سه فرض اشتباه
چند هفته پیش وزیر خارجه آمریکا دوازده تقاضا از ایران مطرح کرد. این فهرست شبیه فهرست تمام اقداماتی است که ایران نمیخواهد انجام دهد، نه فهرستی از اقدامات که برای فراهم شدن زمینه مذاکره بین آمریکا و ایران لازم است. برای مثال در این فهرست از ایران خواسته شده است، سیاست خارجی خود را بهطور کامل تغییر دهد. اندکی قبل وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد یک هدف تحریمهای جدید به صفر رساندن صادرات نفت ایران است و از این طریق آمریکا قصد دارد ایران را به تغییر رفتار خود وادار کند. اما واقعیت این است که سیاستهایی که ترامپ و دولت آمریکا در قبال ایران اتخاذ کردهاند بر فرضیات نادرست بنا شده است.
نخستین فرض آن است که سیاستهای یادشده موثر هستند. این در حالی است که تعداد زیادی از کشورها اعلام کردهاند قصد ندارند تحریمهای جدید ایران را رعایت کنند و بزرگ ترین واردکنندگان نفت ایران راههایی برای محدود کردن تاثیر تحریمهای آمریکا خواهند یافت. از سوی دیگر، اعمال تحریم علیه برخی خریداران نفت ایران از جمله ترکیه به منافع آمریکا در خاورمیانه لطمه میزند. اعمال فشار بر ترکیه سبب خواهد شد آنکارا در سوریه با سیاستهای آمریکا همراهی نکند. هند نیز اعلام کرده تحریمهای یکجانبه علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد. این کشور قبلا هم راههای گوناگونی برای خرید نفت ایران یافته بود در نتیجه تحتتاثیر تحریمهای آمریکا قرار نگرفت؛ زیرا خرید خود را به روپیه انجام میداد. اگرچه این نوع روشها برای ایران ایده آل نیست، اما راهی برای تداوم فروش نفت و کاهش تاثیر تحریمهای آمریکاست. مسلما هند تنها کشوری نیست که تلاش خواهد کرد به روشهای مختلف به خرید نفت از ایران ادامه دهد و دلار را از روند این خریدها کنار گذارد. چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت از ایران کاملا آماده است خریدهای خود را به یوآن انجام دهد. این روش هم چین را از تحریمهای آمریکا دور نگه میدارد و هم به چین کمک میکند جایگاه یوآن را در مبادلات تجاری بینالمللی مستحکمتر کند. در نهایت این سوال مطرح میشود که ایران برای کاهش تاثیر تحریمها چند قرارداد میتواند امضا کند؟ باآنکه تحت تاثیر تحریمها از میزان صادرات نفت ایران کاسته خواهد شد، اما به صفر رساندن صادرات نفت ایران یا کاهش شدید آن غیر ممکن است.
دومین فرض اشتباه این است که سیاستهای اتخاذ شده از سوی دولت آمریکا علیه ایران سیاستهای خوبی هستند. این در حالی است که اعمال تحریمهای جدید اقتصادی علیه ایران اکنون یک قمار خطرناک است و ممکن است نتایج عکس به همراه داشته باشد. با آنکه هدف این تحریمها ایران است اما تحریمها هر کشوری که با ایران مبادله تجاری دارد را هدف قرار میدهد. شاید دولت آمریکا تصور کرده میتوان ترکیه یا هند را تحریم کرد و آنها هیچ واکنشی به این تحریمها نشان نخواهند داد. مسلما این فرض اشتباه است و کشورهایی که هدف تحریم قرار میگیرند، اقدامات تلافیجویانه انجام خواهند داد و این به زیان آمریکاست. همچنین ممکن است کشورهای یاد شده در ازای توقف مبادلات تجاری با ایران امتیازهایی از آمریکا طلب کنند. از سوی دیگر آمریکا باید شیوههای جایگزین برای رفع نیازهای کشورها ارائه کند. کشورهایی که با ایران روابط تجاری دارند اگر بخواهند به این مبادلات پایان دهند، باید نیازهای خود را در جای دیگر با شرایط بهتر تامین کنند. آیا آمریکا میتواند از خریداران نفت، گاز و محصولات پتروشیمی ایران بخواهد از خرید این کالاها اجتناب کنند و هیچ جایگزینی را معرفی نکند؟
نکته مهم دیگر این است که تهدیدهای آمریکا علیه کشورهایی که با ایران مبادلات تجاری خواهند داشت در حالی مطرح شده که کاخ سفید با شرکای تجاری خود در جنگ تجاری به سر میبرد. در واقع آمریکا با همسایهها، هم پیمانها و نزدیک ترین شرکای تجاری خود تنش تجاری دارد در چنین شرایطی مسلما شرکای تجاری آمریکا انگیزههای بالاتری برای رعایت نکردن خواستههای آمریکا در حوزه تحریم ایران دارند. برای مثال آمریکا علیه برخی از کالاهای صادراتی چین تعرفه تعیین کرده و قصد دارد تعرفههایی بر میزان بالاتر از کالاهای صادراتی این کشور اعمال کند. طبیعی است چین نیز اقدامات تلافیجویانهای انجام خواهد داد و تمایلی به اجرای درخواستهای آمریکا درباره ایران ندارد. بارها ثابت شده رویکردهای دولت آمریکا در عمل نتایج مورد نظر را در بر ندارند. درباره تاثیرگذاری سیاستهای دولت آمریکا علیه ایران در شرایطی که واشنگتن در مذاکرات تجاری با چین، اروپا و کانادا به توافق واقعی نرسید، تردیدهای جدی وجود دارد.
سومین فرض اشتباه این است که تحریمها میتواند ایران را به تغییر رفتار وادار کند. بر فرض محال اگر دیگر کشورها در اعمال تحریم علیه ایران با آمریکا همراه شوند بعید است فشار بر ایران این کشور را به تغییر سیاستهای خود وادار کند. برعکس، ایران اعلام کرد فعالیتهای هستهای اش را از سر خواهد گرفت و ممکن است اقدامات دیگری انجام دهد که به زیان منافع آمریکا باشد. نکته دیگری که در حوزه اعمال تحریم علیه ایران باید به آن توجه شود این است که افزایش فشارها سبب تقویت مواضع جناحهای تندرو در ایران میشود. این استدلال از سوی دولت آمریکا مطرح است که فشارهای اقتصادی سبب خواهد شد مردم به دولت فشار وارد کنند به درخواستهای آمریکا عمل کند اما این یک خیال خام و اشتباه است. دولت ایران هرچند اشتباهات متعددی در حوزه مدیریت کشور دارد، اما محال است مردم ایران در کنار آمریکا علیه دولت خود اقدام کنند. در عوض احتمال به حاشیه کشیده شدن جناحهای میانهرو وجود دارد. از سوی دیگر در سطح بینالمللی مشخص نیست، تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران چطور قرار است دیگر کشورها را با آمریکا همراه کند. دیگر امضاکنندگان پیمان هستهای سال ۲۰۱۵ معتقدند، اعمال تحریم اشتباه است و اعمال آن از سوی آمریکا، صرفا یک عامل دیگر اختلاف نظر بین آمریکا و شرکای تجاری این کشور است. مسلما تحریمهای آمریکا لطماتی به اقتصاد ایران وارد میکند، اما در این مسیر، فشار بر دیگر کشورها برای همراهی با آمریکا، چندان به نفع آمریکا نخواهد بود و سرمایه سیاسی این کشور را کاهش میدهد.
ارسال نظر