سرآغاز خسروشاهیها
ثانیا از طریق دفاتر بازرگانی نیویورک و هامبورگ وامهای طولانیمدت گرفت و بهفروشندگان مواد اولیه،
براتهای بلندمدت داد؛ تا به این طریق از بحران کمبود نقدینگی نجات یابند. اختلافنظر و فقدان مدیریت، سودآوری شرکت را تهدید میکرد. در این زمان، شرکت بهجای تولید یک محصول به تنوع محصولات دارویی، بهداشتی و غذایی رویآورد، اما بازهم مشکلاتی در امر هماهنگکردن وظایف واحدها و بهطور کلی در مدیریت گروه صنعتی بهوجود آمد. کاظم خسروشاهی زنگ خطر را احساس کرد. برای همین و به این دلیل که به سرنوشت واحد صنعتی نساجی پدرشان در سال۱۳۲۵ دچار نشوند، برای طیکردن دوره مدیریت به آمریکا رفت تا آموزشهای لازم را برای فهم و حل علمی این قبیل مسائل ببیند. وی در سال۱۹۷۳ چند دوره آموزش سه و چهار ماهه مدیریت مالی و مدیریتی صنعتی را گذراند. دورههایی مثل MIT در مدرسه سلوان در بوستون و AMP در هاروارد، از این قبیل دورهها بودند. او پس از بازگشت به گروه، سعی کرد با بهکارگیری دانش جدید مدیریتی و استفاده از مشاوران، به حل مسائل بپردازد. در آغاز با اعطای جوایز به خریداران کالا، فروش را افزایش داد. همچنین با یک موسسه بازاریابی قرارداد بست که سهم فروش کالاهایی مثل خمیردندان، صابون، شامپو و پودر را هر ماه ارزیابی و سهم آنها را نسبت به رقیبان، مشخص کند. گروه البرز از این طریق، قادر به ارزیابی موقعیت خود و پیشرفت در سال بود. سرانجام به تغییر ساختار سازمانی اقدام و سازمان واحدی را تاسیس کرد. سازمانیکه در راس هر شرکت تولیدکننده یا واردکننده، یک مدیرعامل با اختیارات کامل قرار میگرفت. این مدیر، هر ماه گزارش سود و زیان شرکت را به شورای مدیران ارائه میداد. دفاتر تخصصی، مالی، اداری، فنی و بازرگانی مساله تخصیص منابع، ارزیابی عملیات و ایجاد هماهنگی در سطح گروه را انجام میدادند. همه این برنامهها در ذیل پنج هدف سازمانی قرار داشت: اول، نوآوری، کسب بازارهای جدید و نگهداری سهم گروه در بازار؛ دوم، آموزش نیروی انسانی؛ سوم، بهرهوری؛ چهارم، مسوولیتهای اجتماعی و پنجم، سودآوری شرکت.
هنگامی که یک گروه صنعتی ژاپنی برای بازدید از گروه به ایران آمد، از کاظم خسروشاهی پرسید؛چرا سودآوری در رتبه اول قرار ندارد؟ خسروشاهی پاسخ داد: سودآوری در بلندمدت، بدونتوجه به آن پنج هدف بهدست نمیآید. ما برای چند ماه و سالکار نمیکنیم؛ بلکه میخواهیم سالیان دراز این موسسات تولیدی پایدار بمانند. ابعاد تولید صنعتی دارو در ۲۱ سال(۱۳۵۷-۱۳۳۶) بهتدریج به چندین کارخانه و ۶۰۰محصول افزایش یافت.
تاسیس موسسات صنعتی و تنوع محصولات بهداشتی، دارویی و غذایی ارتباط آنها را با اروپا آمریکا و ژاپن بیشتر کرد و قدرت انتخاب آنها را توسعه داد. حسن خسروشاهی هنگامی که از دوستانش برای بازدید از کارخانه دعوت میکرد به آنها میگفت: کاظم رفت آمریکا و برگشت؛ گفت ما در دو اتاق میتوانیم کارخانه داروسازی راهبیندازیم؛ ببینید این دو اتاق چه وسعتی پیدا کردهاست.
در اوایل دهه چهل، کاظم خسروشاهی توانست در کنار فعالیت اقتصادی در مقطع دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شود. او در دههچهل و پنجاه عضو هیاترئیسه اتاق صنایع و معادن ایران، عضو هیاتمدیره بانک اعتبارات صنعتی عرب، بانک سرمایهگذاری ایران و به مدت دو سال، رئیس انجمن مدیریت ایران بود.
در سال۱۹۷۳ به منظور استفاده از منابع مالی برای توسعه فعالیتهای شرکت به سرمایهگذاری در حوزه بانکی پرداختند؛ بانکی که دکتر غلامرضا مقدم، برادر همسر کاظم خسروشاهی از موسسان و رئیس آن بود.
کمکم با بزرگشدن فرزندان، نسل سوم خانواده به گروه پیوست. با ورود نسل سوم، تواناییهای گروه خانوادگی بیشتر و بستر لازم برای توسعه فعالیت گروه هموار شد. گرچه ورود نسل سوم آسیبهایی را نیز بههمراه داشت. مهندس اصغر خسروشاهی، فرزند احمد خسروشاهی، فارغالتحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه تهران و مسوول امور تولید بود. او تجربه و دانش لازم را در تهیه، ساخت و بستهبندی دارو بهدست آورده بود و مرتبا از کارخانههای خارج از کشور بازدید میکرد. متخصصان و کارشناسان فنی خارجی نیز برای بازدید از شرکت و توسعه فعالیتهای گروه البرز به ایران میآمدند؛ بهطوری که فعالیت شرکت در سالهای ۱۳۵۷-۱۳۵۰ گسترش قابلتوجهی یافت. این ۶ برادر به اتفاق پدر، فعالیتهای تجاری خود را در ایران و آمریکا پیش میبردند. همه ۹ نفر اعضای خانواده، پدر، پسران و نوهها از شصت تا ۱۰سال در بخشخصوصی فعالیت داشتند.
از نگاه کاظم خسروشاهی، حوزه اجتماعی از جمله تولید، باید عرصه احترام و تفاهم متقابل باشد. او پیش از قبول مسوولیت در وزارت بازرگانی در کنفرانس صاحبان صنایع پیشنهاد کردهبود کلمه کارفرما را از قانون کار حذف کنند؛ زیرا کلمه فرما و فرماندادن سبب عقده میشود و بهجای آن از کلمه کاریده استفاده شود.
همزمان با بروز بحران سیاسی در خرداد ۱۳۵۷ گزارش هیاتمدیره به مجمع ارائه شد. فروش شرکت در سال۱۳۵۶، حدود ۱۰میلیارد و ۲۶۴میلیون ریال بود که نسبت به سالقبل تقریبا ۳۹درصد افزایش داشت. قیمت عمده محصولات دارویی از ۱۰سال پیش تغییر زیادی نکرده بود. سود شرکت پس از کسر مالیات ۵۷۶ میلیون ریال بود که نسبت به سالقبل ۹۷درصد افزایش داشت و در زمانیکه انقلاب اسلامی آغاز شد، بیش از ۱۰۷ میلیون ریال از سود سـهام، به سال بعد منتقل شد.
شرکتهای گروه بیش از ۶۰۰ محصول متنوع دارویی، بهداشتی، غذایی، پاکشویی، مواد بستهبندی، الیاف مصنوعی، سموم دفع آفات نباتی و... تولید و با قیمت یکسان در تمام کشور میفروختند. همچنین شرکت پایور را به منظور صادرکردن محصولات به بازار منطقه طراحی کردند.
در سال۱۳۵۷ تعدادی زیادی دکتر داروساز و کارشناس در بخش پژوهش شرکت مشغول تحقیق بودند تا بتوانند فرمول داروهای جدید را در آزمایشگاه، تهیه کنند.