواهد کرد. اما پس از مذاکره برنامهای که به پارلمان ارائه داد، تصویب نشد. اگر حزب محافظهکار در انتخابات امروز پیروز شود لایحه توافق جدایی را به پارلمان ارائه خواهد کرد و با توجه به در اکثریت بودن حزب محافظهکار، احتمالا این برنامه تصویب خواهد شد.
اما سپس آقای جانسون تا دسامبر سال آینده فرصت دارد تا درباره پیمان تجاری انگلستان با اتحادیه اروپا مذاکره کند. در این مدت که «دوره گذار» نامیده میشود یعنی یک سال آینده، تمامی قوانین کنونی رعایت خواهد شد اما طی کردن مراحل رسیدن به توافق و پیمان تجاری بسیار دشوار است. این به آن معناست که تصویب لایحه جدایی در پارلمان انگلستان و داشتن اکثریت در پارلمان، خروج بدون برنامه از اتحادیه اروپا و قرار گرفتن تحت قوانین و تعرفههای سازمان تجارتجهانی منتفی نیست. در واقع تصویب برنامه جدایی صرفا مرحله نخست است. مرحله دوم بسیار مهمتر است و فورا پس از جدایی آغاز میشود. احتمالا اکثر مردم انگلستان نمیدانند که جدایی مرحله اول از یک فرآیند دو مرحلهای است.
سناریوی دوم، کسب اکثریت کرسیها در پارلمان، اما دست نیافتن به اکثریت قاطع است. پس از انتخابات زودهنگام سال ۲۰۱۷ حزب محافظهکار تنها با ائتلاف با حزب DUP ایرلند شمالی به اکثریت رسید اما این حزب علیه لایحه جدایی رای داد و بعید است، اینبار از آن حمایت کند. از سوی دیگر محبوبیت جانسون خارج انگلستان از زمانی که نخستوزیر شده کاهش یافته است زیرا مردم اسکاتلند و ایرلند که عموما خواستار باقی ماندن در اتحادیه اروپا هستند معتقدند از سوی دولت انگلستان نادیده گرفته شدهاند. تنها گزینه دیگر، ائتلاف با حزب برگزیت است اما بعید است این حزب بیش از دو کرسی بهدست آورد. تمام دیگر احزاب احتمال کار کردن با حزب محافظهکار را منتفی میدانند و بهویژه در حوزه برگزیت آنها اهداف متضادی را دنبال میکنند در نتیجه احتمال ائتلاف وجود ندارد. به این ترتیب در این سناریو جانسون همچنان بهعنوان رئیس یک دولت اقلیت به کار ادامه خواهد داد اما با همان کابوسی مواجه است که در چند ماه گذشته مواجه بوده یعنی ناتوانی در به تصویب رساندن برنامههایش.
سومین سناریو پیروزی قاطع حزب کارگر است. در حوزه برگزیت حزب کارگر مایل است حزبی معقول بهنظر برسد. در مانیفست این حزب آمده است، ظرف سه ماه پس از کسب قدرت، بر سر پیمان جدایی با اتحادیه اروپا مذاکره خواهد کرد و به پیمانی که شامل ارتباطهای نزدیکتر با این اتحادیه و اتحادیه گمرکی است، دست خواهد یافت. سه ماه پس از آن، یک همهپرسی بر سر این توافق جدید یا لغو برگزیت بهطور کامل، برگزار خواهد کرد. تحلیلگران معتقدند این برنامه تا اندازهای مبهم است و نیز اجرای آن سبب میشود برای مدتی نسبتا طولانی کشور گرفتار موضوع جدایی از اتحادیه اروپا باقی بماند و این چیزی نیست که رایدهندگان انگلیسی به آن علاقه داشته باشند. البته برنامه ارائه شده ازسوی حزب کارگر سبب روندی از جدایی میشود که آن را «جدایی نرم» مینامند. حتی اگر در نهایت جدایی رخ ندهد خواست مردم در همهپرسی این بوده و این یک نتیجه قابلقبول خواهد بود. میزان محبوبیت آقای کوربین بالا نیست و نیز برنامه حزب کارگر برای جدایی یا لغو برنامه برگزیت ابهامهایی دارد اما یک موضوع مهم درباره انتخاباتها در انگلستان نتیجه غیرمنتظره آنهاست. در سال ۲۰۱۷ جایگاه حزب کارگر چندان خوب به نظر نمیرسید اما نتیجه انتخابات به نفع این حزب رقم خورد. آقای کوربین توانایی بسیج رایدهندگان طرفدار حزب کارگر را دارد.
سناریوی بعدی این است که حزب کارگر مجبور شود ائتلاف تشکیل دهد. اگر آرای حزب کارگر بالاتر باشد. اما اکثریت مطلق را کسب نکند، مجبور است با احزاب دیگر ائتلاف کند. مخالفت با برگزیت و لزوم انجام همهپرسی دوم، زمینههای لازم برای ائتلاف حزب کارگر با حزب سبزها، لیبرالدموکرات یا حزب ملی اسکاتلند را فراهم میکند. البته برخی احزاب ممکن است پافشاری کنند که برای ائتلاف با حزب کارگر آقای کوربین باید از رهبری حزب کارگر کنارهگیری کند. هدف اصلی این احزاب یکپارچگی بریتانیا و باقیماندن در اتحادیه اروپاست و حزب کارگر باید برنامهای مشخص برای تحقق این هدف داشته باشد.
و یک نکته مهم دیگر که مردم باید به آن توجه کنند این است که انتخابات امروز تنها یک مرحله از حرکت بریتانیا در مسیر رفع ابهامهاست. نتیجه انتخابات هرچه باشد دولت جدید باید مسیری طولانی را برای مشخص کردن سرنوشت برنامه جدایی طی کند و بدون شک بحرانهای جدید رخ خواهد داد. در جو سیاسی کنونی پیشبینی آنچه رخ خواهد داد دشوارتر است: از یکسو مردم طی سه سال اخیر با مشکلات پیشرو برای جدایی آشنا شدهاند و از سوی دیگر بر چنددستگی آرا افزوده شده زیرا فضای مبهمی است. مشخص نیست پارلمان بعدی در برابر برنامه پیشنهاد شده از سوی دولت جدید چه واکنشی نشان خواهد داد.