شاخص در برابر چراغ قرمز
اقتصاد دولتی ما و نگاه غیر کارشناسانه برخی مسوولان به شوک ارزی در کشور و تصمیمگیری عجولانه آنها در درمان مقطعی التهابات این بازار شاید در کوتاه مدت باعث بهبودی این درد بزرگ شود، اما بهطورحتم نقش نسخهای پیش پا افتاده در اقتصاد کلان و قدرتمند کشور را خواهد داشت که با دستگیری تعدادی دلال خردهپای ارز نمیتوان توقع عبور از بحران ارزی ایران را داشت.
همانطور که شاهد بودیم بهرغم پیشبینی برخی کارشناسان اقتصاد و بازار سرمایه پیرامون رکورد زنی شاخصها در دو ماه پایان سال، گاه به چراغ قرمزی بر خوردیم که مانع از عبور کانال از رقم ۱۰۰ هزار شد. به این ترتیب شاخص کل در سطح دو هزار واحد آخر در حال نوسان است. مطمئنا یکی از دلایل این افت موقت در بازار سرمایه ناشی از نوسانات ارزی است؛ متاسفانه با فراز و نشیبهای عجیب و غیرعرف کنونی فعالان و سرمایهگذاران جدید یا حتی با پیشینه این بازار دچار سردرگمی و ابهام در تصمیمگیری در نوع خرید نمادها شدهاند و این ارمغان خاکستری رنگ این بینظمی در ساختمان اقتصادی کشور است.
در کنار آن نیز عدم دلسوزی برخی کارگزاریها در راهنمایی و شفافسازی سرمایهگذاری در بورس موجب شده حجم معاملات و ورود نقدینگیهای آزاد در کشور به سمت این بازار مورد اطمینان در دو ماه آخر سال روند کاهشی به خود گیرد. ادامه این شرایط میتواند رکود را به بازار سرمایه باز گردانده و به دنبال آن سیل عظیم این نقدینگیها نیز در مسیری قرار گیرد که اقتصاد کشور را بیش از این دچار تنش و چالش کند.با نگاه به تصمیمات بانک مرکزی و شیوه کنترل نرخ ارز و همچنین نیم نگاهی به لایحه بودجه در سال آینده، میتوان پیشبینی کرد که قوانین اقتصاد مقاومتی خصوصا در فروش نفت و خام فروشی رعایت نمیشود. در این میان جنگ اقتصادی که غرب به بهانههای مختلف در مقابله با ایران پیش گرفته باعث میشود معیشت مردم با مشکل جدی روبهرو شود و مجاری سوددهی در کشور در جیب عدهای خاص سرازیر شود که در هر شرایط و برهه زمانی، آنها را بینصیب از سود و منفعت نخواهد گذاشت.
نرخ ارز در بازار آزاد به ایستگاه خطرناکی رسید و موجب شد نظم اقتصادی در بیشتر بازارهای داخلی شکلی هیجانی و غیر اصولی به خود گیرد، شرکتهایی که قیمت ارز و افزایش و کاهش نرخ دلار حتی در کوچکترین ریتم میتواند باعث سود یا زیان غیر معمول آنها شود و بالطبع سهامداران نیز از این امر مستثنی نخواهند بود، دچار تعلل در انتخابهای گسترش مالی شدهاند. زمانی که شیوه پیشبینی پذیر شدن سوددهی و این گزینه مهم در جلب اعتماد سرمایهگذاران مغفول ماند، بهرغم میل باطنی اقتصاددانان، سرمایهگذاران و مردم باید شاهد کاهش و افول تمامی بازارها حتی بازار سرمایه در کشور باشیم.از این رو با کنترل هوشمندانه و کارشناسی شده نرخ ارز میتوان قدم مثبت در ترمیم این خرابیهای ناشی از جنگ اقتصادی غرب برداشت. با تزریق به موقع ارز به بازار و تک نرخی کردن آن تمامی ریسکهای ناشی از نوسانات اسکناس سبز را تحت کنترل نظام اقتصاد در داخل در آورد و خارج از جریانات پوچ و از پیش نوشته شده سیاسی دولتمردان غربی مانع از ریزش ساختمان اقتصادی در کشور شد.
بهطور حتم ظرف سه هفته آینده و فرارسیدن زمان تصمیمگیری آمریکا در باقی ماندن در برجام و همینطور تقاضای ارز برای سفرهای تعطیلات نوروز در کشور مجددا با افزایش نسبی ارز روبهرو خواهیم بود. همین مساله مجددا نمادهای تاثیرپذیر از قیمت ارز در بازار سرمایه را دچار چالش میکند؛ اگر از هماکنون به فکر باشیم با کنترل به موقع و اجرای دستورالعمل و نظارت کارشناسانه و دکترین اقتصادی، میتوان بازار سرمایه و حتی کل بازارهای فعال و نیمه فعال کشور را از خطرات ناشی از شوکهای ارزی در امان نگه داشت.نکته دیگر در نابسامانی ارز و تاثیر آن در بازار سرمایه و بدنه اقتصاد کشور است. بهطوریکه شرکتهای کلان و حتی بنگاههای کوچک باید با اعمال سیاستهای خاص و متدبرانه وابستگی خود را حتی در تهیه کالای اساسی و مادر به دلار کاهش دهند، تا در تغییرات ناشی از رفتارهای سیاسی اقتصادی داخلی و خارجی بتوانند بهصورت شفاف و مطمئن به فعالیت و تولید و سوددهی خود بپردازند.
باور کنیم وابستگی اقتصاد کشور به نرخ ارز در هر دولتی کم و بیش وجود داشته اما، مطمئنا آن دولتی در بین مردم رو سفید خواهد شد که با تبیین سیاستهای صحیح اقتصادی وابستگی بازارها را به ارز کاهش دهد و با به کنترل درآوردن ارز و قدرت عمل خود مانع از فروپاشی اقتصادی بازارهای مالی در کشور شود.در آخر نیز اشاره کنم بازار سرمایه در حال حاضر به تنهایی بار رکود اقتصادی کشور را متحمل شده و به دوش میکشد. به این ترتیب نیاز به حمایت فعالان و همچنین مسوولان اقتصادی کشور دارد تا بتواند طعم واقعی امنیت سرمایهگذاری را بر مذاق جدیدالورودهای کمطاقت و فعالان با سابقه بچشاند.همچنین لازم است دستورالعملی اجرایی شود که نظارتها بر اعمال کارگزاریها بیش از پیش صورت گیرد. چرا که مشاهده میشود برخی کارگزاران خارج از حیطه وظایف خود عمل میکنند و آن نگاه مثبت بورس را به دلایل غیر معمول و خلاف عقل به دید سرمایهگذاران منتقل نمیکنند.
ارسال نظر