موشکافی بحث استفاده از ارزهای دیجیتال در فعالیتهای مجرمانه
در این مطلب که بر اساس گزارشی از وبسایت کریپتو اسلیت نوشته شده است، بحث استفاده از ارزهای دیجیتال در فعالیتهای غیرقانونی را مورد بررسی قرار دادهایم؛ یک بررسی همهجانبه که نتایج جالبی هم داشته است.
آمارها شایعات را تایید نمیکنند
گزارش وبسایت الیپتیک، نشان میدهد که کمتر از یک درصد از کل تراکنشهای بیتکوین در سال ۲۰۲۰ با فعالیتهای غیرقانونی در ارتباط بوده است. این در حالی است که سال ۲۰۱۲، میزان تراکنشهای بیتکوینی که با فعالیتهای غیرقانونی در ارتباط بودند، بین ۳۵ تا ۴۰ درصد ارزیابی شده بود. یکی دیگر از گزارشهای مربوط به جرایم ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۱ که چینالیسیس منتشر کرده است نیز ماجرای مشابهی را تعریف میکند. سهم فعالیتهای مجرمانه از تمام تراکنشهای ارز دیجیتال که در سال ۲۰۱۹ میلادی ۱/ ۲ درصد (۴/ ۲۱ میلیارد دلار) ارزیابی شده بود، در سال ۲۰۲۰ به ۳۴/ ۰ درصد (۱۰ میلیارد دلار) رسید. اگر دادهها را دقیقتر بررسی کنیم، اعتبار این روایت که ارزهای دیجیتال به عمق دنیای جرایم سازمانیافته نفوذ کردهاند، بهکلی از بین خواهد رفت. بیشتر فعالیتهای غیرقانونی درگیر با ارزهای دیجیتال، کلاهبرداریهای مالی بودهاند و این داراییها نقش پررنگی در تامین مالی تروریسم، قاچاق انسان یا تجارت مواد مخدر نداشتهاند. با وجود تمام بحث و جدلهایی که در رابطه با استفاده از ارزهای دیجیتال برای اهداف مجرمانه وجود دارد، بهتر است این نکته را هم در نظر داشته باشیم که پولهای رایجی که دولتها آنها را عرضه میکنند نیز در برخورد با این مساله ضعفهایی از خود نشان میدهند. سازمان ملل تخمین میزند که میزان پولشویی در سراسر جهان، سالانه بین ۸۰۰ میلیارد تا ۲ تریلیون دلار است. اگر حتی از ۱۰ میلیارد دلار ارز دیجیتال برای فعالیتهای مجرمانه استفاده شود، این به آن معناست که پولهای فیات حدود ۸۰ تا ۲۰۰ برابر بیشتر از داراییهای دیجیتال در پولشویی مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین باید توجه داشت که این میزان فقط شامل پولشویی میشود، نه فعالیتهای مجرمانه دیگر. این یعنی استفاده از پولهای فیات در جرایم، چیزی بسیار بیشتر از این آمار و ارقام است. بهطور خلاصه، آنهایی که در مواجهه با این شواهد قاطعانه همچنان به دروغپراکنی ادامه میدهند، افرادی هستند که با حجم بالایی از پول فیات سروکار دارند و میتوان از میان آنها به بانکهای مرکزی و فعالان بخش سنتی دنیای امور مالی اشاره کرد.
در بلاکچین هیچچیز مخفی نمیماند
این تصور رایج و اشتباه نسبت به مساله ناشناسبودن افراد در بلاکچینها از کجا سرچشمه گرفته است؟ روشنترین دلیل احتمالا این است که ارزهای دیجیتال را دولتها صادر یا کنترل نمیکنند. این موضوع همراه با ماهیت ناملموس داراییهای دیجیتال که فقط در اینترنت وجود دارند، باعث میشود بتوان راحت به این موضوع پی برد که چرا عدهای تصور میکنند ارزهای دیجیتال بهراحتی در فعالیتهای مجرمانه مورد استفاده قرار میگیرند. با این حال، هر کسی که با عملکرد شبکههای بلاکچینی آشنا باشد، این ادعاها را رد خواهد کرد. ماهیت بنیادی شبکههای بلاکچینی، مانند بیتکوین و اتریوم، عمومی است. دادههای مربوط به هزاران تراکنش بهصورت روزانه در دفتر کل عمومی ثبت میشوند و هزاران سیستم اعتبارسنج، یعنی ماینرها، آنها را تایید یا رد میکنند. هر تراکنش ارز دیجیتال با یک کیف پول خاص در ارتباط است که در یک بلاکچین عمومی ثبت شده است. تمامی تراکنشها برای عموم قابلردیابی هستند تا دیگران بتوانند از آن مطلع شوند و از همین موضوع میتوان برای احراز هویت اشخاص استفاده کرد. ارزهای دیجیتال در واقع برای فعالیتهای غیرقانونی بسیار نامناسب هستند. مجرمان میخواهند پولشان غیرقابل ردیابی باشد و هدف از پولشویی نیز همین است. ماهیت عمومی و غیرمتمرکز بلاکچینهایی مانند بیتکوین دقیقا برعکس چیزی که آنها میخواهند عمل میکند. وزارت دادگستری آمریکا نیز پیشتر در تایید این موضوع گفته بود: «ارزهای دیجیتال یک ابزار ردیابی استثنایی را در اختیار مجریان قانون قرار میدهند و آن چیزی نیست جز بلاکچین. دفتر کل توزیعشده تاریخی بلاکچینها اسامی طرفین تراکنشها را ثبت نمیکند؛ اما اطلاعات کافی درباره نحوه انجام تراکنش، زمان و میزان انتقال ارزهای دیجیتال در اختیار محققان قرار میدهد. همچنین، این اطلاعات بهصورت عمومی در دسترس هستند و برای به دست آوردن آن هیچ احضاریه یا حکمی لازم نیست.»
مساله حریم شخصی کوینها
مخالفان این بحث ممکن است بیشتر به کیف پولهای مبتنی بر حفظ حریم خصوصی، مانند کیف پول واسابی یا ارزهای دیجیتالی مانند مونرو و زیکش اشاره کنند. چنین ابزارها و ارزهایی، از سازوکارهای بیشتری مانند اثبات بدون دانایی (Zero-knowledge proof)، آدرسهای مخفی یکبارمصرف و فناوری امضاهای حلقوی (Ring signatures) استفاده میکنند. این سازوکارها به کاربران اجازه میدهند جزئیات تراکنش و آدرس کیف پول طرفین ارسالکننده یا دریافتکننده را مخفی کنند و به همین خاطر حریم خصوصی کاربران تقویت میشود. در برخورد با این مساله چند نکته حائز اهمیت وجود دارد که باید آنها را در نظر گرفت. اول اینکه شکلگیری این فناوریهای مبتنی بر حفظ حریم خصوصی پس از پیدایش بیتکوین، مشخصا به این معنی است که بیتکوین برای هر نوع فعالیت مجرمانهای که در آن فرد بهدنبال ناشناسماندن است، مناسب نیست. اگر استفاده از بیتکوین برای مجرمان انتخاب مناسبی بود، دیگر دلیلی نداشت که ارزهایی مانند مونرو و زیکش به وجود بیاید. راجر وِر، یکی از حامیان قدیمی بیتکوین گفته است مونرو نسبت به بیتکوین مزیت بزرگی در زمینه حفظ حریم خصوصی دارد و «اگر کسی میخواهد از بیتکوین برای حفظ حریم خصوصی خود استفاده کند، باید واقعا مراقب باشد».نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اگرچه از نظر تئوری احتمال دارد بیتکوین برای جرم و جنایت مناسبتر باشد؛ میزان استفاده از آن تقریبا ناچیز است. شرکتهای تحلیل بلاکچین مانند الیپتیک، به این موضوع پی بردهاند که حجم بیتکوینهایی که با هدف پولشویی به کیف پولهای مبتنی بر حریم خصوصی فرستاده میشود، کم است و تنها ۱۳ درصد از کل درآمدهای مجرمانه سال ۲۰۲۰ را تشکیل میدهد. این میزان نسبت به سال ۲۰۱۹ افزایشی ۲ درصدی داشته است. برای اینکه متوجه شویم این موضوع میتواند چقدر پیشپاافتاده باشد، بیایید فرض کنیم که ارزش بازار بیتکوین یک تریلیون دلار است. بر اساس دادههای چینالیسیس، در طول یک سال تقریبا یک درصد از کل معاملات بیتکوین، یعنی ۱۰ میلیون دلار، با فعالیتهای مجرمانه در ارتباط بوده است. با درنظرگرفتن ۱۳ درصد از این عدد، میتوان گفت تنها ۳/ ۱ میلیون دلار بیتکوین برای اهداف مجرمانه و از طریق کیف پولهای مبتنی بر حفظ حریم خصوصی منتقل شده است؛ عددی که در مقابل هزینههای جناییای که سالانه در جهان انجام میشود، ناچیز به شمار میآید. تعجبی ندارد که پرایوسی کوینها نتوانستهاند از نظر میزان مشارکت در فعالیتهای مجرمانه از بیتکوین پیشی بگیرند. ارزش بازار مونرو و زیکش در مقایسه با حجم بازار بیتکوین که نزدیک به یک تریلیون دلار ارزیابی شده، بسیار کمتر و چیزی حدود ۳ میلیارد دلار است. تشکلهای جنایی که عملیات آنها شامل جابهجایی تریلیونها دلار میشود، احتمالا بهدلیل کمبودن نقدینگی موجود در بازار، از این ارزهای دیجیتال استفاده نمیکنند.
بعید به نظر میرسد که مخالفان ارزهای دیجیتال نظر خود را به این زودیها تغییر دهند. هر دروغی را اگر به اندازه کافی تکرار کنید، در نهایت به عنوان حقیقت پذیرفته میشود. مهم نیست که چگونه دادههای موجود در جهت اهداف شخصی افراد و سازمانها تحریف میشوند؛ چراکه این اطلاعات به هر حال سناریویی را که آنها درباره استفاده از ارزهای دیجیتال در فعالیتهای مجرمانه ترسیم کردهاند تایید نمیکند.