۵ عبرت از نماد مدرنیته
دلایل آتشسوزی و گسترش حریق
در جلسات متعدد بعد از حادثه گفته میشد که کارگران شاغل در یکی از واحدهای واقع در گوشه شمال غربی ساختمان در طبقه دهم، برای گرمایش از لامپهای مهتابی سقف، سیمی را به بخاری برقی کشیده بودند و اتصال آن سیم موجب شروع آتشسوزی میشود.آبی در لولههای آتش نشانی طبقه دهم موجود نبوده و دقایق طلایی دیگری برای یافتن سطلی از آب تلف میشود که در نهایت ساعت ۷:۵۸ زنگ آتشنشانی برای ثبت وقوع آتشسوزی پلاسکو به صدا در میآید.عکسهای متعددی وجود دارد که نشان میدهد شروع آتشسوزی از گوشه شمال غربی و از طبقه دهم ساختمان بوده است. علاوهبر از دست دادن دقایق طلایی برای مقابله با گسترش آتش، نبود سیستمهای اتوماتیک اطفای آتش، نبود آب در تجهیزات داخلی ساختمان در طبقه دهم، عدمکارآیی کپسولهای آتشنشانی، بار متراکم آتش شامل پوشاک و مواد شیمیایی با قابلیت اشتعال بالا برای تولید پوشاک را باید با وجود پیوستگی در سقفهای کاذب واحدهای مختلف طبقات و عدم مجزا بودن آنها بهعنوان عاملی برای سرایت و گسترش آتش به سایر واحدها نام برد.ساختمان سیستم گرمایشی مناسبی نداشته است. کسبه و شاغلان برای گرمایش و حتی پختوپز و تهیه چای، از کپسول گاز و پیک نیکهای گازی استفاده میکردند. در زمان سرایت آتش مسلما هر کدام از این کپسولها، با انفجار خود، کانون مجزایی برای گسترش آتش را تشکیل میداده که در فیلمهای موجود، انفجارات متعدد داخل ساختمان پلاسکو، ناشی از وجود این کپسولها بوده است.
نقاط ضعف ساختمانی و معماری
ساختمانی به ابعاد ۳۰در۳۰ با ۱۶ طبقه، متشکل از ۵۹۰ واحد تجاری، تنها یک راه پله داشت و این امر نقطه ضعف بزرگی برای معماری ساختمانی به بزرگی پلاسکو بود، که طراحی آن با توجه به قرارگیری اتاقهای آسانسور بهگونهای بوده که مردم برای بالا رفتن از پلهها باید حتما وارد محوطه طبقات میشدند. ساختمان فاقد پلههای اضطراری آتش بوده و سیستم اطفای حریق نیز نداشته است. واحدهای مختلف از طریق سقفهای کاذب به هم مرتبط بوده و دارای فضای مشترک بودند که این امر سرایت آتش را تسهیل میکرده است. سیستم آب آتش نشانی و کپسولهای آتشنشانی دارای نقایص عدیده بودند که در نهایت روی هم موجب گسترش آتشسوزی و فروریزش ساختمان پلاسکو شدند.
درسهای حادثه و چه باید کردها
- درس اول: ساختمان پلاسکو، مملو از پوشاک و بهصورت انبار، کارگاه و مغازه بود، در صنعت پوشاک استفاده از مواد شیمیایی و بهویژه مواد آتشگیر و آتشزا، نظیر بنزین، چسب و... مرسوم است. پوشاک بهخودی خود، مستعد حریق هستند. چنین انبوهی از اجناس مذکور، بار آتش ساختمان پلاسکو را بالا برده بود. استفاده از ساختمان بهعنوان انبار پوشاک، انباشته کردن راه پلهها، سقفهای کاذب، واحدهای کارگاهی و... از پوشاک، بهرغم اینکه ساختمان کاربری انبار نداشت، تخلف آشکاری بود، که متاسفانه در این رابطه هیچ اقدامی صورت نگرفته بود.
- درس دوم: پوشاک مواد آتشگیر و آتشزایی هستند، تصور میرود، واحدهای بازرسیکننده، سازمان آتشنشانی، کسبه شاغل در پلاسکو، مالک ساختمان و... همه و همه این حقیقت ساده را میدانستند، با این تفاسیر و در کمال تعجب، ساختمان ۱۶ طبقه پلاسکو، پلههای اضطراری و فرار نداشت، کل برج فقط دارای یک راه پله و آنهم با معماری خاص بود که رفت و آمد در آن به کندی صورت میگرفت. در این مدت اقدام جدی برای نصب پلههای اضطراری یا اجبار مالک به تعبیه پلههای فرار و اضطراری صورت نگرفته بود و مالک ساختمان هم متاسفانه در این خصوص اقدامی بهعمل نیاورده بود. این قصور و کوتاهی چند طرفه درس بزرگ دیگری از حادثه پلاسکو بود.
- ساختمانی که در آن پوشاک تولید و عرضه میشد و در ضمن بهصورت انباری برای پوشاک بود، فاقد سیستم اطفای حریق بود. اینکه چگونه به چنین ساختمانی با اینهمه نقایص، اجازه ادامه فعالیت داده شده بود، درس بسیار مهم و بزرگ دیگری است که باید به آن و عواقب آن بهخوبی فکر کرد.
- درس سوم: ساختمان مجهز به سیستم گرمایشی ایمن نبود. کیسولهای گاز و گازهای پیکنیکی زیادی در طبقات ساختمان پلاسکو وجود داشت که هرکدام آنها چشمه حریق محسوب میشدند. شروع آتش، ظاهرا گرم شدن و سوختن و اتصال سیمی بود که از لامپ مهتابی سقف به بخاری برقی روی زمین، برای گرمکردن یکی از واحدها کشیده شده بود. انجام کارهای پیش پا افتاده غلط، عدم احساس مسوولیت، عدم جدی گرفتن خطر، سهل انگاری و بیتوجهی از جمله درسهای مهم دیگر حادثه پلاسکو بود.
- درس چهارم: کپسولهای ضد حریق در طبقه دهم، تاریخ مصرف گذشته یا شارژ نشده بودند. آب آتش نشانی در طبقات موجود نبود و تا کسبه و شاغلان بتوانند اقدامی کنند و آتش نشانی را خبر کنند، آتش شیوع پیدا کرده بود و لحظههای طلایی اطفای حریق سپری شده بود. عدم انجام سادهترین کارهای پیشگیرانه و دیدن عواقب این سهلانگاریها، درس دیگر حادثه پلاسکو بود.
- درس پنجم: با توجه به فلزی بودن ساختمان و نبود پوشش ضدحریق تیرها و ستونهای فولادی، باید حدس زده میشد که ساختمان مدت زمان کمی در مقابل آن حجم حریق مقاومت خواهد کرد. ساختمان پلاسکو، حدود ۵/ ۳ ساعت در برابر آتش استقامت کرد، طبق استانداردهای امروزه که ۳ ساعت را برای ساختمانهای فولادی بهعنوان مدت زمان مناسب پایداری ساختمان فولادی فرض میکند، باید با علم به این موارد، پس از حدود ۲ ساعت از شروع آتش، تخلیه کامل ساختمان از نیروی انسانی، بهطور جدی در دستور کار قرار میگرفت. تخلیه بهموقع ساختمان از نیروهای آتش نشانی و مردم، درس بزرگ دیگر این حادثه بود.
- ساختمانهای متعدد و مشابه با پلاسکو در تهران و نیز در سایر کلانشهرها وجود دارند که سطح ایمنی آنها در برابر آتش و زلزله کاملا مبهم است. در حادثه پلاسکو و در روزهای داغ آن روز، مقرر میشد که همه ساختمانهای بلند مرتبه، باید مورد پایش ایمنی قرار گیرند. متاسفانه این درس مهم، با سرد شدن آتش پلاسکو، فراموش شد.
- پیشنهاد میشود با توجه به وجود ساختمانهای مشابه پلاسکو در سطح شهر تهران و دیگر کلانشهرها و شهرهای بزرگ، ضوابطی برای شناسایی و طبقهبندی سازههای آسیبپذیر قدیمی و مهم شهرها تهیه شود و بر همین اساس عملیات شناسایی و مقاوم سازی این ساختمانها آغاز و بهطور مستمر ادامه یابد.
- پیشنهاد میشود آموزشهای مردمی از طریق برنامه سیمای جمهوری اسلامی ایران بهصورت پخش برنامههای کوتاه و جذاب در ساعات پربیننده در رخداد مخاطرات طبیعی و انسان ساز ارائه شود.
- لازم است در خصوص ارتقای ایمنی در ساختمانهای بلند و موجود مسکونی هم چارهاندیشی شود. خلأهای قانونی رفع و رعایت نکات ایمنی در برابر حریق و سایر مخاطرات دیگر الزامی و اجرایی شده و کلیه برجها و ساختمانهای بزرگ مسکونی هم از نظر ایمنی ارزیابی شوند.
- ضرورت دارد تجهیزات و نیازهای تجهیزاتی، پرسنلی و معیشتی آتش نشانان و آتش نشانی در اسرع وقت تامین شود. همچنین پیشنهاد میشود برای ارائه گزارش از نحوه تجهیز و تکمیل این سازمان، نهاد مستقلی بهعنوان ناظر تعیین شود.
ارسال نظر