کلید خروج از بحران
به گواه بسیاری از فعالان بازار سرمایه، کشور از نظر سیاسی موقعیتهای بسیار سختتری را نیز در گذشته تجربه کرده است. بهطوریکه روزگاری فشار تحریمها به حدی زیاد بود که در واردات دارو و مواد غذایی هم مشکلات عدیدهای وجود داشت. اما آن دوران بازار با پذیرش ریسکهای سیاستی به متغیرهای اقتصادی مانند رشد قیمت دلار و رشد قیمت محصولات شرکتها واکنش نشان داده و شاهد رشد خوبی در بازار سرمایه بودیم. اما این روزها بهرغم رشد قیمتهای فروش شرکتها و روند رو به رشد سودآوری اکثر صنایع نه تنها واکنش مثبتی را شاهد نیستیم، بلکه با واکنشهای منفی نیز روبهرو هستیم.
البته تا حدودی رفتار کنونی بازار سرمایه با شرایط حال حاضر اقتصاد و سیاست کشور مطابقت دارد؛ به عبارت دقیقتر تا زمانی که اثرت این متغیرهای اقتصادی بر شرکتها مشخص نباشد، نمیتوان فعالیت ثمر بخشی انجام داد. برای مثال هم اکنون با حذف بودجه پیشبینی شرکتها هیچ آماری نه از وضعیت سودآوری شرکتها در سال ۹۷ در دست بوده و نه اطلاعات و دادهای از جزئیات اطلاعات شرکتها درخصوص میزان بهای تمام شده، هزینهها و سایر اطلاعات مورد نیاز بازار که حداقل خود سرمایهگذار شخصا اقدام به تخمین سود و چشماندازی از صنایع مختلف داشته باشد.
به عبارتی دیگر بازار در بی خبری و ابهامات شدیدی به سر میبرد که همین امر سبب شده متغیرهای اقتصادی بر بازار اثرگذاری چندانی نداشته باشد. در این شرایط دلسردی و بیانگیزگی سرمایهگذاران نیز مزید بر علت شده و سبب میشود تا فشار عرضهها افزایش یابد. به این ترتیب سرمایهگذاران ترجیح میدهند سرمایه خود را به سایر بازارها معطوف سازند. این در حالی است که به رغم توان بالای بازار سرمایه در جذب نقدینگی، شاهد خروج پول و دارایی از این بازار هستیم.
از سوی دیگر برخی تک نرخی شدن ارز را سبب افت لجام گسیخته بازار ارزیابی میکنند که باید در این خصوص این گونه پاسخ داد: این افت قیمتی و روند منفی از مدتها پیش از تک نرخی شدن ارز شروع شده و حتی با دلار ۴۲۰۰ تومانی، همچنان متوسط نرخهای فروش شرکتها در سال ۹۷ بالاتر از سال ۹۶ قرار دارد. این امر نشان از پتانسیل رشد سودآوری شرکتها و صنایع گوناگون به خصوص صنایع صادراتی و شاخص ساز دارد. اما همین عامل عنوان شده یعنی عدم توان بازار در تخمین سود شرکتها، سبب شده تا هرگونه پتانسیلی در نطفه از بین رفته و بازار با سرخوردگی مواجه شود.
اما با توجه به موارد عنوان شده، راه خروج بازار از این بحران فعلی در دستان خودمان است؛ مسوولان بازار سرمایه باید هر چه سریعتر اعتماد را مجددا به بازار بازگردانند. زمانی که اکثر کارشناسان تاکید بر برگشت مجدد گزارشهای بودجه در کنار فرمت جدید فعلی و تکمیل شدن فرمت جدید با مرور زمان داشته باشند، تصمیمگیران در این حوزه به جای پافشاری بر موضع خلاف خواسته فعالان بازار باید با انعطاف برای بازگشت اعتماد به بازار، سریعتر گام اول را برداشته و اعتمادسازی را آغاز کنند. بهطور قطع هر چه بازار شفافتر باشد، اعتماد بیشتری به بازار جلب و سرمایههای بیشتری وارد بازار خواهد شد. امری که به خودی خود میتواند آغازگر پویایی و بهبود بازار سرمایه کشور شود.
ارسال نظر