پیشتاز همه بازارها

با توجه به رشدی که در قیمت دلار از محدوده ۳۸۰۰ تومان تا محدوده ۱۴۵۰۰ تومان داشتیم، باید کم‌کم شاهد دو اتفاق باشیم. یکی بحث به روز شدن دارایی‌های شرکت‌ها با قیمت جدید ارز و رسیدن قیمت سهام شرکت‌ها به ارزش واقعی آن بر اساس ارزش روز دارایی‌ها است. چرا که در بازار سرمایه شرکت‌ها عموما بر اساس میزان سودشان ارزش‌گذاری می‌شوند، در حالی که به دارایی‌های آنها اهمیتی داده نمی‌شود. هر چند این دیدگاه، یک رویه غلط در بازار به حساب می‌آید، ولی بیشتر سرمایه‌گذاران از آن تبعیت می‌کنند و همین عامل موجب شده که بسیاری از شرکت‌ها پایین تر از ارزش ذاتی شان معامله شوند. از طرفی در بحث‌های مربوط به فروش شرکت‌ها نیز شاهد دو اتفاق مهم هستیم؛ شرکت‌هایی که محصولاتشان را در بازار داخلی به فروش می‌رسانند، به دلیل افزایش نرخ فروش، حاشیه سودشان نسبت به گذشته بهتر شده که همین موضوع موجب افزایش سود هر سهم برای شرکت‌ها شده است.

درخصوص شرکت‌هایی که صادرات محور هستند، افزایش نرخ ارز موجب افزایش نرخ فروش (به دلیل تسعیر ارز با دلار بازار آزاد) و افزایش سودآوری این شرکت‌ها شده است. از طرفی در شرکت‌هایی که موظف به عرضه بخشی از محصولات خود در بورس کالا هستند، نیز افزایش قیمت پایه محصولات رخ داده که این موضوع نیز به نفع شرکت‌ها خواهد بود. بنابراین در سال جاری به لحاظ سود آوری، شاهد اتفاق مثبتی در شرکت‌ها هستیم که همین موضوع می‌تواند زمینه‌ساز رشد بازار سرمایه شود.

از دیگر متغیرهای مهم اثرگذار بر بازار سرمایه در شرایط فعلی، وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور است. از آنجا که اقتصاد ایران یک اقتصاد تک‌محصولی و به شدت به نفت وابسته است، تحریم آن می‌تواند اثرات جبران‌ناپذیری بر کشور وارد کند. چرا که در حال حاضر عمده‌ترین درآمد دولت نفت است و هرچه از میزان فروش نفت کاسته شود، یعنی درآمد دولت کمتر شده و دولت نیز مجبور است بودجه عمرانی و هزینه‌های جاری خود را کاهش دهد و به لحاظ اقتصادی کشور وارد تنگنای بیشتری می‌شود و به‌رغم کاهش رشد اقتصادی کشور، دولت برای جبران کسری بودجه مجبور است دست به دامن مالیات یا حذف تامین برخی از کالاهای اساسی و دارو شود. بنابراین با فرض کاهش درآمدهای نفتی به سادگی می‌توان گفت که فشار بر صنایع داخلی با هدف افزایش درآمدهای دولت نیز افزایش می‌یابد.

در بعد سیاسی نیز هر روزه شاهد انتشار خبرهای متفاوتی بین ایران، آمریکا و ۵ کشور اروپایی هستیم که بازار سرمایه هم به شدت از این اخبار تاثیر می‌پذیرد و هیجاناتی را در این بازار رقم می‌زند که علت این هیجانات را می‌توان به تفکرات سرمایه‌گذاران نسبت داد. معمولا سرمایه‌گذاران کوتاه مدتی که بر اساس جو بازار معامله می‌کنند، واکنش بیش از حدی به این اخبار نشان داده و موجب ایجاد نوسانات شدید بر بازار می‌شوند. بنابراین تا زمانی که شاهد خبرهایی از این دست در بازار هستیم، می‌توان فضای بازار سرمایه را همراه با نوسانات بسیار دانست. ولی آنچه مشهود است، به نظر برتری بازار سرمایه نسبت به بازارهای رقیب در یک سال آینده است، مگر اینکه شاهد اتفاق خاصی در حوزه سیاسی باشیم که می‌توان آن را به دو دسته خبر خوب و خبر بد تقسیم کرد.

اگر خبرهای منتشر شده از نوع خوب باشد، باید رفته‌رفته شاهد اقبال به بازار سرمایه توسط سرمایه‌گذاران و عموم مردم و از طرفی کاهش قیمت دلار و عدم توجه به بازار‌های موازی دیگر بود. اگر هم شاهد اخبار بد باشیم، باید به فکر افزایش قیمت دلار و به تبع آن افزایش تورم بود که زمینه تورمی و از طرفی افزایش قیمت دلار، می‌تواند قیمت اوراق بهادار را نیز دستخوش تغییرات فراوانی کند. چرا که عموما بورس تهران تورم محور است و در زمانی که شاهد افزایش قیمت ارز و از طرفی تورم هستیم، باید انتظار رشد قیمت سهام شرکت‌ها را با یک فاز تاخیر داشت. پس با توجه به بحث‌های مطرح شده و با توجه به یک فضای متعادل در حوزه اقتصادی و سیاسی، سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه با دید میان مدت، می‌تواند بخشی از پرتفوی سرمایه‌گذاران را تشکیل دهد.