تقابل دیدگاههای کوشنر و تیلرسون
نقشآفرینی ایران در منطقه میتواند بحث را به فرصتهای در اختیار ایران بکشاند که بدون تردید توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) توانایی و ظرفیت ایران را افزایش داده است؛ موضوعی که هیات حاکمه فعلی آمریکا با آن مشکل دارد. در ورشو وزیر خارجه آمریکا گفت که گروههای کاری مشترک آمریکا و اروپا، مامور اصلاح مشکلات برجام، کار خود را آغاز کردهاند و نشستهایی را برای تعیین تغییرات مطلوب و میزان مشارکت ایران در این فعالیتها برگزار کردهاند. تیلرسون همچنین گفت که او توانست موافقت بریتانیا، فرانسه و آلمان را برای اصلاح برجام کسب کند.
اروپاییان و آمریکاییان دارای اشتراکات فراوان هستند از جمله تعهد به ارزشهای دموکراتیک در جامعه غربی، همچنین چگونگی ایجاد نظم در روابط بینالملل و مبارزه با تروریسم، اما در عین حال قاره اروپا با آمریکای شمالی دارای تفاوت دیدگاه نیز است. بنابر نتایج نظرسنجی موسسه پیو، اروپاییان و آمریکاییان در موضوعاتی مانند فردگرایی، نقش دولت، آزادی بیان، مذهب و اخلاق تفاوت نظر دارند. بهعنوان مثال آمریکاییها آزادی فردی را بر نقش دولت در رفع نیازهای جامعه ارجحیت میدهند. مردم آمریکا تحمل بیشتری در برابر سخنرانیهای توهینآمیز نسبت به اروپاییها دارند؛ مذهب در نگاه آمریکاییها مهمتر است تا اروپا؛ در مورد اخلاق هم با یکدیگر توافق ندارند.تاکنون مشخص نشده است که آیا کشورهای اروپایی واقعا با آمریکا بر سر اصلاح برجام توافق کردهاند یا خیر. گرچه اروپا با آمریکا در مورد تحریمهای اعمالی علیه روسیه در پس از بحران شبهجزیره کریمه در ۲۰۱۴، مساله بیتالمقدس و همچنین اقدامات عملی برای جلوگیری از افزایش دمای زمین در پس از اجلاس پاریس ۲۰۱۵ اختلاف دارند، اما میتوان گفت در میان اختلافات مابین دیدگاههای اروپا و آمریکا در حال حاضر مهمترین مساله، برجام است.
اروپا در پس از برجام مایل است که با ایران روابط تجاری و اقتصادی بهتری داشته باشد. مثلا به نوشته نشریه فوربس شرکت نروژی اسکاتک سولار در حال مذاکره نهایی با ایران برای ساخت اولین پروژه خورشیدی است که ارزشی در حدود ۱۳۲ میلیون دلار دارد. همچنین شرکت بریتانیایی کورکاس متعهد شده ۶۰۰ مگاوات برق خورشیدی برای ایران تامین کند. در بخش خودروسازی، رنو فرانسه با ایران بر سر یک سرمایهگذاری مشترک به توافق رسیده و دایملر بنز آلمان نیز قراردادی را برای ساخت کامیون در ایران با همکاری ایرانخودرو امضا کرده است. آیا اروپا در پی منافع اقتصادی از تجارت با ایران است؟ در سالهایی که هنوز سایه رکود اقتصادی باقیمانده از سال ۲۰۰۹ در اروپا نیاز به بازارهای جدید را دوچندان میسازد، بازار ایران و کشورهای همسایه آن جذابیت خود را دارد. در عین حال شاید اروپا مایل است از روابط تجاری با ایران اهداف دیگری در ذهن داشته باشد. اروپا میتواند ثبات و امنیت اروپا را در روابط با ایران تعمیق بخشد. ظهور دو تهدید بزرگ از سمت خاورمیانه برای اروپا یعنی تروریسم و مهاجرت میتواند با ایجاد ارتباط با نیروهای معتدل در خاورمیانه تا اندازهای محدود شود. نگاه ایرانیان به ارزشهای اسلامی، نگاهی غیرافراطی است. جامعه مدنی در درون ایران رشد کرده است. توجه به توسعه و رشد اقتصادی مانع از جابهجایی ایرانیان یا استفاده دیگر ملیتها از کریدور ایران برای رسیدن به مرزهای اتحادیه اروپا میشود. اروپا همچنین تمایل دارد در مسائلی مانند حقوق بشر، وضعیت موشکی، تنوع فرهنگی، محدودسازی تولید کربن و دستیابی به منابع انرژی برای کمتر کردن سهم روسیه در بازار گاز اروپا با ایران مذاکره کند. در همین دوران، ایالاتمتحده آمریکا پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ سعی دارد حداقل رفتار ایران را کنترل کرده و حداکثر نظام جمهوری اسلامی را سرنگون سازد. واشنگتن در گذشته مسیر اعمال فشار و تحریم اقتصادی را برگزیده بود. ادعای نقض حقوق بشر یا حمایت از معترضان، توجیهاتی برای هسته اصلی سیاستگذاری آمریکا علیه ایران است. در نگاه فعلی کاخ سفید، ایران کشوری است با حکومتی که اگر فرصت یابد به توسعه منافع خود در منطقه دست یازیده و اهداف خود را از طریق جنگهای نیابتی جلو میبرد؛ درحالیکه امروز صحنه عوض شده است. مطابق برجام، آمریکا دیگر مانند گذشته نمیتواند مانع فروش نفت ایران یا جریان کشتیرانی بازرگانی ایران در دریاها و اقیانوسها شود. همچنین قطعنامههای الزامآور شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران همگی لغو شده و از دوره محدودیتهای پذیرفته شده توسط ایران در پس از برجام تنها ۸ سال باقی مانده و آمریکا میداند پس از آن ایران هیچ محدودیتی برای توسعه در هر بخش از اقتصاد خود ندارد. آمریکا میداند هر گونه تسهیل در روند زندگی ایرانیان باعث نزدیکتر شدن آنان به اهداف خود میشود. پس در روابط دوجانبه ایران با سایر کشورها، همکاریهای چندجانبه، ملل متحد، نهادهای تخصصی بینالمللی، موضوعات جهانی، جریان انرژی، نقل و انتقالات مالی، تبادل علمی و نخبگان و... تا اهدای یک تلفن همراه به ورزشکاران ایرانی، باید با تمام ظرفیت اخلال ایجاد کند و نگذارد که هر شهروند ایرانی در داخل یا خارج از کشور، زندگی طبیعی و عادی خود را ادامه دهد.
برای مثال دولت آمریکا اطلاع دارد که تلاش برخی از فارغالتحصیلان دانشگاههای ایرانی برای ورود به این کشور، دلیلی جز استفاده از سیستم آموزشی و پژوهشی دانشگاههای آمریکایی ندارد و اتفاقا اکثریت این جوانان بهدلیل قابلیتهای آموزشی این کشور، در ابتدا نظر مساعدی به آمریکا دارند. اما با رفتار دشمنانه و تحقیر در مراحل مختلف از جمله ممنوعیت آنلاین پرداخت چند دلار برای هزینه درخواست پذیرش از یک دانشگاه، اعطای روادید ورود، فهرست بلند ممنوعیت اتباع کشورها و افراد و مراحل بعدی وضعیتی را ایجاد میکند که رفتار نماینده کنسولگریها و نیروهای مرزی و مهاجرت آمریکا همیشه در ذهن جوان ایرانی باقی بماند. اینگونه رفتارهای آمریکا نهایتا باعث شده که بنابر ارزیابی که اخیرا صورت گرفته، مصرفکنندگان ایرانی نسبت به کالاهای ژاپنی و آلمانی نظر مساعدتری داشته باشند، در حالی که نظر منفی نسبت به شرکتها و کالاهای آمریکایی پیدا کردهاند. زمانی که از شرکتکنندگان در نظرسنجی پرسیده شد که نسبت به سرمایهگذاری کدام شرکتها در ایران علاقه بیشتری دارند ۹۰ درصد شرکتهای ژاپنی و آلمانی را انتخاب کردهاند. در یک نظرسنجی دیگر ۵۰ درصد نسبت به تجارت با آمریکاییها ابراز تمایل کردهاند و ۴۷ درصد گفتهاند یا تمایل کمی در اینباره دارند یا اصلا مایل نیستند. احتمال زیاد دارد که در بازه زمانی باقی مانده تا اعلام نظر آمریکا در مورد برجام، ترامپ اعلام کند که از برجام خارج میشود. رفتار شخصی ترامپ و سیاستهای دولت او نشاندهنده آن است که خروج از برجام احتمال بیشتری نسبت به باقی ماندن آمریکا در این توافق چندجانبه دارد.
در این مسیر دو سناریو به ترامپ پیشنهاد شده است که گرچه هردو قهرآمیز است، اما روشهای مختلفی برای سرکوب یا مهار ایران پیشنهاد میکند. کوشنر - نتانیاهو - بن سلمان: مطابق این رویکرد رفتار ایران در منطقه موجب نگرانی است. باید به وسیله آمریکا جنگی راه انداخت. پول را عربستان میدهد و جنگ جدید، ایران را سالها به عقب برمیگرداند و از نفوذش در منطقه میکاهد. در این رویکرد نیازی جدی و حیاتی به اروپا وجود ندارد، مگر در مورد مشروعیت دادن به جنگ علیه ایران مانند آنچه در مورد عراق در ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ صورت گرفت.
تیلرسون -ماتیس –مکماستر: مطابق این رویکرد آمریکا باید از برجام خارج و مانع از قدرت گرفتن ایران شود؛ اما این کار میتواند با اعمال تحریمهای سخت مانند آنچه از ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۶ انجام شد و بلکه بیشتر، انجام پذیرد. اینها هم خواهان از بین بردن برجام هستند؛ اما چون دو تن از آنان از فرماندهان نظامی هستند و جنگ در خاورمیانه و پیامدهایش را حس کردهاند، مایلند بهوسیله تحریمهای سخت این کار را انجام دهند. رویکرد دوم به اروپا نیاز دارد.
در عین حال که مشخص است که آمریکا در مورد ایران چنین راهبردهایی را در نظر گرفته است، میتوان حدس زد که اروپا با آمریکا مخالفت کند. اروپا ابتدا با اعزام کمیسر سیاست خارجی و امنیت اروپا به واشنگتن به رایزنی با آمریکا پرداخت تا ترامپ را متقاعد کنند که در برجام باقی بماند. سولیوان، سفیر اتحادیه اروپا در واشنگتن گفته است که از شرکتهای اروپایی و منافع آنان با مقررات مسدودکنندهای در برابر اقدامات آمریکا و تحریمهای آن کشور علیه ایران محافظت خواهد کرد. او تهدید کرده از تمام ابزارهای ممکن برای دفاع از منافع شرکتهای اروپایی استفاده میکند. سفیر فرانسه در آمریکا در موسسه مطالعاتی شورای آتلانتیک به ارسال یک پیام واحد به واشنگتن همراه با سفرای کشورهای انگلستان، آلمان و اتحادیه اروپا دست زد. کیم داروچ سفیر بریتانیا در آمریکا گفت اروپاییها در آستانه مشکل بزرگی قرار دارند و موضع ترامپ بر امنیت ملی اروپاییها بیش از آنچه تصور میشود تاثیرگذار است. فراموش نکنیم که اکنون انگلستان دیگر در اتحادیه اروپا نیست. بخشی از تصمیمگیران در اروپا به این سو گرایش دارند که برای اروپا مناسبتر است تا با ترامپ از در مصالحه درآید. به این معنا که صحنه چنان طراحی شود که آمریکا از برجام بیرون نیاید، اما همزمان ترامپ بتواند در افکار عمومی آمریکاییان به این گونه وانمود کند که اصرار او بر خروج از برجام به دستاوردی رسیده است. اینکه چگونه میشود ترامپ را راضی کرد و برجام را حفظ کرد و ایران را عصبانی نکرد، کار سختی است.
این یادداشت را با چند توصیه به پایان میرسانم:
۱- اینک به نظر میرسد که اروپا در موضوع برجام در کنار چین، روسیه و ایران ایستاده است. چنین ائتلاف هرچند شکنندهای یک فرصت بیهمتا برای ایران است که با پیشنهاد یک نشست هماهنگی بین کشورهای مزبور در محلی مفرح و زیبا مانند کیش نسبت به تعمیق همکاریهای بازیگران بزرگ با ایران اقدام کند. تشکیل چنین نشستی میتواند موجب رایزنی و تبادل نظر در موضوعاتی غیر برجامی مانند امنیت منطقه، آینده سوریه، مساله مهاجران و ائتلاف علیه تروریسم نیز شود.
۲- برخی از استراتژیستها و مخازن فکری آمریکا معتقدند که ترامپ میتواند با اقدامات آزاردهنده و کوچک بهتدریج فشار را بر ایران افزایش داده تا موجب بالا رفتن حساسیت و عصبانیت تهران شده و ایران قبل از اعلام ترامپ از برجام خارج شود. باید مواظب چنین ترفندی بود.
۳- با توجه به دو رویکرد گفته شده که در برابر ترامپ قرار دارد، بهنظر میرسد که ایران بهتر است که اصل تناسب عکسالعمل با عمل آمریکا را در نظر گیرد. اگر رویکرد آمریکا نظامی باشد، طبیعی است که نیاز به اقدامات نظامی وجود دارد. اما اگر جنس تهدید آمریکا از نوع اقتصادی مانند تحریم یا مکدر کردن چهره ایران در افکار عمومی جهانی است، پاسخ میتواند بهصورت اقدامات دیپلماتیک و بیشتر کردن همگرایی با قدرتهای دیگر جهانی باشد.
۴- مزیت ایران در پس از اعلام برجام، رفتار عقلایی همسو با منافع ملی ایران بوده است. گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای، تعامل و همکاری اروپا و حضور نسبی در رسانههای بینالمللی در مجموع به نفع ایران بوده است. چنین فضایی را باید حفظ کرد و از هر گونه موضوعسازی جدید توسط آمریکا جلوگیری کرد. آمریکا اکنون در پی آن است که بهنوعی دوباره مساله ایران در شورای امنیت مطرح شود. نشان دادن بقایای یک موشک یمنی و ناهار ترامپ به اعضای شورای امنیت به نظر میرسد در راستای چنین اقدامی است.
۵- کارهای کوچک را کوچک نشماریم. هر کسی میتواند در اندازه خود در محیط خود به روشنگری در مورد سیاست خارجی خصوصی شده آقای ترامپ و منافع ملی ایران بپردازد. سیاست خارجی مجموعهای از کارهای کوچک اتباع آن کشور بهعلاوه دیپلماتهاست. به دیپلماتها و سفرای خودمان تاکید کنیم که در محل ماموریت خود با بازیگران آن کشور اعم از مسوولان، احزاب و رسانهها گفتوگو کنند.
۶- برخی از موانع برای داشتن روابط بهتر با اروپا در برابر آمریکا در داخل کشور قابل برداشتن است. مثلا همچنان در روابط مالی و بین بانکی بین مراکز مالی جهانی برخی از نظام نامهها در داخل کشور تهیه یا اجرا نشده است. همچنین در روابط علمی و تبادل دانشگاهی محدودیتهای اداری و لجستیکی بیشتر از طرف ماست.
۷- برخی اعتراضات در داخل کشور و در حالت عادی، نشانه قدرت جامعه مدنی در ایران است. اما در زمان حال با سیاستهای کاخ سفید و کنگره آمریکا باید ذهن عموم ایرانیان را توسط تحلیل و توصیه آگاه کرد. حساسیتهای ضد چینی در پس از حادثه نفتکش ایرانی بهتر بود مدیریت میشد و هم اکنون حساسیتهای ضد کرهجنوبی. یادمان نرود که ترامپ بهدنبال کدام رویکردها بود: هر دو قهرآمیز و علیه بقای وجود ایرانی.
۸- و نتیجه آنکه در بخش دیپلماسی، ایران مناسب است که تا آنجا که امکان دارد برای حفظ برجام تلاش کند. این سیاست درستی است که میتواند دامنه نفوذ آمریکا در منطقه را محدود سازد. اما سناریوی دیگر آن است که برجام با خروج آمریکا به مشکل برخورد کند. ما باید بهدنبال اجماع نخبگان روی سیاستگذاری کلی باشیم که در صورت نبود برجام هم بتوانیم به کار خود ادامه دهیم. مهمترین بخش این سیاستگذاری به برنامهریزی اقتصادی و تجاری مربوط است. شاید این مهمترین وظیفه بخش سیاستگذاری کشور باشد.
ارسال نظر