اصلاح بانکداری ایران از لنز کتاب «Too Big to Fail»
بحران مالی۲۰۰۸ که ناشی از مجموعهای از مشکلات ساختاری در سیستمهای مالی جهانی بود، تاثیرات عظیمی بر تمامی کشورها به ویژه ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر بازارهای نوظهور گذاشت. اما درسهای این بحران میتواند برای کشورهایی مانند ایران که با چالشهای مشابه مواجه هستند، بسیار مفید باشد. در این نوشتار، بر اساس آموزههای کتاب Too Big to Fail به تحلیل وضعیت سیستم بانکی ایران میپردازد و چالشها و فرصتهای موجود برای بهبود سیستم بانکی کشور بررسی خواهد شد. این کتاب عوامل موثر بر بحران را در پنج بخش زیر تقسیم میکند:
بخش اول: چالش نظارت و مدیریت ریسک در بانکها
در سیستم بانکی ایران، نظارت بر ریسکها به صورت غیردینامیک و مبتنی بر معیارهای سنتی مانند نقدینگی، وثایق و نسبتهای مالی انجام میشود، که قادر به شبیهسازی بحرانهای مالی یا پیشبینی بحرانهای احتمالی نیست. بهدلیل وابستگی بانکها به حمایتهای دولتی و نبود دادههای جامع و تحلیلهای پیشرفته، نظارت بر ریسکها بیشتر بهصورت جزئی و کوتاهمدت انجام میشود. در مقایسه با سیستمهای نظارتی پیشرفته جهانی، سیستم بانکی ایران از ابزارهای سنتی برای تحلیل ریسکهای مختلف استفاده میکند و شفافیت مالی کمی دارد. در این راستا کتاب Too Big to Fail بر لزوم ایجاد سیستم نظارتی پیشرفته و دقیق تاکید دارد که قادر به شبیهسازی بحرانها و شناسایی ریسکهای سیستماتیک باشد. بحران مالی ۲۰۰۸ نشان داد که موسسات مالی بزرگ مانند Lehman Brothers و AIG بهدلیل نداشتن نظارت دقیق، نتوانستند بحران را پیشبینی و مدیریت کنند. پس از این بحران، کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده و انگلستان ابزارهای جدیدی برای نظارت و پیشبینی ریسک معرفی کردند که میتواند برای سیستم بانکی ایران نیز مفید باشد.
بخش دوم: ضعف سیستمهای اعتبارسنجی در اعطای تسهیلات
در سیستم بانکی ایران، اعطای تسهیلات بیشتر بر اساس وثایق و سوابق قدیمی مشتریان صورت میگیرد و مدلهای اعتبارسنجی پیچیده و مدرن جایگاهی ندارند، که این باعث میشود بانکها نتوانند ریسکهای اعتباری را بهدرستی ارزیابی و از اعطای تسهیلات پرخطر جلوگیری کنند. در کتاب Too Big to Fail نیز بیان میشود که بحران مالی ۲۰۰۸ ناشی از استفاده موسسات مالی بزرگ مانند Bear Stearns و Lehman Brothers از سیستمهای اعتبارسنجی ناکارآمد بود که به اعطای تسهیلات به مشتریان با ریسک بالا انجامید. این کتاب بر لزوم استفاده از مدلهای پیشرفته و مبتنی بر دادههای بزرگ (Big Data) برای ارزیابی دقیق ریسکهای اعتباری تاکید دارد. این مدلها قادرند بهطور موثر پیشبینی کنند که کدام مشتریان قادر به بازپرداخت تسهیلات نیستند و از این طریق از اعطای تسهیلات پرخطر جلوگیری کنند. در سطح جهانی، پس از بحران۲۰۰۸، بانکها در ایالات متحده، مانند JPMorgan Chase، به استفاده از مدلهای اعتبارسنجی مبتنی بر هوش مصنوعی و تحلیل دادههای بزرگ روی آوردند تا ریسکهای اعتباری را شناسایی و احتمال بازپرداخت معوق را کاهش دهند. این رویکرد میتواند در سیستم بانکی ایران نیز برای بهبود روند اعتبارسنجی و کاهش ریسکهای اعتباری بهکار گرفته شود.
بخش سوم: مشکلات شفافیت مالی در گزارشدهی بانکها
در سیستم بانکی ایران، گزارشدهی مالی معمولا فاقد شفافیت لازم است و اطلاعات مالی بانکها بهطور دقیق و بهموقع منتشر نمیشود. این عدم شفافیت میتواند منجر به از دست رفتن اعتماد عمومی و ایجاد مشکلات جدی در زمان بحران شود. در کتاب Too Big to Fail، بحران مالی۲۰۰۸ بهوضوح نشان میدهد که نبود شفافیت در گزارشدهی مالی یکی از دلایل اصلی تشدید بحران بود. موسسات مالی بزرگ مانند Lehman Brothers از عدم شفافیت مالی برای پنهان کردن مشکلات خود استفاده کردند. این کتاب بر لزوم استفاده از استانداردهای بینالمللی برای گزارشدهی و افزایش شفافیت تاکید دارد؛ زیرا شفافیت مالی میتواند بهطور قابل توجهی از ایجاد بحرانهای مشابه جلوگیری و اعتماد عمومی را تقویت کند. پس از بحران۲۰۰۸، کشورهای مختلف به تصویب قوانین جدید برای تقویت شفافیت مالی پرداختند. بهعنوان مثال، استانداردهای Basel III و IFRS برای بهبود شفافیت در گزارشدهی مالی ایجاد شدند. بانکهای بزرگ در کشورهای پیشرفته از این استانداردها برای افزایش دقت گزارشهای مالی و کاهش ریسکهای مرتبط استفاده میکنند. پذیرش این استانداردها در سیستم بانکی ایران میتواند از وقوع بحرانهای مشابه جلوگیری کند.
بخش چهارم: وابستگی به تسهیلات دولتی و ناترازی بانکها
در سیستم بانکی ایران، بانکها بهشدت به حمایتهای دولتی وابسته هستند و در زمان بحرانها، بیشتر از منابع دولتی برای مقابله با بحرانها استفاده میکنند. این وابستگی به تسهیلات دولتی باعث میشود که بانکها نتوانند بهطور مستقل عمل کنند و از بحرانهای مالی جلوگیری کنند. در کتاب Too Big to Fail، بحران مالی۲۰۰۸ نشان میدهد که بسیاری از موسسات مالی بزرگ بهدلیل وابستگی به حمایتهای دولتی از ورشکستگی نجات یافتند؛ اما این حمایتها در بلندمدت باعث تضعیف سیستم بانکی و کاهش اعتماد عمومی به بازارهای مالی شد. در این کتاب تاکید میشود که بانکها باید به منابع مالی داخلی خود وابسته باشند و از جذب سرمایههای خصوصی برای تقویت ترازنامههای خود استفاده کنند. در واکنش به بحران۲۰۰۸، بسیاری از بانکها در کشورهای پیشرفته به کاهش وابستگی به تسهیلات دولتی و استفاده از منابع خصوصی روی آوردند. بانکهای بزرگی مانند Citigroup و Bank of America از ابزارهای مالی مانند اوراق قرضه قابل تبدیل (CoCo Bonds) برای جذب سرمایه و تقویت ترازنامههای خود استفاده کردند. این تجربه میتواند برای سیستم بانکی ایران بهعنوان الگویی برای کاهش وابستگی به حمایتهای دولتی مفید باشد.
بخش پنجم: مدیریت بحران و پیشگیری از وقوع بحرانهای مالی
در سیستم بانکی ایران، استراتژیهای مدیریت بحران بهطور موثر پیادهسازی نمیشوند و بسیاری از بانکها در زمان بحرانها از اقدامات اضطراری مانند دریافت تسهیلات از بانک مرکزی یا دولت استفاده میکنند. این رویکرد نهتنها به تقویت سیستم بانکی کمک نمیکند، بلکه میتواند مشکلات بیشتری را ایجاد کند. در کتاب Too Big to Fail بر لزوم ایجاد طرحهای مدیریت بحران و پاسخگویی به بحران تاکید شده است. این طرحها باید شامل شبیهسازی بحرانها، ارزیابی دقیق ریسکها و اقدامات پیشگیرانه برای کاهش آسیبهای مالی باشند. این رویکرد میتواند به سیستم بانکی ایران کمک کند تا آمادگی بیشتری برای مقابله با بحرانها داشته باشد و از اقدامات اضطراری کمتر استفاده کند. پس از بحران۲۰۰۸، موسسات مالی بزرگ در کشورهای مختلف اقدام به ایجاد واحدهای خاصی برای مدیریت بحران و پیشبینی بحرانهای آینده کردند. این واحدها از مدلهای پیچیده پیشبینی ریسک و تحلیل سناریوهای مختلف برای شبیهسازی بحرانها و بررسی اثرات آنها استفاده میکنند. این رویکردها میتواند در سیستم بانکی ایران نیز پیادهسازی شود تا آمادگی لازم برای مواجهه با بحرانها فراهم شود.