مختصات آموزش استاندارد
مثالی که از سوی این کمیته به آن اشاره شده تحقیقات این سه نفر درباره بحران آموزش است. آنها به این نتیجه رسیدند که فراهم کردن متون آموزشی بدون استفاده از روش آموزشی بهتر به خودی خود به کودکان کمک نمیکند تا مطالب بیشتری در مدرسه بیاموزند. آقای کریمر نخستین بار در اواسط دهه ۱۹۹۰ تحقیقات میدانی را در کنیا آغاز کرد تا ریشههای مشکلات را درک کند. آقای بانرجی و خانم دوفلو نیز تحقیقات مشابهی را در دو شهر هند یعنی بمبئی و وادودارا انجام دادند. این تحقیقات میدانی اکنون به روش استاندارد در اقتصاد توسعه تبدیل شده است. رویکرد آنها شبیه رویکردهایی است که در آزمایشهای کلینیکی برای یک داروی جدید مورد استفاده قرار میگیرد اما آنها، هم در این باره که آیا یک سیاستگذاری خاص اثرگذار است یا نه، آزمایش انجام دادند و هم سعی کردند علت اثرگذاری را پیدا کنند.
آنها برای این منظور از اقتصاد رفتاری و نظریه قرارداد استفاده کردند. ورود اقتصاددانها به تحقیقات میدانی، سعی و خطا و یافتن روشهای عملی برای تغییر وضعیت زندگی میلیونها نفر از فقیرترین انسانها، یک تحول مثبت است و توجه آکادمی سلطنتی علوم سوئد به این رویکرد سبب خواهد شد تعداد بیشتری از اقتصاددانها در آینده بر یافتن راههای موثر برای درک و حل مشکلات بشر تمرکز کنند. آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام کرد: «کارهای این سه اقتصاددان نشان داد چطور میتوان با فقر از طریق تجزیه آن به سوالات کوچکتر و دقیقتر در حوزههایی نظیر آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی مبارزه کرد و این تلاشها حل مسائل را آسان کرده است.»
نتیجه تحقیقات این سه نفر گسترهای وسیع را پوشش میدهد: از کمک به کودک دبستانی در هند از طریق آموزش صحیح و کاربردی تا تشویق دولتها در سراسر جهان به افزایش بودجه برای مبارزه با بیماریها. خانم دوفلو میگوید: «رویکرد ما این است که تلاش میکنیم مشکلات را به اجزای تشکیلدهنده آن تجزیه کنیم و با روشهای علمی به حل این اجزا بپردازیم.» یکی از جنبههای مهم تحقیقاتی این سه اقتصاددان این است که اکنون مشخص شده راهحلهای کنونی و به ظاهر موثر، اثر مورد نظر را در بر ندارند. این به آن معناست که در روشهای درک مساله و حل آن باید تغییراتی به وجود آید. برای مثال این باور وجود داشته که ارائه رایگان متون درسی و غذا کمک بزرگی به دانشآموزان برای یادگیری خواهد بود، اما اکنون مشخص شده که تاثیر این اقدامات کم است.
در مقابل، کمک هدفمند به دانشآموزان ضعیف اثرات بزرگی در بالا بردن سطح کلی آموزش دارد. همچنین در تحقیقی دیگر مشخص شد تدابیر اغلب نادیده گرفته شده نظیر تنظیم درجه حرارت محیط آموزش به یادگیری دانشآموزان کمک فراوانی میکند. تحقیقات میدانی و آزمونهایی که انجام شده به ۶۰ میلیون کودک در هند و کنیا کمک کرده و تواناییهای خواندن و محاسبات ریاضی را در دبستانها بالا برده است.
نکته مهم دیگر این است که تحقیقات این اقتصاددانها نشان میدهد درباره اهمیت دو عامل در رفع فقر یعنی کمکهای خارجی و تجارت آزاد با کشورهای فقیر، اغراق شده است. سازمان ملل تخمین زده از سال ۲۰۰۰ تا کنون فقر در جهان به کمتر از نصف کاهش یافته اما در کشورهای در حال توسعه از هر ۱۰ نفر یک نفر هنوز هم با کمتر از ۹/ ۱ دلار در روز زندگی میکند. در بخشهایی از آفریقا این نسبت به ۴۲ درصد افزایش مییابد. این آمارها به وضوح نشان میدهد تلاشهایی که تاکنون برای رفع فقر صورت گرفته کافی نبوده اما نکته مهمتر این است که بهنظر میرسد تلاشها در مسیر درست و موثر انجام نشده است.
تحقیقات میدانی و آزمونهای عملی یعنی روش اقتصاددانهایی که امسال جایزه نوبل را در رشته اقتصاد به دست آوردند، راه را برای درک بهتر مشکلات مختلف و حل آنها هموار میکند. این تحقیقات نهتنها ثابت میکند روشهای موثر برای غلبه بر فقر و بیماریها در اقتصادهای فقیر و در حال توسعه وجود دارد؛ بلکه نشان میدهد برخی تصورات درباره روشهای غلبه بر مشکلات یاد شده اشتباه بودهاند و باید کنار گذاشته شوند. اصلاح دیدگاهها و مطرح شدن احتمال اشتباه بودن باورهای جاافتاده نتیجهای بسیار ارزشمند از تحقیقات میدانی اقتصاددانان یاد شده است.
در واقع این پرسش مطرح است که آیا در حوزههای دیگر نیز چنین باورهای اشتباهی وجود دارد؟ شاید دلیل حل نشدن بسیاری از مشکلات کنونی اقتصاد جهان فقدان درک صحیح مشکل است. یک جنبه مهم روش و رویکرد این سه اقتصاددان، طرح سوالات درست و شفاف کردن محتوای مشکلات است. ضروری است در حوزههای دیگر دانش بشری بهویژه حوزههایی که راهحلهای کنونی به نتیجه نرسیدهاند از روشهای تجربی و تحقیقات میدانی همراه با نظریههای علمی بهره برده شود. به این ترتیب، معرفی رویکرد جدید به حل مساله یک جنبه مهم دیگر از تحقیقات سه اقتصاددان برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال جاری است.
البته برای اثرگذار بودن رویکرد ارائه شده از سوی این سه نفر ضروری است دانشمندان دیگر حوزههای علمی از این رویکرد تجربهگرا و تحقیقات میدانی بهره ببرند. در چند دهه اخیر برندگان جوایز نوبل به دستاوردهای بزرگی دست یافتهاند و آن را در اختیار همگان قرار دادهاند. حوزههایی نظیر اقتصاد رفتاری سالها است مورد توجه است و تحقیقات نظری درباره آن انجام میشود، اما میزان بهرهگیری از نتایج این تحقیقات در رفع مسائل جهان کافی نیست. دستاورد مهم سه اقتصاددانی که امسال جایزه نوبل را در رشته اقتصاد دریافت کردند اثبات اثرگذاری بالای روشهای مسالهمحور است.
ارسال نظر