اقتصاد دنیا آماده شوکی دیگر؟
جنگی که شامل چین باشد، اثراتی به مراتب بزرگتر دربرخواهد داشت. هفته گذشته نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان سفر کرد و این سفر سبب خشم دولت کمونیست چین شد. پکن در واکنش به سفر پلوسی، موشکهایی را بر فراز تایوان به پرواز درآورد و مانور نظامی در اطراف این جزیره برگزار کرد تا به جهان یادآوری کند که چین قصد دارد روزی تایوان را به کنترل خود درآورد، چه به شکل صلحآمیز و چه با استفاده از زور. تردیدی وجود ندارد که اگر اقدام چین برای به کنترل درآوردن تایوان شامل درگیری نظامی باشد، زیانهای این جنگ برای اقتصاد جهان و بازارهای مختلف، بزرگتر از هر درگیری نظامی دیگر از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون خواهد بود. چین برخلاف روسیه و اوکراین، در حوزههای گوناگون با تمامی اقتصادهای بزرگ جهان، به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا ارتباط تنگاتنگ دارد. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است و آبهای اطراف این کشور و تایوان جزو پرترافیکترین خطوط کشتیرانی جهان هستند. اختلالهایی که بر اثر جنگ در مبادلات تجاری جهان رخ خواهد داد، اثرات بسیار منفی بر اقتصاد دنیا خواهد داشت.
قبل از حمله روسیه به اوکراین، میزان تجارت آمریکا با روسیه ۳۶ میلیارد دلار و حجم تجارت با اوکراین تنها ۴میلیارد دلار در سال بود. در نتیجه جنگ سبب شد در مجموع ۴۰ میلیارد دلار مبادلات تجاری بهطور مستقیم به خطر افتد. در مقابل، حجم مبادلات تجاری آمریکا با چین سالانه ۶۵۶ میلیارد دلار است. بسیاری از کالاهای مصرفی مورد استفاده در خانههای آمریکا و قطعات کالاهایی که در آمریکا مونتاژ میشوند، جزو کالاهای وارداتی از چین هستند. ارزش مبادلات تجاری آمریکا و تایوان ۱۱۴ میلیارد دلار است و این شامل برخی از پیشرفتهترین نیمههادیهای جهان است. بهاینترتیب، ارزش مبادلات تجاری آمریکا با چین و تایوان چندبرابر ارزش مبادلات تجاری آمریکا با روسیه و اوکراین است و مبادلات تجاری آمریکا با چین و تایوان شامل اقلامی است که برای اقتصاد آمریکا اهمیت بسیار زیاد و حیاتی دارد. این میزان درهمتنیدگی و وابستگی بین اقتصاد چین و تایوان با اکثر اقتصادهای توسعهیافته جهان وجود دارد. مشخص است که اگر بین چین و تایوان جنگی رخ دهد، اثرات اقتصادی آن بر جهان بهشدت عمیق و فراگیر خواهد بود. یکی از تحلیلگران میگوید: «تاثیرات اقتصادی جنگ بین چین و تایوان فاجعهبار خواهد بود؛ زیرا چین شریک تجاری بزرگ اکثر کشورهاست و تایوان در حوزههای بسیار مهم نظیر تولید نیمههادیها جایگاهی بسیار والا دارد. اگر جنگی رخ دهد، بدون شک اقتصاد جهان دچار رکود خواهد شد و ابعاد این رکود بسیار بزرگتر از رکودی است که تحت تاثیر افزایش نرخهای بهره رخ خواهد داد.»
تایوان در پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۴۹ از چین جدا شد و اکنون بهعنوان دموکراسی مستقل به حیات خود ادامه میدهد؛ اما چین، تایوان را یک جمهوری خائن تلقی میکند و رئیسجمهور چین تاکید دارد که بازگشت تایوان به کنترل چین اجتنابناپذیر است. از آنجا که تایوان تمایلی به پذیرش حاکمیت پکن ندارد، چین مجبور است با توسل به زور تایوان را تحت کنترل خود درآورد. ایالات متحده در قبال تایوان سیاستی عمدا مبهم را اتخاذ کرده است. هدف این است که به شکل غیرمستقیم ادعا شود، اگر تایوان مورد حمله چین قرار گیرد، آمریکا از آن دفاع خواهد کرد؛ اما آمریکاییها این موضوع را به شکل شفاف بیان نمیکنند. ماه مه بایدن این سیاست را توضیح داد. او گفت اگر چین به تایوان حمله کند، آمریکا از تایوان دفاع خواهد کرد.
اگرچه حمایت آمریکا بهترین شانس ادامه حیات تایوان بهعنوان یک دموکراسی مستقل است؛ اما شکی وجود ندارد که رخ دادن جنگ، بدترین سناریو برای اقتصاد این جزیره خواهد بود. موسسه تحقیقاتی راند تخمین زده که جنگی شامل چین و آمریکا، به کاهش ۵ درصدی تولید ناخالص داخلی ۲۳ هزار میلیارد دلاری آمریکا منجر خواهد شد و این بزرگترین ضربه به اقتصاد آمریکا از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ خواهد بود. در سال ۲۰۰۹ تحت تاثیر رکود جهانی، تولید ناخالص داخلی آمریکا ۶/ ۲ درصد کاهش یافت و شاخص استاندارداند پورز (S&P) بر اثر رکود به ۵۵ درصد پایینتر از اوج قبلی خود کاهش یافت. در صورتی که جنگی بین آمریکا و چین رخ دهد، اثرات آن بر اقتصاد دو کشور و جهان بسیار بزرگتر خواهد بود. در تحقیق موسسه راند آمده است که تاثیر منفی این جنگ بر اقتصاد چین بسیار بزرگتر خواهد بود؛ یعنی تولید ناخالص داخلی این کشور که ۱۷ هزار میلیارد دلار است، ۲۵ درصد کاهش خواهد یافت و درست مانند مورد روسیه، زیانها از جنبههای گوناگون به اقتصاد چین وارد خواهد شد: تحریمهای اقتصادی آمریکا و همپیمانهای این کشور، حمله به زیرساختهای چین از سوی تایوان، هزینه عظیم جنگی احتمالا طولانی و پرهزینه و جدا شدن چین از بسیاری از سیستمهای بینالمللی، برخی عوامل زیان برای چین در صورت رخ دادن جنگ هستند.
البته قطعا شناسایی تمامی اثرات اقتصادی جنگ ممکن نیست. در صورت بروز جنگ بدون شک اقتصاد ۶۷۰ میلیارد دلاری تایوان بیشترین صدمه را خواهد دید. اقتصاد اوکراین سال جاری ۴۵ درصد کوچک میشود و مشخص نیست میزان زیانهای حاصل از جنگ چقدر خواهد بود. هرچه جنگ بیشتر طول بکشد، اثرات کوتاهمدت و بلندمدت آن بیشتر است. در تایوان، صنعت تولید نیمه هادیها چنان اهمیت زیادی دارد که اگر ارتش چین به تایوان حمله کند، هدف اولیه آن جلوگیری از لطمه خوردن به این صنعت خواهد بود. این احتمال نیز وجود دارد که تایوان و همپیمانهای آن صنعت تولید نیمههادیها را نابود کنند تا این فناوری حیاتی در اختیار پکن قرار نگیرد. استاد دانشگاه استنفورد میگوید: «کاملا مشخص است که برای غرب نابود شدن صنعت تولید نیمههادیها در تایوان بسیار بهتر از آن است که این صنعت به کنترل چین درآید.»
در این سناریوها فرض شده که در صورت حمله چین به تایوان، آمریکا به نفع تایوان وارد میدان خواهد شد و بین دو قدرت هستهای بزرگ جنگی هولناک رخ خواهد داد، اما ممکن است تحولات دیگری بین چین و تایوان رخ دهد. برای مثال ممکن است چین هرگز به تایوان حمله نظامی نکند و در عوض از تاکتیکهای دیگر نظیر جنگ سایبری یا مانورهای نظامی در اطراف این جزیره استفاده کند تا برای کشورهای دیگر داشتن ارتباط با تایوان پرهزینه و پرریسک شود. در این حالت زمینه برای دخالت آمریکا فراهم نخواهد شد. اما اگر جنگی شروع شود آمریکاییها نباید تصور کنند قطعا برنده خواهند شد. اساسا مشخص نیست که آیا رئیسجمهور آمریکا، هر کس که باشد، حاضر است در دفاع از تایوان علیه چین وارد جنگ شود و جان هزاران نیروی آمریکایی را در آسیا به خطر اندازد یا نه.
نکته دیگر این است که راههای دیگری برای حمایت از تایوان به جز اعزام نیروی نظامی به منطقه وجود دارد. ارائه سختافزار و حمایتهای اطلاعاتی که آمریکا همین حالا برای کمک به اوکراین در حال انجام آن است، برای تایوان نیز قابل انجام است. اگر آمریکا با چین وارد جنگ شود، سرنوشت این جنگ مشخص نیست و نمیتوان مطمئن بود که آمریکا در این نبرد پیروز خواهد شد. واقعیت این است که طی دو دهه اخیر، چین بر قدرت نظامی خود افزوده و نیرویی را به وجود آورده است که بتواند در جنگ با آمریکا بر سر تایوان پیروز شود. نیروهای نظامی تایوان خط اول دفاعی هستند و مشخص نیست آیا آنها به اندازه نیروهای چینی آمادگی مبارزه دارند یا نه. یک احتمال نگرانکننده این است که چین ارتش جاسوسان خود را در سیستم اطلاعاتی و امنیت ملی تایوان نفوذ داده باشد. سفر پلوسی به تایوان و مانور نظامی چین تاثیری بر بازارهای مالی نداشته است؛ زیرا سرمایهگذاران معتقدند جنگی رخ نخواهد داد. هنوز نشانهای از آماده شدن چین برای حمله به تایوان نمایان نشده است؛ اما باید به یک نکته مهم توجه کرد و آن، این است که قبل از حمله روسیه به اوکراین، بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند پوتین هرگز ریسک خشم غرب را نمیپذیرد و به اوکراین حمله نخواهد کرد؛ اما ثابت شد که پیشبینی آنها اشتباه بوده است.