شارژ نقدینگی در بازار
حال در هفته گذشته شاهد آغاز چرخش این نقدینگی به سمت بازار سرمایه بودیم. نقدینگی که به دلیل کسب سود بالا و انتفاع از بازارهای مالی یادشده، حال در جهت ورود به بورس قرار گرفته است. در حالی بازارهای یاد شده با توجه به رشد بیوقفه و بازدهی چشمگیر به یک حباب قیمتی تبدیل شدند که با افزایش قیمتهای بیدلیل، ریسک این بازارها نیز افزایش یافته است. حال در این شرایط بورس همچنان یک بازار جذاب و بدون حباب شناخته میشود. هر چند ممکن است در روزهای آتی و در صورت تداوم این روند صعودی، بازار سهام هم به یک حباب قیمتی دچار شود، اما در شرایط کنونی این رشد و جهش هیچ اثری از حباب ندارد.
سوال مهم در این شرایط این است که نقدینگی جدید از کجا آمده است؟ هماکنون حجم نقدینگی کل اقتصاد کشور بالغ بر یک هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان است. این رقم در دوران آغاز ریاست جمهوری محمود احمدینژاد تنها حدود ۵۶ هزار میلیارد تومان بود. اما در پایان این دولت به ۵۵۰ هزار میلیارد تومان رسید. به عبارت دیگر طی ۸ سال تقریبا ۱۰ برابر رشد کرد. این روند طی سالهای پس از آن (از سال ۹۲ تا کنون و با آغاز به کار دوران ریاست جمهوری حسن روحانی) تاکنون ۳ برابر افزایش یافته و به رقم یادشده رسیده است.
اما نقدینگی مزبور تا همین اواخر با اهرم اعطای سود در بانکها نگهداری میشد و هر چند حجم نقدینگی با روندی صعودی همراه بود اما تورم را کنترل کرده بود. غافل از اینکه با احتساب اعطای نرخ سود بیش از ۲۰ درصدی در این بازار، نقدینگی از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به یک هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش خواهد یافت.
حال با توجه به این موضوع، بانکها دیگر توان نگهداری این حجم بالای پول با رشد فزاینده به دلیل پرداخت نرخ سود را ندارند. به این ترتیب شاهد خروج نقدینگی ازبانکها به دلیل کسب سود بیشتر در دیگر بازارها هستیم. از آنجا که این نقدینگی در مدتهای اخیر بدون هیچ فعالیتی با سود حدود ۲۰ درصدی بانکی همراه بوده، تمایل و آمادگی ورود به تولید را ندارد. به عبارت دیگر صاحبان این نقدینگی تمایل دارند در بازاری مشابه سیستم بانکی سرمایهگذاری کنند تا به سودهای راحتی دست یابند. به این ترتیب عمدتا شاهد ورود سفتهبازان به دیگر بازارهای مالی کشور هستیم.
سفتهبازانی که نقدینگی خود را در دلار و سکه و طلا وارد کرده و به سودهای بالایی نیز رسیده، حال قصد کوچ به بازار سرمایه را دارند. این افراد که از رشد دلار منتفع شدهاند، مطلع هستند که شرکتهای صادراتمحور فعال در بازار سرمایه از رشد قیمت دلار تاثیرپذیری بالایی خواهند داشت. این نگاه که در واقع دید درستی نیز هست سبب ورود آنها به بازار سرمایه شده است.
به نظر میرسد روند مزبور و ورود نقدینگیهای جدید از این سمت به بورس در روزهای آینده نیز ادامه داشته باشد. اما ممکن است حباب موجود در بازار ارز، سکه و طلا به بورس نیز سرایت کند. این در حالی است که چنانچه بازار سهام توان جذب این نقدینگی و بهکارگیری آن در بخش واقعی تولید را داشته باشد، موضوع حبابی شدن را رد خواهد کرد. به عبارت دقیقتر بازار سهام در شرایط کنونی باید جذب نقدینگی جدید و تبدیل سریع این پول به سمت تولید واقعی را در پیش گیرد که یکی از مهمترین و بهترین فرآیندها در این زمینه، افزایش سرمایه شرکتها خواهد بود.
چنانچه بنگاههای فعال در بازار سرمایه پولهای جدید را به افزایش سرمایه خود صرف کنند، نه تنها دیگر سفتهبازی و افزایش قیمت سهام در مرز حبابی بودن را نخواهیم داشت، بلکه این پول به تولید واقعی و در نهایت رشد اقتصادی منجر میشود.
اما در این میان فرآیند و پروسه افزایش سرمایه شرکتهای فعال در بازار سرمایه بسیار پیچیده و زمانبر است و چنانچه بنگاهی همین الان تصمیم به این کار داشته باشد، در بهترین شرایط ۶ تا ۸ ماه آینده قادر خواهد بود، آن را اجرایی کند.
بارها از مسوولان اجرایی سازمان بورس و اوراق بهادار خواسته شده این فرآیند زمانبر را کوتاهتر کنند تا در چنین شرایطی بتوان از نقدینگی ورودی به بازار در تولید واقعی بهره جست. امید است در آینده نزدیک اصلاحاتی در این زمینه صورت گیرد تا بهجای صرف پولهای جدید در رشد قیمت سهام و در آخر تشکیل حباب قیمتی، به تولید واقعی و رشد اقتصادی دست یابیم.
ارسال نظر