توقعات از CFT
اما ازآنجاکه برای استمرار تجارت خارجی و حضور در بازار جهانی، چه در عرصه واردات و چه در عرصه صادرات، جز اینکه معاهدات جهانی را بپذیریم و با ادبیات مشترک با دنیای بیرون صحبت کنیم، راه دیگری وجود ندارد، باید اذعان کنیم که حداقل نتیجهای که میتوان از CFT انتظار داشت این است که جلوی سخت شدن شرایط را گرفته، بهانههای بیمورد اروپاییها برای همکاری با ایران را از بین ببرد. ضمن اینکه با افزایش شکاف میان اروپا و آمریکا، میتواند بهعنوان موتور محرکه برای راهاندازی «سوئیفت غیردلاری» عمل کند.
اما باید مراقب باشیم از این روزنهها آسیبی به اقتصاد و سایر ابعاد کشورمان وارد نشود، این واقعیت غیرقابل انکار است و به هوشمندی و توانمندی خودمان باز میگردد. در این میان نباید از نقش دانشگاهها غفلت کرد. باید بهجای غلتیدن به بحثهای حاشیهای، غیرکارشناسی و غیرتخصصی، موضوع را به دانشگاههای خودمان واگذار کنیم تا در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی کشورمان نقشآفرینی کنند. اما نکته اساسی این است که با پیوستن به CFT، قرار نیست همه مشکلاتمان برطرف شود کما اینکه با تصویب برجام، چنین اتفاقی نیفتاد. متاسفانه درباره برجام، چنین اشتباه بزرگ و غیرقابل بازگشتی اتفاق افتاد که آنقدر توقعات از برجام را بالا بردیم که مردم در انتظار وقوع معجزه و رفع همه گرفتاریهای اقتصادی لحظهشماری میکردند. تنها اتفاقی که میتوان از CFT انتظار داشت این است که با کاهش بهانههاجوییها، ظرفیت و فرصتی ایجاد شود که بتوانیم به مشکلات درونی و ساختاری اقتصادمان، نگاهی آسیبشناسانه بیفکنیم. واقعیت این است که اقتصاد ایران گرفتار گرداب مشکلاتی است که باید با دوراندیشی و تدبیر، راه نجات از آنها را یافت؛ معضلاتی که ریشه در دولت فربه و نفتی از یکسو، اقتصاد دستوری، رانتی و توصیهای از سوی دیگر و سونامی نقدینگی از جبهه سوم دارد و تا زمانی که این معضلات اساسی برطرف نشود، نمیتوانیم به رشد و توسعه پایدار کشورمان امید داشته باشیم.
ارسال نظر