مرد آهنین روسیه
در انتخابات امسال ۸ نامزد وجود دارند که سه تن از آنها قبلا با پوتین رقابت کردهاند. خانم سوبچک یک چهره شناختهشده رسانهای و دختر آناتولی، شهردار سابق سنپترزبورگ است، کسی که پوتین را از گمنامی به شهرت و قدرت رساند. خانم سوبچک از فساد اطرافیان پوتین و مقامات روسیه انتقاد کرده و الحاق منطقه کریمه به خاک روسیه را یک اقدام غیرقانونی میداند. تمامی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری از فساد مالی در دولت، نرخ پایین رشد اقتصادی، پایین بودن استاندارد زندگی، افزایش فقر و هزینه بالای زندگی انتقاد کردهاند. با آنکه این انتقادها برای رای دهندگان جذاب است اما هیچیک از نامزدهای رقیب پوتین شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند. اگر پوتین در انتخابات هفته آینده پیروز شود که قطعا چنین خواهد شد، او پس از ژوزف استالین، طولانیترین دوره حکمرانی بر روسیه را خواهد داشت. پوتین یک استراتژیست ماهر است که روز ۱۸ ماه مارس یعنی سالگرد الحاق منطقه کریمه به خاک روسیه را بهعنوان روز انتخابات ریاست جمهوری تعیین کرده است. انتخاب وی به ریاستجمهوری روسیه در سال ۲۰۰۰ نخستین انتقال قدرت در این کشور به شکل دموکراتیک بود. او ایجاد ثبات اقتصادی را مبنای رهبری خود قرار داد و به تدریج قانون را بر جامعه این کشور حاکم کرد.
در واقع در دوره ریاست جمهوری پوتین مجموعهای از اصلاحات اقتصادی مبتنی بر اصول لیبرالیسم به شکل قانون درآمد، بخشهای صنعت و کشاورزی رشد کرد و بر حجم سرمایهگذاریها افزوده شد. همچنین با افزایش تولید محصولات کشاورزی و توسعه ساخت و سازها و زیرساختها، میزان فقر کاهش یافته و دستمزد کارگران و مستمری بازنشستگان افزایش یافته است. برای ایجاد ثبات اقتصادی، پوتین نرخ مالیاتها را ثابت نگه داشت و از نرخ مالیات شرکتها کاست. او صندوقی برای ذخیره درآمدهای نفتی تاسیس کرده است. این صندوق بعدها به دو صندوق برای حفاظت از روسیه در برابر بحرانهای مالی آینده و بالا بردن مستمری بازنشستگان تبدیل شد. در ۱۷ سال اخیر، وی همزمان با مستحکم کردن پایههای قدرت خود، به اقتصاد روسیه جان تازه داده و از این کشور در برابر دخالتهای خارجی محافظت کرده است.
برخی منتقدان میگویند او در مسیر افزایش قدرت خود عملا به آزادیهای مدنی لطمه زده و راههای ابراز نارضایتی را مسدود کرده است. در انتخابات سال ۲۰۱۲ صدها تظاهرات گسترده ضدپوتین در سرتاسر روسیه برگزار شد. دولت روسیه از ترس اینکه سازمانهای مردم نهاد تحت حمایت مالی خارجی، انقلابی در این کشور برپا کنند، مقررات بسیار سختگیرانهای برای فعالیت این سازمانها تعیین کرد. در سالهای اخیر روسیه تحت فشارهای مختلف از سوی غرب قرار داشته است. در سال ۲۰۱۴ پس از الحاق منطقه کریمه به خاک روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا مجموعهای از تحریمها علیه این کشور اعمال کردند که به اقتصاد روسیه لطمه وارد کرده است. البته ولادیمیر پوتین همواره تاکید کرده که روسیه به حرکت خود رو به جلو ادامه میدهد و هرگز کسی نخواهد توانست از این حرکت جلوگیری کند. روسیه در حوزه قدرت نظامی پیشرفتهای بزرگی داشته و یکی از برنامههای رئیسجمهوری کنونی تداوم این روند است. در حوزه سیاست خارجی، ولادیمیر پوتین ضمن رفتار سازگار با اصول لیبرالیستی، منتقد سیاست خارجی آمریکا و اروپا بوده است. او در سخنرانی سال ۲۰۱۴ خود گفت: «کشورهای غربی بهویژه آمریکا ترجیح میدهند از قوانین بینالمللی پیروی نکنند بلکه از زور و قدرت برای دستیابی به اهدافشان بهره ببرند. آنها معتقدند میتوانند سرنوشت جهان را تعیین کنند و تنها آنها چنین حقی دارند.»
ولادیمیر پوتین در سالهای اخیر نشان داده در برابر فشارهای خارجی تسلیم نمیشود و در آینده سیاست خارجی روسیه تغییری نخواهد کرد، طوری که مورد رضایت آمریکا یا اروپا شود. در واقع پوتین طرفدار جهان چندقطبی و افزایش نقش سازمان ملل در ارتقای امنیت جهانی است. او بارها گفته است ما به رویارویی تمایل نداریم، مایلیم گفتوگو برقرار شود اما گفتوگویی که در آن، طرفها برابر فرض شوند و منافع همه در نظر گرفته شود.
مسلما پس از انتخابات هفته آینده و پیروزی ولادیمیر پوتین در این انتخابات، مسیر حرکت روسیه مانند قبل خواهد بود و بهنظر میرسد آمریکا و اروپا باید با این واقعیت کنار بیایند. البته تحولات اقتصادی در روسیه در ماههای اخیر به نفع پوتین بوده، به این معنا که اقتصاد روسیه از رکود خارج شده است. بر خلاف ادعای مخالفان پوتین، عوامل مختلفی از جمله افزایش تولید نفت، بالا رفتن قیمت این ماده خام، افزایش اعتماد سرمایهگذاران خارجی و رونق در بخش کشاورزی سبب شده وضعیت اقتصادی اکنون نسبت به سالهای گذشته بسیار بهتر باشد. همچنین در چند سال اخیر کیفیت زندگی در شهرهای بزرگ و کوچک روسیه بسیار بهتر شده، امنیت بیشتری احساس میشود و همهجا ساختمانهای بزرگ، رستوران، پارک و.. مشاهده میشود. همچنین شرایط برای فعالیت شرکتهای خصوصی فراهمتر شده است و بهویژه طبقه متوسط جامعه روسیه در حال بزرگتر شدن است. این بدان معناست که میلیونها نفر از مردم این کشور وضعیت بهتری برای زندگی دارند و شادتر زندگی میکنند. تمامی این تحولات برای افزایش تاثیرگذاری روسیه در جهان لازم بوده و سبب افزایش محبوبیت ولادیمیر پوتین شده است.
پوتین قصد دارد اکنون که اقتصاد روسیه از رکود خارج شده و تورم تحت کنترل است، بر منابع درآمدی اقتصاد بیفزاید، سطح آموزش و بهداشت و درمان را ارتقا دهد و اقتصاد روسیه را بیش از گذشته با اقتصاد جهان مرتبط کند. نکته مهم این است که مردم روسیه همواره به داشتن رهبری قدرتمند که در عمل دستاوردهای مثبت دارد علاقه نشان دادهاند، بهویژه جلوگیری از دخالت خارجی یکی از نقاط قوت عملکرد ولادیمیر پوتین در سالهای اخیر بوده و بر محبوبیت او افزوده است. البته آنچه بیان شد به معنای نبود نقاط ضعف در ساختارهای سیاسی و اقتصادی روسیه نیست. تمامی رقبای پوتین از وجود فساد مالی و سیاسی در دولت و میزان پایین آزادیهای مدنی انتقاد کردهاند. همچنین بسیاری از کارشناسان میگویند پوتین در مسیر استقرار دموکراسی در روسیه پیشرفتی نداشته است. به نظر میرسد اولویت رئیسجمهوری روسیه، استقرار ثبات اقتصادی و افزایش قدرت سیاسی و نظامی این کشور است. این احتمال وجود دارد که در آینده، حرکت به سمت رفع نقاط ضعف و کاستیها با سرعت بیشتری صورت گیرد.
ارسال نظر