3 درس جنگ  اوکراین

براساس گزارشی از واشنگتن‌پست، زمانی‌که ۲۶هزار و ۵۰۰ تن ذرت به‌عنوان اولین محموله از زمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آغاز تنش میان روسیه و اوکراین، صادر شد بسیاری از کارشناسان امنیت غذایی نفس راحتی کشیدند. این اتفاق به‌همراه کاهش قیمت جهانی گندم، سرمایه‌گذاران و سیاستگذاران را به این فکر انداخته است که آیا تهدید کمبود غذا در جهان در حال پایان‌یافتن است؟ تحلیلگران واشنگتن‌پست معتقدند برای خوش‌بینی بی‌قید و شرط بسیار زود است، چراکه بسیاری از مسائلی که حتی پیش از شروع عملیات نظامی روسیه در اوکراین به تورم مواد غذایی منجر شده بود، همچنان ادامه دارند. هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های برق و مواد شیمیایی کشاورزی همچنان بالاست که همین امر هزینه مزارع مکانیزه و نقل‌‌‌‌‌‌‌‌‌وانتقال غذا توسط زنجیره تامین را افزایش می‌دهد.  آب‌‌‌‌‌‌‌‌‌وهوای گرم و خشکسالی باعث ازبین‌رفتن محصولات مزارع از واترلو در کانادا گرفته تا بنگلور و بوردو، شده است و پیش‌بینی می‌شود که در آینده هم با اختلالات آب‌‌‌‌‌‌‌‌‌و‌‌‌‌‌‌‌‌‌هوایی متنوع‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و شدیدتر مواجه شویم. براساس این گزارش، با این‌حال برای درک مهم‌ترین اختلالاتی که در طول پنج‌ماه گذشته در زنجیره تامین مواد غذایی با آن مواجه بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم، خیلی زود نیست.  عملیات نظامی در اوکراین، تولیدکنندگان، توزیع‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنندگان و برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کمک‌‌‌‌‌‌‌‌‌ غذایی جهان را وادار کرد تا به‌سرعت خود را برای مقابله با کمبودها وفق دهند. این نحوه پاسخ سبب‌شده تولیدکنندگان غذا، سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران و سیاستگذاران درک عمیق‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری از مواجهه با مشکلات پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو داشته باشند.

واشنگتن‌پست معتقد است تنش میان روسیه و اوکراین ۳‌درس مهم در مورد چگونگی تضمین آینده تجارت‌جهانی غذا داشته است. درس اول در مورد تاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوری کشاورزان است. زمانی‌که صادرات غلات از روسیه و اوکراین که در مجموع یک‌چهارم گندم جهان را تولید می‌کنند، ناگهان محدود شد، کشاورزان در کشورهای اصلی تولیدکننده شروع به فعالیت کردند. عرضه محدود و افزایش قیمت‌های گندم، کشاورزان محصولاتی چون سویا و ذرت را تشویق کرد تا به تولید گندم روی‌بیاورند، به‌طوری‌که از غرب میانه آمریکا و برزیل گرفته تا استرالیا و ژاپن، به کاشت گندم پرداختند و ذخایر گندم را احیا کردند.  ارزش حفظ ذخایر عظیم غلات از برداشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قبلی که تقریبا در تمامی کشورهای تولیدکننده اصلی برای پر‌کردن خلأ عرضه روسیه و اوکراین مورد‌استفاده قرار گرفت نیز بیشتر نمایان شده است، اما این ذخایر اکنون باید کاملا احیا شوند و در عین حال می‌توان اثربخشی یک استراتژی دوگانه برای حفظ ذخایر همزمان با کاشت زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جدید را نیز مورد قدردانی قرار داد.

درس دیگر این است که عرضه میوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و سبزیجات فاسدشدنی به مراتب تاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوری کمتری دارد. در طول ۶ماه گذشته تفاوت میان بازار کالاهای پایه که می‌تواند بر محصولات ذخیره‌شده متکی باشد و بازارهای مواد غذایی تازه، مشخص شده است. محصولات با مواد مغذی زیاد و فاسدشدنی از جمله میوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سبزی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، گوشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و لبنیات، نسبت به فشارهای آب‌‌‌‌‌‌‌‌‌و‌‌‌‌‌‌‌‌‌هوایی بسیار آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌پذیر هستند، برای افزایش تولید نیاز به شرایط خاص‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری دارند و تولید و توزیع آنها در صورت وقوع اختلال در عرضه سخت‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر خواهد بود. امروزه، امکانات ذخیره‌سازی بلندمدت مواد غذایی، انرژی‌‌‌‌‌‌‌‌‌بر و نیازمند اختصاص منابع زیادی است.  نابسامانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اوکراین این نکته را یادآوری می‌کند که چقدر برای کشورهای ثروتمند ضروری است که تولید محصولات بومی و منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای سبزیجات و میوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ را افزایش دهند. در برخی مناطق، احتمالا باید شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از گلخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مزارع عمودی ایجاد شود که بتوانند در طول سال ‌با وجود خطرات زیست‌محیطی، غذای موردنیاز را در تاسیسات محافظت‌شده تامین کنند. تشویق تلاش‌های جدید برای تولید گوشت کشت‌سلولی که در آزمایشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها رشد می‌کند، باید بخشی کلیدی از این طرح باشد. این سرمایه‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در کوتاه‌مدت احتمالا پرهزینه خواهند بود، اما با انطباق صنعت کشاورزی با واقعیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آب‌‌‌‌‌‌‌‌‌وهوایی محتاطانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر خواهد بود.

درس سوم نیز این است که؛ کسانی‌که بیشترین نیاز را به واردات مواد غذایی دارند بیشترین آسیب را خواهند دید و کشورهای دیگر باید از آنها حمایت کنند. افزایش گرسنگی در سراسر جهان همراه با شوک‌های ژئوپلیتیکی و محیطی درحال افزایش است و اختلال‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در تولید غذا در هر جایی بیشترین ضربه را به کشورهایی باامنیت غذایی پایین وارد می‌کنند. اکنون در جهان، ۳۰۰‌میلیون نفر از منابع غذایی قابل‌اعتماد بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌بهره هستند و ۴۵‌میلیون نفر نیز در آستانه قحطی قرار دارند.  براساس این گزارش، کشورهای قحطی‌‌‌‌‌‌‌‌‌زده چون یمن بیشترین آسیب را از اختلال در صادرات موادغذایی از اوکراین متحمل شدند. مصر، ترکیه و بنگلادش نیز که از منظر امنیت غذایی کشورهای ناامن محسوب می‌شوند، سالانه ‌میلیاردها دلار گندم اوکراینی وارد می‌کنند.  بر این اساس، کشورهای ثروتمند باید مصمم باشند تا بخش بیشتری از ذخایر غلات خود را برای اختصاص به مردم کشورهای آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌پذیر جهان ذخیره کنند و در عین حال بودجه بیشتری به حمایت از کمک‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غذایی بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی اختصاص دهند. در‌ ماه‌های اخیر، این بودجه به حدی کم بوده است که دولت بایدن تصمیم گرفت تمام بودجه آژانس توسعه بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی ایالات‌متحده را برای بهبود مناطق قحطی‌‌‌‌‌‌‌‌‌زده خرج کند. سامانتا پاور، رئیس این آژانس، به‌تازگی یک‌میلیارد و ۲۰۰‌میلیون دلار دیگر برای کمک به قحطی اختصاص داده است، با این‌حال این پول احتمالا به‌سرعت تمام خواهد شد.  صرف‌نظر از اینکه کشاورزان در کشورهای ثروتمند چقدر زیرک هستند، قحطی شدید در سال‌های آینده به دلیل وقوع درگیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و تغییرات آب‌‌‌‌‌‌‌‌‌وهوایی، آشکارتر و عمیق‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر خواهد شد. امنیت غذایی باید به بخشی از تمام توافق‌های تجاری و مالی بزرگ بین کشورهای صنعتی تبدیل شود. تمرکز این تلاش مشترک باید از حمایت‌های اضطراری فراتر رود تا سرمایه‌گذاری بیشتری را برای تغییر الگو به سمت کشاورزی پایدار شامل شود. به‌نظر می‌رسد آسیب و خرابی‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ناشی از تنش اوکراین، بینش‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مهمی را در مورد مسیر پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو برای کشاورزی در دنیایی که بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ثباتی محیطی و ژئوپلیتیکی در آن شتاب گرفته، به‌همراه داشته است. از منظر تحلیلگران واشنگتن‌پست، جذب این دروس و عمل به آنها این فرصت را به ما می‌دهد که برای اختلال‌های اجتناب‌ناپذیر پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو آمادگی بیشتری داشته باشیم.