فرصت تاریخی در اقتصاد ایران
در کشور ما با توجه به سرمایهگذاری گسترده و استراتژیکی که در چهار دهه گذشته در حوزه گسترش آموزش عالی به عنوان زیرساخت اقتصاد دانشبنیان انجام شده، میتوان شرایط فعلی را بهترین حالت برای تحول به سوی اقتصاد دانشبنیان محسوب کرد. در واقع اقتصاد دانشبنیان در یک کشور از مجموعه شرکتهای دانشمحور (اعم از دانشبنیان و تکنولوژیمحور) آن کشور تشکیل میشود. شرکتهای دانشمحور توسط نخبگان تاسیس شده یا بدنه اصلی آنها از این طیف مهم تشکیل میشود. نخبگان در یک کشور نیز خود حاصل ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی آن کشور هستند. به عبارت دیگر، از بین افرادی که تحصیلات عالی را پشت سر میگذارند تنها عدهای که از استعداد بالاتری برخوردارند، به نخبه تبدیل میشوند و از بین این نخبگان افراد محدودتری که توانمندتر هستند میتوانند شرکتهای دانشمحور را به وجود آورده یا بدنه اصلی آنها را تشکیل دهند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که راه ایجاد یک اقتصاد دانشبنیان، گسترش زیرساختهای آن است و هر چه آموزش عالی در کشوری گستردهتر باشد آن کشور در بلندمدت میتواند به اقتصاد دانشبنیان قدرتمندتری تبدیل شود. در کشور ما زیرساخت بزرگ این موضوع، در چهار دهه گذشته شکل گرفته و رشد چشمگیر ظرفیت دانشگاهها، عملا نخبگان بسیار زیادی را در کشور خلق کرده و طبق بعضی گزارشهای جهانی، ایران را به یکی از بزرگترین منابع نخبگان در دنیا تبدیل کرده است. این مزیت بزرگ میتواند در صورت توجه و سرمایهگذاری ویژه در دانایی و توان نخبگان به سرعت اقتصاد ایران را متحول و با گسترش تولیدات دانشمحور در کشور، به شکلی تاریخی، زمینه تبدیل سریع اقتصاد ایران به یک اقتصاد دانشبنیان با ارزش افزوده بالا را فراهم آورد. این مزیت بزرگ چند ویژگی قابلتوجه را با خود به همراه دارد که توجه به آنها میتواند ارزش آن را آشکارتر کند.
ویژگی اول این مزیت، غیرقابل تحریم بودن آن است. اصولا کالاهای دانشمحور بهسختی قابل تحریم هستند چرا که معمولا در حجم کم، ارزش بسیار بالایی دارند و در عین حال به دلیل کمیابی، مشتری بهخاطر نیاز به آنها حاضر است ریسکهای زیادی بپذیرد. به عنوان مثال، درحال حاضر تولیدکنندگان دانشمحور، بهراحتی میتوانند واکسن کرونا را به عنوان یک کالای دانشمحور، به مشتریانی که برای به دست آوردن آن لحظهشماری میکنند، بفروشند؛ حتی اگر در کشورهای مورد تحریم قرار داشته باشند.
ویژگی دوم این مزیت، توان رقابتی شدید آن است. کشورهای منطقه اگر همین امروز هم تصمیم به طی کردن این مسیر بگیرند چند دهه طول میکشد تا با تشکیل دانشگاهها و تربیت دانشجویان از نظر کمی و کیفی به سطح نخبگان امروز جامعه ایران برسند.
ویژگی سوم این مزیت، سرعت زیاد رشد اقتصادی حاصل از آن است. طبق نظریه موج بلند در اقتصاد، یک شرکت دانشبنیان در کنار رشد سریعی که از درون دارد، میتواند طیف زیادی از صنایع وابسته را در اطراف خود و بالادست و پایین دست خود، فعال کرده و موج بلندی از تحول اقتصادی را در بخش خاصی از اقتصاد ملی یا حتی کل آن ایجاد کند.
ویژگی چهارم این مزیت، فاصله گرفتن با خامفروشی است. اساسا محصولات دانشمحور حجم بسیار پایینی از مواد اولیه را در خود داشته و قسمت اعظم بهای تمامشده آنها به دانش به کار رفته در آنها مربوط میشود (بهای پلاستیک و مواد اولیه مصرفشده در تولید یک گوشی موبایل را با قیمت فروش آن مقایسه کنید). به همین جهت این نوع از تولیدات با حجم بسیار کمی از مواد اولیه، میتوانند ارزشافزوده مورد نیاز یک اقتصاد را تامین کنند. بر این اساس، میتوان پتانسیل موجود برای تمرکز بر اقتصاد دانشبنیان را یک فرصت تاریخی برای ایران امروز تلقی کرد که میتواند در بازه زمانی کوتاهی ضمن حل بسیاری از معضلات، ایران را به یک قدرت اقتصادی تبدیل کند. مساله «پیشتازی اقتصاد دانشبنیان» در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز مورد تاکید قرار گرفته که این موضوع خود نشاندهنده اهمیت توجه ویژه به این حوزه است.