کارنامه ارزی و نظارتی
در حوزه نظارت باید گفت که در مجموع نسبت به سایر روسای کل، با توجه به عدم صدور مجوزهای بی مورد در دوره مدیریت خود و انجام کنترلهای بیشتر و کارهای زیربنایی مناسب، عملکرد مناسبی داشتهاند. با این حال حتی ایشان هم نتوانست برخورد قاطعی با مدیران موسسات و باعث و بانیهای آن داشته باشد و حتی شاهدیم که کماکان نیز پس از گذشت دوران مسوولیت هنوز بیان میشود که صحبتهایی وجود دارد که امکان طرح شدنش در جامعه وجود ندارد، موسساتی که به افراد صاحب نفوذی متصل بودند که در دوران قبل توانسته بودند پرفشار عمل کنند و مجوزهای متنوعی دریافت کنند. به واسطه همین مشکلات است که نمره قبولی را به ایشان میدهم و معتقدم بههر صورت توان مقاومت افراد نیز حدی دارد؛ هرچند که متاسفانه بانک مرکزی در رابطه با موسسات نتوانست از فشار اجتماعی بکاهد و به خوبی برای سپردهگذاران توضیح دهد که بانکها و موسسات نیز مانند هر نهاد دیگری امکان ورشکستگی دارند، نتیجه هم این شد که مشاهده کردیم مبالغی از جیب مردم به سپرده گذاران پرداخت شد.
در حوزه ارزی نیز باید اشاره کرد نظر بسیاری از کارشناسان با آنچه واقع شد متفاوت بود و این اعتقاد وجود دارد که ایشان میتوانست مقاومت بیشتری در قبال تصمیمات غیرکارشناسی داشته باشد. اگر توسط تیم اقتصادی دولت اجازه داده میشد که نرخ ارز با شیبی ملایم در چارچوب تورم طی سالهای گذشته تغییر یابد با نابسامانیهای اخیر مواجه نبودیم. هرچند گمان میرود ایشان نظرات کارشناسی بانک مرکزی را نیز مطرح میکردند؛ ولی مورد پذیرش مجموعه دولت قرار نمیگرفت.
در موضوع کنترل و هدایت نقدینگی نیز به نظر میرسد که بانک مرکزی نتوانسته عملکرد موفقی داشته باشد. این توقع از جایگاه ریاست بانک مرکزی میرود که تمام مسائل را صرفا از دید بانک مرکزی مورد بررسی قرار دهد. بهعنوان مثال امروزه بازارهای سرمایه و نیاز مبرم آنها به بازسازی سرمایه، تحت تاثیر نگاههای سیاسی به نقطه نامناسبی رسیدهاند و در همین یک سال گذشته به شدت تحت تاثیر تلاطمات ارزی قرار گرفتهاند. هرچند در این حوزه نیز باید تاکید کرد که در مقایسه با رئیس کل قبلی، به مراتب بهتر عمل شده، اما اینکه بتوان عملکرد ایشان را مورد تمجید قرار داد، به هیچ وجه اینگونه نیست!
یکی از مهمترین دلایلی که در حوزههای اشاره شده آقای سیف نتوانست نظر خود را اعمال کند این بود که به دلیل اصرار دولت برای کنترل تورم، نمیپذیرفت که نرخ ارز افزایش یابد. از سوی دیگر رئیس سازمان برنامه و بودجه یا سایر مسوولان نیز صحبتهایی مطرح میکردند که همگی آنها عملکرد ایشان در حوزههای مربوطه را تحت تاثیر قرار میداد. بهعنوان مثال در بخش نظارتی بانک، فشار بسیاری به بانک مرکزی اعمال میشد تا موضوع موسسات هرچه سریعتر حل و فصل شود و بسیاری از تصمیمگیران در قوه قضائیه و نمایندگان مجلس نیز به نظر میرسید که مخالفتی با این اقدامات غلط کارشناسی نداشتند. پولهای هنگفتی که بابت ورشکستگی بانکها و موسسات همگی به چرخه اقتصاد بازگشته و امروزه حجم نقدینگی را به میزان فعلی افزایش دادهاند.
جمعبندی تمام موارد بالا را باید در استقلال بانک مرکزی دانست. این استقلال بانک مرکزی است که موجب میشود رئیس کل بتواند نظر کارشناسی خود را در بخشهایی نظیر ارز، موسسات و ... عملیاتی کند. هرچند که انتظار میرود رئیس کل بانک مرکزی شجاعانه از نظرات خود دفاع کند؛ اما در مجموع با کنار هم قرار دادن نقاط مثبت و منفی، آقای سیف نمره قبولی را اخذ میکنند؛ گرچه اگر همین سوال سال گذشته مطرح شده بود، ایشان بسیاری از نمرات منفی فعلی را در کارنامه پایان کارش نمیدید!
ارسال نظر