پارلمان تهران در ۵ تابلو
اولین دوره شورای شهر تهران در آتش رقابتهای سنگین و غیرمسوولانه دو جریان اصلی اصلاحطلبان خاکستر شد و دود آن به چشم شهروندان تهران رفت. دوره دوم در عکسالعمل شهروندان به ناکامی دوره اول، روی دیگر مسوولیتگریزی روی صحنه رفت و در سکوت و خاموشی مطلق، امور شهر را به معجزه هزاره سوم سپرد و کوچکترین نقشی در حوزه سیاستگذاری و هدایت برنامههای کلان شهری به عهده نگرفت و بهجای نظارت بر عملکرد شهردار تهران، نظارهگر راضی و پرشوق بالا رفتن شهردار از نردبان ترقی شهرداری شد. در دوره سوم هرچند که شورا از یکدستی دور اول و دوم خارج شد و با ورود ورزشکاران قدرت فیزیکی آن افزایش یافت، ولی عملا شورا در حاشیه شهرداری به نفس کشیدن برای تداوم حیات خود ادامه داد و هیچ گامی برای شادابی و ارتقای قابلیت زیستی شهر تهران برنداشت. دور چهارم وزن قهرمانان ورزشی در آن افزایش یافت و شورا بازهم در تکرار روزمرگی بیشتر فرسوده شد. تنها هنر شورای دوم تا پنجم حاکم کردن سردار خلبان بر سرنوشت شهر تهران بود که ویژگی اصلی آن عدم شفافیت، عدم قابلیت حسابرسی، عدم قابلیت تفریغ بودجه، گم شدن ارقام بزرگ و اوجگیری حرفها و حدیثها در مورد بذل و بخششها و واگذاریهای سخاوتمندانه اموال شهری به صاحبان ژنهای برتر بود.
دوره پنجم به لحاظ ترکیب اعضا و ساختار آن شباهت زیادی با دوره اول دارد. اصلاحطلبان و اعتدالیون برآن مسلط هستند و همانند دوره اول دعواها و رقابتهای درون گروهی در آن بهشدت نمایان است. در انتخاب شهردار صفبندیهای جناحی حرف اول را میزند. در آنچه مربوط به وظایف اصلی شورا که تقسیمسازی و قانونگذاری در حوزه مدیریت فرهنگی، اجتماعی، رفاهی، فنی، بهداشتی، زیست محیطی و اقتصادی شهر تهران است تحرکی از اعضای محترم شورای شهر تهران مشاهده نمیشود و در حوزه نظارت بر فعالیت و عملکرد شهرداری نیز شورای شهر تهران عملا ساز و کار مناسبی که شهرداری را بهطور نظاممند در مسیر شفافیت، حسابرسی، حاکمیت قانون، فسادزدایی، پاکدستی، کارآمدی، عدم تبعیض و اجرای عدالت شهری قرار دهد، تعریف و به اجرا نگذاشته است. شورای شهر هنوز به این بلوغ و باور نرسیده است که مطابق قوانین مصوب و ازجمله قانون اساسی، یک نهاد مستقل، تصمیمساز و ناظر بر حسن اجرای تصمیمات خود توسط دستگاههای ذیربط و ازجمله شهرداری است. به نظر میرسد که اعضای محترم شورای شهر به مفاد قانون اساسی (فصل هفتم) و نه قانون تشکیلات، اختیارات و وظایف شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب خرداد ۷۵ توجه ندارند و به نظر میرسد این نهاد بسیار ارزشمند مدنی که از اختیارات زیادی در اعمال حکمرانی مطلوب شهری و نمایندگی اراده مردم در نحوه تعیین سرنوشت خود در محدوده مدیریت شهری برخوردار است، توسط اعضای شورای شهر در جایگاه واقعی خود مورد توجه قرار نگرفته و فراتر از آن مورد بیمهری قرار گرفته است. شهروندان تهرانی در یک کارزار آزاد انتخاباتی که بدون نظارت شورای نگهبان انجام میگیرد با هوشمندی و آگاهی به مسوولیت اجتماعی خود به لیست ائتلاف اصلاحطلبان رأی دادند. اعتماد و اقبال عمومی شهروندان تهران، در دوره پنجم شورای شهر تهران سرمایه معنوی بیبدیلی را در اختیار این شورا قرارداد تا اعضای آن با اتکا به این گنجینه ارزشمند اراده شهروندان را در اعمال حکمرانی مطلوب شهری جامه عمل بپوشانند. وظیفه اصلی شورای شهر فراهم کردن زمینه مشارکت فعال و سازنده شهروندان تهرانی در اعمال حکمرانی مطلوب شهری است. حکمرانی مطلوب برپایه حاکمیت قانون، مشارکت فعال و سازنده شهروندان در زندگی اجتماعی، شفافیت، قابلیت حسابرسی عملکرد مسوولان و کارگزاران مدیریت اجتماعی، احترام و رعایت حقوقی شهروندی است. هدف از اعمال حکمرانی مطلوب تأمین و تضمین بنیادیترین حق انسان در زندگی اجتماعی یعنی حق حیات با کیفیت برای انسان است.
تامین حق حیات در جغرافیا و کالبد شهر مستلزم آگاهی به نیازهای مادی و معنوی انسان در زندگی اجتماعی در محدوده شهرهاست. حکمرانی مطلوب شهری پیوند ناگسستنی با توسعه پایدار شهری دارد. توسعه پایدار شهر بر بستر شناسایی نیازهای مادی و معنوی نسلهای فعلی و نسلهای آینده شکل میگیرد. نابودی محیط زیست شهری و ازجمله باغات و فضاهای تنفسی آن با الزامات توسعه پایدار سازگار نیست. شهر یک کالبد جغرافیایی بیروح و بیهویت نیست، بلکه شهر بهعنوان فضای عمومی امکان زندگی اجتماعی شهروندان دارای هویت و کرامت را میسر میسازد و خود دارای روح و منزلت است.
شهر شلخته و بیهویت و فاقد شأن و منزلت، شهروندان را در گرداب جرم و جنایت و بیماریهای روحی و اعتیاد و سردرگمی گرفتار میسازد. وجود شکاف طبقاتی و تقسیم شهر به شمال و جنوب و حاشیه و رواج تبعیض و بی عدالتی که بخشی از آن با ترویج فرهنگ سودا گری و فروش تراکم و هوای تنفسی شهر فراهم میشود با الزامات توسعه پایدار شهری ناسازگار است و شورای شهر بهعنوان پارلمان محلی باید با آفتها و آسیبهایی که بر بستر فرهنگ سوداگری و بیقانونی و بیعدالتی رشد میکند مقابله کرده و اولین وظیفه خود را طراحی الگوی مناسب توسعه پایدار شهری و چگونگی اجرای برنامه و سیاستهای مرتبط با آن بداند. شهردار تهران را بهعنوان بازوی اجرایی خود برپایه این الگو و معیار حکمرانی مطلوب شهری و توسعه پایدار شهر، انتخاب کرده و مأموریتهای مشخصی به وی محول کرده و بر حسن اجرای این مأموریت نظارت مستمر و هوشمند داشته باشد. شورای شهر در انجام این وظیفه و رسالت اصلی خود باید از مشارکت فعال و سازنده تک تک شهروندان، نخبگان، صاحب نظران، متفکران، اهلفن و دانشگاهیان سود ببرد. شهر آینه بزرگی است که شهروندان لحظه به لحظه زندگی اجتماعی خود را در آن مشاهده میکنند و در تعامل و داد و ستد مستمر با شهر بهعنوان روح و هویت بزرگ اجتماعی قرار دارند. از اینرو اعضای شورای شهر مسوولیت بسیار خطیری در پایداری حریم و حرمت شهر بهعنوان دستاورد تمدنی و فرهنگی زندگی اجتماعی بشر دارند. انتخاب شهردار یکی از آوردگاههای مهم پاسخگویی مسوولانه به این وظیفه خطیر اجتماعی است. معیارهای انتخاب شهردار بر بستر شناخت علمی از مفهوم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و جامعهشناختی از مفهوم مدرن شهر شکل میگیرد.
متأسفانه به نظر میرسد اعضای محترم شورای شهر در هیاهوی دستهبندیهای جناحی که عمدتا روی انتخاب شهردار متمرکز است مسیر خدمت مسوولانه و دلسوزانه به شهروندان را گم کردهاند و بیشتر در پی کسب امتیازات و پاداشهای منفعت طلبانه هستند. شورای شهر طرح جامعی برای ارتقای قابلیت زیستپذیری شهر تهران از جنبه اجتماعی، فرهنگی، رفاهی، زیست محیطی، امنیتی آن ندارد. از اینرو بسیار طبیعی است که وقت و انرژی خود را صرف روزمرگی و انتخاب شهردار را به بزرگترین چالش و دغدغه خود تبدیل کند و بر بستر مشکلاتی که به لحاظ صفبندیهای جناحی ایجاد کرده است، انتخاب شهردار به هر صورتی و قیمتی را برای خود موفقیت بزرگی تلقی کند. غافل از اینکه شهروندان تهرانی که با امید و آرزوهای زیادی اعضای شورای شهر را انتخاب کردهاند. انتخاب شهردار تهران را بیشتر دغدغه جناحهای مختلف درون خانواده اصلاحطلبان شورای شهر تلقی میکنند و خود را با این جنجالها غریبه میبینند. شورای شهر در یک حرکت غیرمنطقی و وارونه به جای ارائه طرح جامع حکمرانی مطلوب شهری و تعریف سیاستها و برنامههای اجرایی مناسب آن از نامزدهای شهرداری درخواست میکند که برنامههای خود را ارائه داده و به دفاع از آن بپردازند در حالی که شایسته آن است که شورای شهر برپایه طرح جامع حکمرانی مطلوب شهری سیاستها و برنامههای کلان شهرداری را تدوین و برپایه آن از نامزدها درخواست کند و سپس قابلیتها و تواناییهای خود را برای چگونگی اجرای طرح جامع و سیاستهای اجرایی مدرن، به شورای شهر نشان دهند و شورای شهر به ارزیابی این قابلیتها برپایه معیارهای عینی بپردازد. اگر شورای شهر چنین طرحی در اختیار داشت و معیارهای حکمرانی مطلوب را مدون میکرد، در آن صورت امکان نداشت که فرآیند انتخاب شهردار به یک ماراتن نفسگیر و زورآزمایی افراد تبدیل شود و دو نامزد نهایی که اختلاف زیادی به لحاظ دیدگاهها و تواناییهای فردی بین آنها وجود دارد، فاصله آنها به یک رای تنزل پیدا کند. طبیعی است که در فقدان طرح جامع و معیارهای عینی و شاخصهای علمی، فرآیند انتخاب شهردار به سطح رقابتهای جناحی اعضای شورای شهر تنزل پیدا میکند. شایسته است که اعضای محترم شورای شهر با احترام به آرای شهروندان تهرانی در انجام رسالت و وظیفه خطیر خود به عمق، گستره و ابعاد مختلف مسوولیت تاریخی خود عنایت بیشتری داشته باشند و هرچه سریعتر برای تدوین طرح جامع حکمرانی مطلوب شهری و الگوی توسعه پایدار شهر تهران با استفاده از قابلیتها و تواناییهای شهروندان تهرانی و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آنها و با دعوت از نخبگان و صاحبنظران و دانشگاهیان و متخصصان و کارشناسان همت گمارند.
بهعنوان یک شهروند، نگارنده لازم میداند دغدغههای خود را در این خصوص در معرض داوری شهروندان قراردهد.
۱. شهر یک جغرافیای فیزیکی و یک جسم و کالبد بیروح و بیهویت نیست. شهر یک محیط یکپارچه و بههم تنیده اجتماعی است که دارای هویت، منزلت و روح اجتماعی است.
۲. شهر محل تداوم حیات زندگی اجتماعی با نشاط و شاداب انسانی است.
۳. شورای شهر بهعنوان نهاد مستقل مدنی و پارلمان شهری باید خود را به علم روز در حوزه توسعه پایدار شهری و حکمرانی مطلوب مجهز کند.
۴. حکمرانی مطلوب شهری تنها برپایه مشارکت فعال و سازنده تک تک شهروندان میسر است.
۵. در فقدان عنصر همبستگی اجتماعی و عدالت نسلی و فرانسلی در شهر امنیت پایدار محقق نمیشود. شهر تهران در چنگال بیعدالتی و شکاف طبقاتی شمال و جنوب و حاشیه از نفس افتاده است.
۶. عدم شفافیت و عدم قابلیت حسابرسی عملکرد شهرداری تهران و نهادینه شدن فساد در کلیه لایههای فعالیت آن، تهران را به یک شهر بیدفاع و پرخطر تبدیل کرده است.
۷. سیمای شلخته و پر از زخم و چروک شهر که بر بستر بیعدالتی، سوداگری، غارتگری و شهرفروشی شکل گرفته و هزاران کودک خیابانی، معتاد، بیکار، کارتنخواب و خانهبدوش به تصویرهای پایدار آن تبدیل شده است، هیچ رغبتی برای دیدن آن در شهروندان ایجاد نمیکند. شورای شهر طرح و برنامهای برای زیباسازی سیمای آشفته و کابوسزده شهر تهران ندارد.
۸. بدون مشارکت فعال و سازنده شهروندان در تصمیمسازیها، اجرای تصمیمات و نظارت بر اجرای آنها، حکمرانی مطلوب شهر محقق نمیشود.
۹. در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی، مردم تهران فشارهای روحی زیادی متحمل میشوند. باید برنامههای اجتماعی و فرهنگی از قبیل برگزاری کنسرتها و موسیقی جمعی در محلهای عمومی از جمله خیابانها و مراکز عمومی گسترش پیدا کند و زیباسازی شهر در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی تقویت شود. طرح جامع و هادی شهر تهران با محوریت حفظ فضای سبز موجود بهویژه باغات و توسعه آن با اجرای پارک عمومی دور شهر در دستور کار جدی شورا قرار گیرد.
۱۰. شورای شهر در انتخاب شهردار تهران بیشتر تحت تاثیر صفبندیها و ملاحظات سیاسی قرار گرفته و سوابق سیاسی فرد در انتخاب وی بهعنوان شهردار تعیینکننده بوده است و به همین دلیل دعواهای سیاسی انرژی اصلی شهردار را به هدر داده است و مدیریت شهری زیرپای رقابتها و کشمکشهای سیاسی قربانی شده است. لازم است این رویکرد مورد تجدید نظر اساسی و جدی قرار گیرد و شهردار تهران از میان صاحبنظران مستقل انتخاب شود. به این منظور شورای شهر با دعوت از نخبگان شرایط و معیارها را مدون کرده و آن را در معرض داوری عمومی قرار دهد و سپس از داوطلبان واجد شرایط درخواست کند که حداقل با جمعآوری هزار امضا از استادان دانشگاه، صاحبنظران، اهالی فرهنگ و هنر خود را نامزد کند. ۱۰ نفری که دارای بالاترین امتیازهستند برای رایگیری مستقیم به شهروندان معرفی شوند. شورای شهر میتواند در مدت باقیمانده چگونگی انتخاب شهردار با رای مستقیم مردم را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و بهعنوان طرح تحقیقاتی آن را به مراکز علمی و پژوهشی بسپارد و حداقل بهصورت آزمایشی قبل از پایان دوره خود قابلیت اجرای آن را عملیاتی کند.
اگر شورای شهر رویکردها و ساختارها را تغییر ندهد، انتخاب شهردار و نحوه نظارت بر عملکرد وی صرفنظر از اینکه چه کسی این پست را اشغال کند، پاشنه آشیل شورای شهر خواهد بود و کارنامه هیچ دورهای بهتر از دورههای قبلی نخواهد بود و با توجه به کارنامههای غیرقابل دفاع ادوار مختلف شورای شهر رنگ خواهد باخت. از نظر نگارنده انتخاب شهردار یکی از وظایف حداقلی و ابتدایی شورای شهر است. شورای شهر یک پارلمان محلی برای تصمیمسازی در حوزه حکمرانی مطلوب شهری است و شورای شهر نباید خود را به سطح واسطه بین مردم و شهردار تنزل دهد. تا فرصت باقی است اعضای محترم شورای شهر نه برای نجات خود بلکه برای نجات یک نهاد مستقل مدنی صادقانه همت کنند. در غیر اینصورت تاریخ در مورد اعضای شورای شهر و خانواده سیاسی آنها بیرحمانه داوری خواهد کرد.
ارسال نظر