دولت سیاستهای پولی مناسبی را اتخاذ نکرد
رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی با اشاره به آمار ارائه شده از بهبود شرایط اقتصادی و شاخصهای اقتصادی کشور تاکید کرد: واقعیت این است که با آمار میتوان دروغ گفت. در تهیه آمار اینکه چه تاریخی را مبدا تغییرات مدنظر قرار دهیم، میتواند نتیجه را تغییر دهد و موضوع تاریخ مقایسه و تاریخ مبنای آمار موضوع بسیار مهمی است. با توجه به این موضوع مشخص است که با گزارش آماری میتوان عملکرد یا وضعیتِ بهتری از اقتصاد را به تصویر کشید و نشان داد. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در اقتصاد تورم بالای ۱۰ درصد را تورم بسیار شدید میدانیم و در طول سالهای جنگ تحمیلی هم نرخ تورم بهطور میانگین ۲۰ درصد بود، اما امروز در شرایط تحریمهای سختگیرانه به ویژه تحریمهای بانکی و مالی که از مهمترین مشکلات اقتصاد ایران محسوب میشود، شاهد تورم بالای ۴۰ درصد هستیم. مجتهد افزود: بانکهای کشور با محدودیت منابع مواجه هستند و سیاستهای بانک مرکزی درباره سیاستهای انقباضی هم بیشتر در جهت این بوده که منابعی را برای تامین کسری بودجه دولت فراهم کند. در واقع دولت برای کاهش هزینهها در اعمال سیاستها بهطور جدی عمل نکرد، این در حالی است که در این زمینه امکان انجام اقدامات متعددی بود و میتوانست در این شرایط مدیریت هزینهها را انجام دهد. از سوی دیگر با توجه به تورم، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد و هم قیمتهای کالا و خدمات داخلی و هم قیمت کالاهای خارجی بهشدت افزایش پیدا کرد و البته عواملی مانند جنگ روسیه و اوکراین بهشدت آن افزود و شرایط بینالمللی منجر به افزایش قیمت جهانی مواد غذایی شد. او درباره اثرگذاری حذف ارز ترجیحی در افزایش قیمتها اظهار کرد: باید توجه داشت که اکثر کارشناسهای اقتصادی مخالف اجرای ارز ترجیحی بودند و در دولت گذشته هم شاهد حذف تدریجی ارز ۴۲۰۰ تومانی بودیم، اما دولت قبل از آنجا که نگران موقعیت خود بود نسبت به حذف کامل ارز ترجیحی اقدام نکرد. معتقدم هر چند دولت باید نسبت به حذف ارز ترجیحی اقدام میکرد، اما باید سیاستهای جایگزینی جبرانی به اجرا میرسید که این سیاستهای جبرانی باید در جهت کمک به افراد کم درآمد جامعه باشد و از این رو باید برخی از سیاستهای دولت در این باره اصلاح شود. این کارشناس اقتصادی گفت: معتقدم در بحث افزایش دستمزد کارگران دولت میتوانست این افزایش را به صورت پلکانی و در دو مقطع انجام دهد، چراکه همین افزایش یکباره دستمزدها منجر به افزایش تقاضا در بازار شد و در واقع دولت سیزدهم سیاستهای پولی مناسبی برای این شرایط را انتخاب نکرد.
رئیس اسبق پژوهشکده پولی و بانکی با اشاره به ارائه آمار درباره مهار نقدینگی تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که رشد نقدینگی مهار نشده، بلکه روند رشد نقدینگی به دلیل سیاستهای محدودکننده، بهطور بسیار کُندی کم شده است. متاسفانه سیاستهایی که بانک مرکزی اعمال کرده، سیاست کنترل مقداری پول بوده در حالی که در بسیاری از کشورها در این شرایط، از سیاستهای نرخ بهره استفاده میکنند. در حال حاضر در کشورمان با این نرخ تورم فعلی بانکها حق ندارند تسهیلات را با نرخ سود بیشتر از ۱۸ درصد پرداخت کنند و این منطق غلط باعث میشود که همه متقاضی دریافت تسهیلات باشند و از آن طرف بانکها امکان دریافت منابع را ندارند چراکه نرخ سود سپردهها هم بیشتر از ۱۸ درصد نیست و شرایط سپردهگذاری جذاب نیست. مجتهد با بیان اینکه این سیاستها متضاد از هم هستند و در یک جهت قرار ندارند، ادامه داد: در سیاستهای همجهت هم باید نرخ بهره افزایش پیدا میکرد و هم کنترلهای مقداری پول به اجرا میرسید و بهطور قطع اعمال سیاست یک جانبه جواب نمیدهد و نمیتوان شرایط اقتصادی را بهبود دهد. این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا شاخصهای اقتصادی سیگنالی از کاهش نرخ تورم در نیمه اول سال آینده را میدهند، گفت: یک بُعد مهم در این زمینه، مسائل سیاستهای بینالمللی کشورمان است، باید توجه داشت که در حال حاضر نرخ رشد سرمایهگذاری منفی است. همچنین در حالیکه عمده منابع کشور از محل فروش نفت است، اما این منابع در اختیار کشور نیست. او افزود: با وجود فروش نفت، با موانعی در بحث انتقال منابع حاصل از فروش نفت به کشور مواجه هستیم و به دلیل محدودیتهای بانکی که وجود دارد، منابع حاصل از فروش نفت در اختیارمان قرار نمیگیرد. در نتیجه دولت ارزی را که در اختیار بانک مرکزی نیست را به فروش میرساند و همین موضوع منجر به افزایش پایه پولی کشور میشود که اثرات تورمی خواهد داشت. مجتهد تاکید کرد: معتقدم درباره آماری که در ارتباط با رشد صادرات داده میشود باید احتیاط شود چراکه صادرات کشورمان عمدتا مشمول کالاهایی است که به کشورهای همسایه انتقال داده میشود و این کشورها ارز آن را با ریال ایران پرداخت میکنند. این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه فرار سرمایه از دیگر مشکلات اقتصادی ایران است، گفت: در روند مهاجرت به غیر از ازدست رفتن نیروی انسانی ماهر، منابع سرمایهای کشور هم از دست میرود و از کشور خارج میشود و این خود شاخصی اثرگذار در اقتصاد کشور است. او ادامه داد: این شاخصها اگر هم بهبودی هم داشتند، اثر آن درشرایط تورم ۴۵ درصدی کشور، بسیار اندک بوده و نمیتوانند مشکل اساسی را حل کنند و نمیتوانند اقتصاد را به ثبات برگردانند.