رئیس پارلمان بخشخصوصی با آسیبشناسی معضلات اقتصاد ایران مطرح کرد
انتقاد از سیاستهای وصله پینهای
شافعی معتقد است همواره دولتها و سیاستگذاران بهجای آنکه اصلاحات ساختاری اقتصاد را دنبال کنند بر نوعی سیاست وصلهپینهای و مقطعی اصرار کردهاند که در عمل گرهای از مشکلات باز نکرده است. او بیبرنامگی را نقطه کانونی چالشهای اقتصادی ایران میداند و تصریح میکند که بهدلیل نبود هدفگذاری مشخص، روزمرگی در سیاستها، جایگزین استراتژیهای بلندمدت شده است. در چارچوب این رویکرد به دلیل آنکه اقتصاد دچار مشکلات بنیادی است، سیاستگذار ترجیح میدهد بهجای آنکه اصلاحات ساختاری را دنبال کند، به سمت سیاستهای یارانهای و اعانه دادن برود. رئیس اتاق ایران با صحه گذاشتن بر همین گزاره، معتقد است که اعانه دادن به اقتصاد مشکلی را حل نمیکند و تاکنون هم تاکید بر این سیاست، باعث به هدر رفتن منابع کشور شده است. اتفاقی که به اعتقاد تحلیلگران یکی از نتایج و جلوههای بارز آن، توسعه نامتوازن میان مرکز و حاشیه یا شهرو روستا بوده است. رئیس اتاق ایران در همینباره عنوان میکند که دولتها در ایران همیشه قصد داشتهاند با سیاستهای اعانهای، در روستاها اشتغال ایجاد کنند اما در عمل نتیجه این سیاستها، منجر به رشد مهاجرت از روستاها، همچنین افزایش جمعیت حاشیهنشین در شهرها شده است. شافعی از این زاویه معتقد است از آنجا که مشکلات اقتصادی کشور بنیادی و ریشهای است، نمیتوان انتظار داشت که با تغییر در برخی سیاستهای سطحی مثل تغییر در نرخ سود یا نرخ مالیات مشکلات حلوفصل شود. شافعی بر این باور است که برای عبور از شرایط فعلی و برونرفت از روزمرگی در سیاستها، مطالبهگری از سوی بخشخصوصی و احیای مسوولیت اجتماعی در بدنه اداری و سازمانی ضروری است، بنابراین نسل جوانی که باید بخشی از این مسوولیت را در آینده بر عهده بگیرد، نیاز دارد که این رویکرد را با جدیت دنبال کند. رئیس اتاق ایران همچنین پیشنهاد میکند که اتاق بازرگانی باید در سیاستگذاریها نقش پررنگ داشته باشد و تشکلهای وابسته به آن باید در عملیاتی شدن سیاستها نقشآفرین باشند که البته یکی از پیششرطهای اصلی برای تحقق این هدف، توسعه و رشد تشکلهای بخشخصوصی است.
به گزارش پایگاه خبری اتاق ایران، رئیس پارلمان بخشخصوصی، در اولین جلسه از سلسله نشستهای ارزشآفرینان که با محوریت گفتوگو با فعالان حوزه کسبوکار و انتقال تجارب برگزار شد، اظهار کرد: چالشهای مختلف اقتصاد از بیبرنامگی نشات میگیرد، یعنی در این عرصه هدف نداریم و به نوعی روزمرگی گرفتار آمدهایم. در این رابطه باید مطالبهگری لازم از سوی بخشخصوصی، فعالان اقتصادی و نسل جوانی که بخشی از مسوولیت آینده بر دوش آنها خواهد بود، صورت بگیرد. وی افزود: یک دیدگاه اشتباه در میان تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور این است که باید کسب رضایت توده مردم محقق شود، بدون آنکه بیندیشیم در بلندمدت چه چیزی به مصلحت همین جامعه و مردم آن است. ایجاد اعتماد بین مردم، دولت و بخشخصوصی مسالهای است که همه باید برای آن تلاش کنند.
رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران با اشاره به اینکه همواره به دنبال وصلهپینه کردن اقتصاد بودهایم، تاکید کرد که این رویکرد، کاری را از پیش نمیبرد. وی اظهار کرد: مشکلات اقتصادی ما بنیادیتر و ریشهایتر از آن است که امروز بخواهیم با یک تغییر در نرخ سود، نرخ مالیات و... آن را درست کنیم. مشکل اقتصاد ما از ضعف برنامهها نشات میگیرد، ما در اقتصاد هدف نداریم و اعانهدادن هیچ مشکلی را حل نمیکند و حتی چگونگی توزیع منابع ما را با مشکل مواجه کرده است. ما در بسیاری از موارد این منابع را در جایی استفاده میکنیم که هیچ چیزی عاید کشور نمیکند. ما به دنبال این هستیم که در روستاها اشتغال ایجاد کنیم، اما درعمل سیاستهایی اتخاذ شده است که به رشد مهاجرت منجر میشوند و جمعیت حاشیهنشین شهرها را افزایش میدهند.
شافعی با اشاره به اینکه تشکلهای تخصصی که در اتاق بازرگانی تشکیل میشوند، در واقع بازوهای توانمند پارلمان بخشخصوصی هستند، تصریح کرد: نقش این تشکلها در اقتصاد کشور و اداره امور درحال افزایش است. اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی باید بهعنوان یک سیاستگذار اقدام کند و تشکلهای وابسته به اتاق بازرگانی نیز بسترهای عملیاتی این سیاستها را فراهم آورند. اگر چنین شود مطمئنا تشکلها نسبت به گذشته نقش پررنگتری ایفا خواهند کرد. این تشکلها باید رشد کنند و تکثیر شوند تا بتوانند در راستای حل مشکلات اقتصادی کشور فعالیت کنند.
رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران همچنین پس از شنیدن اظهارات جمعی از جوانان حاضر در نشست که از تنگناهای پیشروی خود در عرصه کار و کسب میگفتند، عنوان کرد: در سیاستگذاریهای هر سازمانی، جوانان باید جایگاه ویژهای داشته باشند؛ یک مشکل اساسی که با آن مواجه هستیم این است که عدهای هنوز هم جوانان را قبول ندارند. بهرغم اینکه یک جوان تشکیل خانواده میدهد، بازهم به او به چشم فردی نابالغ مینگریم و اجازه نمیدهیم تا مسیر خود را طی کند و انتخابهای خودش را داشته باشد. اگر جوانان اداره امور را به دست گیرند، میتوانند بستر تحول و ترقی را فراهم کنند. آنهایی که کسوتی دارند، متقابلا باید در اندیشه جانشینپروری باشند.
همچنین در بخش دیگری از این نشست، از شافعی درخواست شد تا از تجارب خود بگوید. او درباره برخی از تجربههای خود عنوان کرد: انتقال تجربیات را از استاد دانشگاه خود به یادگار دارم. استادم، پروفسور محسن هشترودی، همیشه اصرار داشت که تجربه هیچکس به درد فرد دیگری نمیخورد. ما نیز مخالف حرف او بودیم و در آخر نیز بسیاری از دانشجویان حرف وی را قبول نکردند اما در واقع منظور او این بود که اگر فردی موفقیتی کسب کرده یا توانسته تلخکامی را از سر بگذراند، به این علت است که میزان تواناییاش با من و شما متفاوت است اما معتقدم که ظرفیتهای آدمی فراوان بوده و باید از آن بهره بگیرد. وی ادامه داد: مهمترین مساله که امروز بهعنوان یک کمبود در زندگی همه ما وجود دارد و باید به آن توجه کنیم این است که ما یک مغز و یک دل داریم و از یک IQ (ضریب هوشی) و یک EQ (ضریب عاطفی و احساسات) بهره میگیریم. آنچه که در مدارس و دانشگاه به ما تدریس میشد و موردتوجه قرار میگرفت IQ بود. به عقیده آنها، هرکسی که IQ بالاتری داشت، انسان موفقتری بود و نزد برخی احترام خاصی داشت. اما هیچگاه ندیدیم که ضریب عاطفی و احساسی فرد را مورد بررسی قرار دهند تا متوجه شوند، چگونه این شاخص میتواند در توفیق شخص موثر باشد. رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران عنوان کرد: براساس مطالعات دانشگاه ییل در آمریکا در سال ۱۹۹۰، نقش ضریب عاطفی و احساسی در توفیق انسانها ۷۰ درصد و نقش ضریب هوشی انسانها تنها ۳۰ درصد است، همچنین این نکته را دریافتند که مغز و فکر بسترساز حرکتهای شتابدهنده در زندگی نیستند؛ آنچه که در زندگی چنین حرکتی را ایجاد میکند، دل و عشق است. در واقع جوشش انگیزهها از دل نشات میگیرد. شافعی بیان کرد: سوال این است که آیا افرادی که در مدرسه و دانشگاه شاگرد اول بودند موفق هستند یا خیر؟ افرادی بودهاند با ضریب هوشی متوسط یا کم که در جامعه بهعنوان انسانهای موفق شناخته میشوند و این نتیجهای که حاصل شده، نشان می دهد ضریب هوشی نمیتواند الزاما عاملی برای موفقیت فرد باشد بلکه ضریب احساسی و عاطفی و نگاه او به مسوولیتهای اجتماعی است که میتواند بر این مولفه موثر واقع شود. وی تصریح کرد: در ادبیات نیز افراد بسیاری بودند که کتابها نوشتند اما ماندگار نشدند چراکه در آنها هیچ ضریب احساسی و عاطفی رشد نکرده بود و مسوولیت اجتماعی برای آنها جایگاهی نداشت. وی به شرایط اجتماع اشاره کرد و گفت: در جامعه امروز شاهد یک خلأ جدی در حوزه مسوولیتهای اجتماعی هستیم. اغلب افرادی که از این ضعف رنج میبرند، توجهی ندارند که چه رسالتی داشته و باید پاسخگوی چه مسائلی باشند. این نوع نگاه را بعضا در محیطهای سازمانی هم میتوان دید که مثلا یک کارمند دغدغه گرهگشایی از مشکلات اربابرجوعها را ندارد. رئیس اتاق بازرگانی ایران در جواب مخاطبی که بر پتانسیل نسل جوان در عرصههای مختلف تاکید داشت، به موضوع نقشها در جامعه اشاره کرد و گفت: برخی معتقدند، انسانها بهویژه جوانان الماسهای نتراشیدهای هستند و نقش مدیران جامعه این است که چنین الماسهایی را جلا دهند و زیبا به جامعه تحویل دهند؛ آن موقع است که الماس ارزش فوقالعادهای خواهد داشت.
ارسال نظر